به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان به تازگی شیخ حسین انصاریان، یکی از سخنرانان سرشناس جمهوری اسلامی که سخنرانیهای او هر روزه از شبکههای صدا و سیمای نظام پخش میشود، در یکی از مساجد شهر یزد مطلبی به استناد به یکی از روایات جعلی و نادرست منتصب به عیسی مسیح داشته و ابراز کرده است…
او که در مسجدی به نام حظیره سخنرانی میکرد با طرح روایتی خود را دکتری نامید که باید بر بالین بیمار رود چرا که او متوجّهٔ بیماری خود نیست و نمیداند چه باید بکند.او این گونه بیان میکند یک روزعیسی از خانه یک زن بدکاره بیرون آمد. یک نفر مسیح را دید که از آنجا بیرون میآید و میدانست آنجا خانه زن بدکاره است! حضرت مسیح، او را دید، صدایش زد
و گفت: دیدی از کجا بیرون آمدم؟ پاسخ داد: بله! دیدم! گفت میدانی چرا آنجا بودم؟ گفت: خیر! حضرت گفت: بیماران دوگونهاند. یکی بیماری جسم دارد و باید به پزشک مراجعه کند. نوع دیگر، بیماری است که دکتر باید بالای سرش حاضر شود، چون نمیتواند تکان بخورد و نمیفهمد. حضرت ادامه میدهد: این خانم بیماری بود که نمیتواند به دکتر برود. باید دکتر بالای سرش میرفت. من طبیب الهی هستم و نباید منتظر بیمار باشم. این زن، بیمار از پا افتاده بود. ندیدمش، از پشت در با او گفتگو کردم و توبه کرد و از این پس، دیگر زنا نخواهد کرد.
با اندکی مطالعهِ و تحقیق در کلام راستین خداوند در مییابیم روایتی که آقای انصاریان مطرح میکند به هیچ وجه درست نبوده بلکه کاملا به گونهای دیگر میباشد.
کلام خداوند در انجیل لوقا فصل ۷ از آیه ۳۶ تا ۵۰ به شرح کامل داستان پردخته و بیانمیدارد
۳۶ روزی یکی از فریسیان عیسی را برای صرف غذا به خانه خود دعوت کرد. عیسی نیز دعوت او را پذیرفت و به خانه او رفت . وقتی سر سفره نشسته بودند، ۳۷ زنی بدکاره که شنیده بود عیسی در آن خانه است ، شیشهای نفیس پر از عطر گرانبها برداشت ، ۳۸ ووارد شد و پشت سر عیسی ، نزد پایهایش نشست و شروع به گریستن کرد. قطرههای اشک او روی پایهای عیسی می چکید و او با مویهای سر خود آنها را پاک می کرد. سپس پایهای عیسی را بوسید و روی آنها عطر ریخت . ۳۹ صاحب خانه یعنی آن فریسی ، وقتی این وضع را مشاهده نمود و آن زن را شناخت ، با خود گفت : “اگر این مرد فرستاده خدا بود، یقیناً متوجه می شد که این زن گناهکار و ناپاک است !” ۴۰ عیسی خیالات دل او را درک کرد و به او گفت : “شمعون ، می خواهم چیزی به تو بگویم .” شمعون گفت : “بفرما استاد!” ۴۱ آنگاه عیسی داستانی برای او تعریف کرد و گفت : “شخصی از دو نفر طلب داشت ، از یکی پانصد سکه و از دیگری پنجاه سکه . ۴۲ اما هیچیک از آن دو، نمی توانست بدهی خود را بپردازد. پس آن مرد مهربان هر دو را بخشید و از طلب خود چشم پوشی کرد! حال ، به نظر تو کدامیک از آن دو او را بیشتر دوست خواهد داشت ؟” ۴۳ شمعون جواب داد: “به نظر من ، آن که بیشتر بدهکار بود.” عیسی فرمود: “درست گفتی !” ۴۴ سپس به آن زن اشاره کرد و به شمعون گفت : “به این زن که اینجا زانو زده است خوب نگاه کن ! وقتی به خانه تو آمدم به خودت زحمت ندادی که برای شستشوی پایهایم ، آب بیاوری . اما او پایهای مرا با اشک چشمانش شست و با مویهای سرش خشک کرد. ۴۵ به رسم معمول ، صورتم را نبوسیدی ؛ اما از وقتی که داخل شدم ، این زن از بوسیدن پایهای من دست نکشیده است . ۴۶ تو غفلت کردی که به رسم احترام ، روغن بر سرم بمالی ، ولی او پایهای مرا عطرآگین کرده است . ۴۷ از اینروست که او محبت بیشتری نشان می دهد، چون گناهان بسیارش آمرزیده شده است . اما هر که کمتر بخشیده شده باشد، محبت کمتری نشان می دهد.” ۴۸ آنگاه رو به آن زن کرد و فرمود: “گناهان تو بخشیده شد!” ۴۹ اشخاصی که بر سر سفره حضور داشتند، با خود می گفتند: “این مرد کیست که گناهان مردم را نیز می آمرزد؟” ۵۰ عیسی به آن زن فرمود: “ایمانت باعث نجاتت شده است ! برخیز و آسوده خاطر برو.”
از مطالعه داستان این مطلب را در مییابیمکه همواره گنهکاران و مترودین جامعه یهود مشتاق دیدن و صحبت کردن با عیسی مسیح بودند،چرا که در کنار او احساس آرامش میکردند. حال این پرسش باقیست که چرا سخنرانان نسبتا معروف نظام،همواره سعی بر این دارند که از روایات منتصب به انجیل،هر چند نادرست،استفاده کرده تا به اعمال خود مشروعیت بدهند.او در انتهای سخنرانی خود تجربهای را که خود در آن شریک بود،را بیان میکند. انصاریان همچنین گفت: “چهار هزار زن بدکاره توبه کردهاند و مدارکشان هم در دادستانی موجود است. خیلیهایشان را خودم شوهر دادم و بسیاری هم فرزنددار شدهاند و پای منبرهایم میآیند. البته در بخشی از کار غفلت کردهام چون باید مصاحبهام را با اینها که سنشان از ۱۸ تا ۳۵ سال بود، ضبط میکردم و علت گرفتاریشان را در این کار جستجو میکردم.”اف سی ان ان نتیجه گیری را به خواننده وا میگذارد و این پرسش را مطرح میکند که نهادهای اجتمأعی دولتی و سایر ارگانهای مددرسانی که مسئول آسیبهای اجتماعی هستند،چه نقشی در این گونه آسیبهای اجتماعی ایفا میکنند؟