معنی اکنکار در لغت یعنی همکاری با خدا و توسط فردی بنام پال توئیچل در ۱۹۶۵ در ایالات متحده امریکا پایه گذاری شد . برخی در منبع تعالیم وی تردید کردند ولی او مدعی شد که منبع تعالیمش از شهود است که طی آن تعالیم را از ((سلسله اساسید اِک )) به عنوان استاد زنده اِک به دست آورده است و این واژه در زبان سانسکریت به معنی حق میباشد . توئیچل در دوران جوانی به فعالیت های گوناگونی پرداخت اما تلاش کرد تا از آن به عنوان ابزاری برای بیان واقعیت های زندگی اش استفاده کند. از این جهت وی آثاری از خود برجای نهاد که به دلیل ابهامات موجود سال ها طول می کشد تا تاریخ دانان از آنها سر در آورند. توئیچل زندگی اش را با روزنامه نگاری شروع کرد و با نام های مختلف برای نشریات دوره ای گوناگون قلم می زد. در همین زمان بود که به توضیح و تبیین گروه های گوناگون دینی پرداخت .اکنکار دراصل از واژه ((اِک)) گرفته شده است . درمورد این واژه تعابیر مختلفی ارائه شده است به نحوی که خود پال توئیچل مؤسس این عرفان چندین تعریف برای آن ارائه کرده است که شاید بهترین وگویاترین تعریف را میتوان اهل حق بودن و پیرو حقیقت بودن دانست. خاستگاه اکنکار کشور امریکا میباشد . هدف اصلى اکنکار، قادر ساختن روح بر ترک کالبد، سفر به دنیاى معنوى و رسیدن به هدف غایى آنامى لوک است. انامى لوک، نامى است براى سرزمین بدون نام، یا بهشت حقیقى؛ جایى که خدا (( سوگماد ))به معنی جاویدان است ، در آن بسر میبرد. برترین خدا نزد اکیستها سوگماد است؛ زیرا همه تمام سرچشمه هستى و تمام عوالم هستى، از اعلى علیین گرفته تا عالم فیزیکى ، همگى نشانى از سوگماد هستند. و لذا بزرگترین افتخار ماهانتا، همکارى با سوگماد است. سفر روح در اکنکار که مهم ترین مسئله است ، وسیله اى است براى رسیدن به سوگماد. اکیستها قائل به وجود دوازده طبقه و دوازده خدا هستند، که سوگماد از تمامى دوازده خدا بالاتر بوده و تمامى خدایان، تحت عنایت و قدرت او داراى قدرت میباشند. در ارتش ایالات متحده امریکا و سازمان پیشاهنگی پسر ، در امریکا اکنکار با عنوان یک مذهب پذیرفته شده است . دفتر مرکزی اکنکار در لاس وگاس نوادا بود و از سال ۱۹۷۵ به مینلو پارک کالیفرنیا نقل مکان کرد و مدیر آن فردی به نام درون گروس بوده . در سال ۱۹۸۶ فردی به نام هارولد کلمپ Harold kelemp دفتر مرکزی را به مینسوتا منتقل کرد و تا به امروز در آنجا فعالیت میکنند .
اکنکار در ایران
در ایران اک یا همان اکنکار، فعالیتهای تبلیغی و ترویجی متنوعی را در دستور کار داشته است. تا زمانی که شیوه و جهت این فرقه روشن نبود و فقط با موضوع آموزشهای مراقبه و آموزشهای آرامبخش فعالیت میکرد، و پیروان آن آزادانه به تمام فعالیتهای خود مشغول بودند. در همین دوران، گروه فعال اکیستها توانستند کتابهای این فرقه را به فارسی برگردانند و در تیراژ بالا چاپ کنند. هوشنگ اهرپور بیش از ده عنوان از کتابهای این فرقه را به فارسی برگردانده است. پس از او میتوان از افرادی مانند مهیار جلالیانی، مینو ارژنگ، یحیی فقیه، مرجان داوری و مریم البرزی نام برد که هرکدام بیش از یک جلد از کتابهای اکنکار را ترجمه کردهاند. اشخاصی چون محمدهادی ماکیانی، عبدالرضا فقیه، شهرام محمدپور، شهرام شامحمدی، محمدعلی اخلاقدوست و اخوان تفتی نیز هر کدام یک جلد از کتابهای اکنکار را به فارسی برگرداندهاند.
متاسفانه حکومت جمهوری اسلامی همانند سایر باورهای مذهبی از آنها با عنوان یکی از فرقه یاد میشود .و کل مجموعه آنها از نظر جمهوری اسلامی یک سازمان صهیونیستی و مردود نگاشته میشود . شایان ذکر است اکنکار در بدو ورود به ایران آزادانه فعالیت میکرد تا اینکه از فعالیتهای رسمی آنها جلوگیری بهعمل آمد. پیروان اکنکار پیش از این در ایران دارای تشکیلات بوده و به جذب نیرو میپرداختند. آنها از طریق اداره نامه نگاری با ماهانتا (( به معنی استاد در اکنکار )) در تماس بودند. شاید نمونۀ بارز این افراد، فردی به نام دکتر ناصری بود که در شمال شرق کشور میزیست. وی پس از مدتی به آمریکا رفت و به ناسا پیوست. شاگردان وی همچناندر ایران با انرژیدرمانی و… به فعالیت مشغول هستند. در حال حاضر شخصی با نام مستعار الماسی بیشترین فعالیت را در ایران دارد. وی اخیراً با توجه به نزاعهای اینترنتی که بین او و دیگر اکیستها در گرفته به وابستگی و قدرتطلبی متهم شده است. ریشۀ این نزاعها در این است که هر کدام از اکیستها که دارای بیشترین فعالیت هستند، ادعای مسئولیت در قبال بقیه اکیستها را دارند و این ادعا با مخالفت «دیگران» روبهرو میشود. گو اینکه افراد دیگری نیز هستند که نسبت به بقیه احساس مسئولیت میکنند . از نظر جمهوری اسلامی چون بزرگان این عرفان از قداست برخوردار نیستند پس تعالیم آنها مردود است .
مقام روحانی در بین اکیستها
كسي كه عصاي قدرت اك راپذيرفته باشد مي تواند ماهانتا شود . اين يك لقب معنوي است كه اشاره دارد به بالاترين مقام معنوي كه هنوز دراين جهان زندگي مي كند و وظايف استاد حق در قيد حيات راعهده دار است . هر كسي كه لقب ما ها نتا رادارد تجلي الهي خدا روي زمين است . وظيفه ومسئوليت اواين است كه روح هائي را كه آ مادگي لازم را كسب نموده اند براي اقامت ابدي به سرچشمة الهي باز گرداند. هر استاد حقي مي بايد هنگام دريافت رداي معنوي درمراسم وصل ، كه آئين پذيرفتن عصاي قدرت اك مي باشد شركت كند . و بايد دريك آئين جمعي درحضور استادان معنوي گذشته مانند بزرگاني چون فوبي كوانتز ، راهب اعظم دير كاتسو پاري ، يائوبل ساكابي ، رهبر ما فوق الطبيعة شهر آگام ديس ، رامي نوري ، در معبد حكمت زرين در سيارة زهره ، گوپال داس درطبقة اثيري ، شمس تبريز ، طبقة علي . توآرت ماناگي طبقة ذهني ، لائي تسي در طبقة اتري ، جوچيائو درطبقة روح و علاوه براينها هيئت نه نفري اساتيد ناشناخنه ، و استاد خودش اعلان كند كه در خلال مدتي كه لقب ما ها نتا راحمل مي كند وظائف مربوطه رابجا آورد . بعد از پذيرفتن عصاي قدرت ، هيچ راهي براي شانه خالي كردن از زير بار وظائف ما ها نتا وجود ندارد . در خلال اين مراسم است كه اك نازل شده ، وارد استاد مي شود و به او قدرت كلام خدا راعطا مي كند . او از طريق اين قدرت به يك تجلي واقعي از قدرت خدا بدل مي شود . واين وضعيت رادرتمام زندگي اش در زمين و سراسر كيهان هاي خدا حفظ مي كند بغير از استادان اك ، هيچ نظامي از استادان معنوي به اين قدر ت ومنزلت نيستند . اولين وظيفة استاد اك ، اتصال روحها به جريان اك مي باشد او برخلاف بسياري از كساني كه با دادن پذيرش ابزار ارتباط پيروان خود با مصادر بيشمار آ گاهي مي شوند . مي گذارد تا خود نو آموز اك شايستگي مراتب وصل را در اكنكا ر كسب كند ، علت آن هم اين است كه خيلي ها خطاب مي شوند اما معدودي ازميان آنان برگزيده ميشوند به اين دليل استاد مراقب است كه به چه كسي وصل در اكنكار را عطا كند . دوم اينكه استاد حق در قيد حيات مي بايد راه را به واصلين نشان دهد چون پيروان او محسوب مي شوند . كليد ورود به جهانهاي بهشتي منحصرا در اختيار استاد حق است . بدون استاد ، هيچ روحي نخواهد توانست راه رهائي از چرخة تولد ومرگ را بيابد او ممكن است بتواند تا نواحي اول ودوم ازجهانهاي بهشتي برسد اما درآنجا متوقف مي شود . اوتعليماتي را در زمينة سفر روح آموزش مي دهد كه در هيچ كتاب ديگري يافت نمي شود .
عقاید اصلی:
۱ )اکنکار را عقیده بر آن است که سوگماند با روح یا توازی افراد از طریق صوت یا نور ارتباط برقرار می کند. هـدف اصـلـی چـلا (دانشجوی اک ) رسیدن به خودشناسی و در نهایت شناخت خداست . وقتی شناخت خدا حاصل شد، آن گاه چلا همکار حقیقی خدا خواهد شد.
۲)خـودشـنـاسـی و خـداشـنـاسـی، هر دو از راه طی الارض (همزمان در دو مکان بودن ) یا آن چه امروزه از سوی اکیست ها «سفر روح » نامیده می شود، حاصل می گردد.
۳)اکنکار را دینی می دانند که به طور دایم در حال تغییر و تحول است ، و همین موجب می شود که اکیست ها اتکای شدیدی بر رهبران دینی خویش داشته باشند.
۴) اکیست ها نیز مانند بوداییان و هندوها، به کرمه یا عقیده بدهی روحانی به گذشته باور دارند. هدف هر فرد، رهایی از بدهی کرمه در زندگانی گذشته و یکی شدن با خداست .
۵) تمرین دیگر، عبارت است از تمرکز روی نور و صوت یا چیزی که به شکل روحانی ماهانتا معروف است .بیش از یکصد تمرین روحانی گوناگون در اکنکار هست که از جمله آن، خواندن «HU» است و عقیده بر این است که این واژه نام قدیمی خدا است. در نقد این فرقه توجه به این نکته از اهمیت برخوردار است که برای اطمینان از تعالیم هر دین و آئینی باید تعالیم و قضایای مطرح آن را با معیار عقل و سخن سنجید.
اکیستها معتقدند: مادامى که ما در جهان ماده زندگى میکنیم، باید با قدرت منفى سرو کار داشته باشیم و باید در تلاش خود براى آزادى معنوى با (( کل نیرانجان )) کنار بیاییم؛ زیرا وظیفه کل نیرانجان این است، که ما را تا هنگامیکه میتواند در ارتباط با کارما در این جهان نگه دارد. هدف معنوی نهایی همه اکیستها آگاهی به همیار خدا شدن است. شریعت سوگماد ( راه جاویدان ) کتاب مقدس اکیست ها میباشد .
به عقیده آنها، کل نیرانجان وضع کننده این قوانین است؛ زیرا او خالق جهان مادى و پروردگار هر چیزى است، که درون آن قرار دارد. او پروردگارى است که تمامى پیامبران قدیم از او در انجیل یاد کرده اند. همچنین ((یهوه)) یهودیها، خداى مسیحیان، براهم ودانتیستهاست. او عملا خداى تمام ادیان است.. به تعبیرى، اکیستها همه ادیان را به اعضاى بدن انسان (سر، دست، پا و چشم) تشبیه کرده و روح غالب و حاکم بر بدن را، جریان اک میدانند. بنابراین آنها در تضاد با هیچ دینى نیستند، همه را تأیید میکنند، اما میگویند: عالم محدود به همین عالم معرفى شده نیست؛ زیرا تمام ادیان، پیامبران و فرستادگان، مربوط به طبقات پایین عالم اند، در صورتى که عالم، دوازده طبقه یا حلقه دارد و هر کدام و اصلى و لذا پیامبران، همگى از طرف کل نیرانجان آمده اند، که از پستترین خدایان است. یا در جاى دیگر دین اسلام را هم اضافه کرده و میگویند: او خدا، پروردگار انجیل، یهوه عبریها و مسیحیان و الله محمدیها است، او ((یهوه )) براهم و دانیستها و عملا خداوند همه ادیان و مذاهب است. همچنین اکیستها معتقد هستند شاعرانی مثل: عمر خیام ، حافظ ، شمس تبریزی و جلال الدین رومی از شاعران قرن ۱۳ جز افرادی هستند که اکیست بوده اند . اكنكار تنها به واسطة تعاليم شفاهي انتقال داده مي شد واستادان حق در گذشته گاهگاه پيا م ها را ميان گروه هائي از چلا ها ( محصل يا پيرو يك آموزگار معنوي ) پخش مي كردند . اما اغلب اوقات آنها دانش اك را از طريق تعليمات سري به دانشجويان انتقال مي دادند . اكنكار نيروي معنوي وعالمگيري است كه منشأ آن درهر چيزي قابل رديابي است ويك جريان اصلي است كه از اقيانوس عشق ورحمت يا خدا سرچشمه مي گيرد . پیروان اکیست بیشتر به موسیقی و مجسمه سازی علاقه مند هستند .
هارولد کلمپ Harold Kelemp
از آنجائی که اکنکار همیشه باید یک استاد (( ماهانتا )) در قید حیات داشته باشد میتوان از سری هارولد کلمپ نامبرد . وی کتابهای زیادی در مورد تعالیم اک نوشته است همچنین سری فایل های صوتی نیز از وی موجود میباشد . وی همچنین عضو فرقه روسیکروسیان همچنین او فعالیتهای خود را در زمینه آموزش از سال ۱۹۶۰ میلادی آغاز کرده است و در سال ۱۹۸۱ به عنوان ماهانتا یا استاد اکنکار شناخته شد . تعالیم وی به مردم در سراسر جهان برای دستیابی به آزادی معنوی بزرگتر و عشق کمک کردهاست.
متون مقدس یا متون مورد احترام:
متن مـقـدس اصــلـی ایـن آیین، شریعت ـ کی ـ ســوگماد (( شریعت )) است که در کنار آن آثار پال توئیچل کلید جهان های سری و درآمدی بر اکنکار و آثاری از هارولد کلمپ ، رهبر نوازنده این آیین ، نظیر «هنر رؤیابینی روحانی» نیز از احترام خاصی برخوردار است شمار اعضای آنها مطابق آن چه در سایت رسمی این آیین آمده، در یکصد کشور دنیا پراکنده اند تقریباً هشتادهزار نفر است .
گردآوری اطلاعات : فعال حقوق بشر ، حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی