در شرایطی که آخوند به تاراج کشور می پردازد، دانش آموزان در سرما روی زمین می لرزند

کودکان درمانده و بی پناه کار، با عقده های روانی رشد کرده و نفرتی عمیق از جامعه و مردمانش در قلب ایشان ریشه می دواند که بعدها در بزرگسالی شان، دلیل اصلی ارتکاب جرایم وحشتناکی به دست این کودکان بیگناه است. انسانیت حکم می کند که ما باید به کمک ایشان بشتابیم.سرآغاز:در کشورهایی که یک مشت انسان های باشرف و دلسوز حکومت می کنند، کودکان به عنوان سرمایه های آینده دارای اهمیت و ارزش بسیار والایی بوده، در آموزش، تربیت، و پرورش آنان دقت و کوشش فراوانی به کار می رود. تغذیه خوب، بهداشت و درمان ضروری، کودکستان و دبستان مجهز با همه امکانات مورد نیاز، از جمله خدماتی است که برای پرورش نونهالان پیش بینی می شود. ولی در کشورهای جهان سوم، به ویژه کشورهای اسلام زده مانند ایران، آموزش و پرورش کودک، و اصولن وجود کودک مطرح نبوده و آنان کمترین ارزش اجتماعی ندارند.

کمبودهای آموزش و پرورش

نمونه بی توجهی و نادیده گرفتن کودکان، نخست کودکان کار و کارتن خواب است که در بیشتر شهرها در هرکوی و برزن به چشم می خورد، و دیگر این که نبودن دبستان های مجهز و کافی برای همه کودکان سراسر کشور است. به طوری که بسیاری از مدارس بدون امکانات اولیه و ایجاد گرمای مناسب در زمستان، و خنک نگه داشتن کلاسها در فصل گرما می باشد. به عنوان نمونه، ما در گذشته شاهد آتش گرفتن بخاری کلاس درس و سوختن دختران دبستان شین آباد در پیرانشهر بوده ایم.

بسیاری از کلاسهای درس در نقاط گوناگون، به ویژه بلوچستان، کردستان، شهرهای کناره خلیج فارس، و بیشتر شهرهای سردسیر ایران، بدون امکانات گرمایی و بهداشتی بوده، و دانش آموزان نه تنها از آموزش درست و ضروی برکنارند، بلکه از دیدگاه پرورش جسمی نیز به دلیل نبودن بهداشت لازم، دچار کمبودهای گوناگونی می شوند که در رشد و تندرستی آینده آنان اثر گذار می باشد.

دانش آموزان مدرسه ای در خلخال در سرمای کشنده درس می خوانند. این نمونه بسیاری از مدارس بدون بهداشت و امکانات آموزش در نقاط سردسیر است.

تاراج کشور، پرداختن به بیگانگان

یکی از سیاست های ضد ایرانی رژیم آخوندها، تاراج و غارت کشور، و پرداختن به بیگانگان است. این رژیم که

کمترین هویت ایرانی نداشته و خود را پیوند و وابسته به تازیان و متجاوزان به کشورمان می داند، همواره تا کنون درآمدها و بیت المال را در راه تازیان، به ویژه فلسطین، غزه، لبنان، عراق، و کشورهای دیگر صرف نموده، و نیازهای مملکت را نادیده گرفت است.

در شرایطی که کودکان بسیاری از نقاط ایران مدرسه ندارند و یا در بدترین شرایط غیر بهداشتی و در جای نمناک روی زمین می نشینند، رژیم بی تفاوت با بی مسئولیتی به غارت کردن کشور و ساختن ده هزار مدرسه در عراق می پردازد. در شرایطی که دانش آموز ایرانی روی زمین می نشیند، حکومت عدل علی ده هزار مدرسه در عراق می سازد.
تاراج دیگر آخوندها در ساختن گنبد طلا و سرازیر کردن در آمدهای کشور برای گسترش و تعمیر آرامگاه تازیان نیز عامل دیگر نادیده گرفتن نیازهای درونی است.

چرا رژیم اسلامی با فرهنگ ایرانی بیگانه است؟

همانگونه که می دانیم دین اسلام به ویژه مذهب شیعه، بر اساس تحمیر مردم، ایجاد خرافات، و سرپوش گذاشتن بر هرگونه خرداندیشی و مانع درک و شعور و روشنگری افراد بنا شده و در این ۱۴ سده تازیان، و یا آخوندهای نمایندگان آنان توانسته اند در این راستا امت های اسلامی فاقد اندیشیدن و درک مسائل روز را در کشور تربیت و سازمان دهی کنند.

آخوند بی شرف و غارتگر، با چپاول سرمایه های ملی و مردمی به ساختن گنبد و درب های طلا برای گور تازیان در عراق می پردازد و در نتیجه گروه بیشماری از نوباوگان و فرزندان این آب و خاک بدون داشتن کلاس و مکان های آموزشی مناسب و بهداشتی و آموزگاران ورزیده محرومند و در بسیاری از مناطق سردسیر ناچارند در کلاس های سرد و غیر بهداشتی بر روی زمین نشسته و به جای آموزش درست با استاندارد بالا، از سوی رژیم خردزدایی شوند و در حلقه امت اسلامی و گدایان مکتب آخوند در آیند.

بنابراین، هدف و برنامه رژیم اسلامی از آغاز تا کنون بر مبنای سرپوش گذاشتن بر روی آموزش و پرورش، به ویژه آموزش نونهالان بوده و تلاش می شود تا هرچه بیشتر افراد بی سواد، خرافاتی، و پیرو آخوند و مراکز مذهبی (گور تازیان)، باورمند به جادو، جنبل، معجزه، نذر و نیاز، دخیل بستن، قربانی کردن، دعای باران، نماز و دعا برای پرهیز از زمین لرزه، و حوادث دیگر و در نهایت یک مشت گدا و درمانده تحویل اجتماع گردند.

اینهم یکی از دهها نمونه تحصیل نوباوگان ایرانی است که نه مدرسه دارند، و نه کلاس و امکانات آموزشی. آنان ناچارند مانند  در گوشه وکنار پراکنده شده و در حالی که از سرما می لرزند، به آموزش زهرآگین آخوند که همانا خردزدایی و خرافات افزایی است، دل ببندند

از آنچه گذشت:

بسیاری از دبستان، و دبیرستان های ما در سراسر کشور به ویژه مناطق مرزی و استان های سرد سیر دارای کمترین امکانات آمو

زشی و بهداشتی بوده، و کودکان نه تنها نمی توانند آموزش ضروری را به دست آورند، بلکه از نظر سلامت و تندرستی نیز در خطرند و به جای پرورش درست دچار بیماری های گوناگون می شوند. به طور کلی، مدارسی که دارای کلاس های بهداشتی همراه با گرمای مناسب در زمستان، و یا دستگاههای خنک کننده و دلپذیر در روزهای گرم باشد در ایران کمتر دیده می شود.

این دخترک نازنین، نونهال میهن ما، برای رسیدن به دبستان در خوزستان، ناچار است کیلومترها از دامنه کوه و پرتاب و همچنین به کمک طنابی که به دو سوی رودخانه کشیده شده، خود را به آنسوی رودخانه برساند. براستی باید گفت نفرین بر این رژیم ضد مردمی، ضد ایرانی که سرمایه های ایران را به غارت برده اند، و کمترین کار برای این نونهالان عزیز کشورمان انجام نداده اند. به راستی شرم بر آنان باد.

تاکنون هیچکدام از ما خاطره تلخ و دلخراش سوختن ۳۸ دانش آموز معصوم و بیگناه در تاریخ چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۱ در دبستان دخترانه شین آباد واقع در روستایی به همین نام در ۵ کیلومتری پیرانشهر کردستان به دلیل آتش گرفتن بخاری نفتی و بی مبالاتی و بی توجهی مسئولین دبستان و اولیاء فرهنگ پیرانشهر را فراموش نکرده ایم. هنوز کودکان سوخته و زجر کشیده آن دبستان به مداوا و درمان درست و اساسی دست نیافته و از نظر جسمی و روانی در شکنجه و آزارند.

اینها جگر گوشگان و دختران معصوم مصیبت زده رژیم آخوندی در سوختن به دلیل آتش گرفتن بخاری در دبستان دخترانه شین آباد پیرانشهر کردستانند که تا کنون نه به معالجه و درمان آنان توجهی شده، و نه به وضع بهداشت و آموزش و پرورش آنان. این کودکان بی گناه در نمازخانه درس می خوانند زیرا آخوند معتقد به کلاس درس نیست ولی در ساختن نمازخانه و راه و روش های خرافات زدایی کودکان تلاش فراوان دارد.

نکته پایانی:

رژیم ضد ایرانی ولایت فقیه از آغاز تا کنون با غارت و چپاول سرمایه های مردمی و بیت المال، و پرداختن به قبور تازیان در ایران و کشورهای عربی، نادیده گرفتن آموزش و پرورش نونهالان در محیطی بهداشتی با آرامش و آموزش درست و اساسی، به اشاعه و گسترش خرافات و پرورش امتی گدا، بی سواد، خرافاتی، و باورمند به جادو، جنبل، معجزه، نذر و نیاز، دخیل بستن، قربانی کردن، دعای باران، نماز و دعا برای پرهیز از زمین لرزه، و حوادث دیگر پرداخته است. در شرایطی که کودکان ایران از آموزش و پرورش درست در بسیاری از نقاط کشور محرومند، رژیم به ساختن ده هزار مدرسه در عراق، و یا ساختمان های دیگر در غزه و لبنان پرداخته و بخش بزرگی از در آمد کشور را صرف گنبد گور تازیان در عراق نموده است.

چنانچه این مقاله را پسندید، خواهشمند است آنرا بازپخش فرمایید.