با پافشاری هسته ای و نفت ارزان ۴۰ دلاری، مردم ایران به قحطی می رسند

جنگ قدرت میان ایران و عربستان که در ظاهر تنها مذهبیست اما در اصل رقابت برای تسخیر عراق و سوریه است.چه وقایعی در منطقه رو به رخ دادن است؟

ظهور داعش و تغییر توازن قدرت  در عراق و سوریه  و حمایتهای ایران و عربستان سعودی از گروههای درگیر منطقه کار را به بحران تجزیه و تغییر جغرافیای سیاسی در خاور میانه رسانیده است.  مشکلات سنی های عراق و سوریه با اعتراض عربستان همراه شد و عراق به محلّ رقابت عربستان و ایران بدل گشته است. هماهنگی حکومتهای شیعه عراق و سوریه  با سپاه پاسداران ایران و مافیای حزب الله به فشار  بیش از پیش بر مردم سنی عراق و سوریه انجامیده است. کشتار و درگیری و برادر کشی به بهانه های  مذهبی چیزی نیست بغیر از گروکشی و جنگ قدرت ایران با دیگر کشورهای منطقه.

حضور نظامی ایران اگر چه با حمایت دولتهای شیعی همراه بوده است ولی بشدت برای امنیت منطقه ای خطرناک است. رژیم جمهوری اسلامی توان اطلاعاتی و نظامی خود را بزرگ جلوه داده است ولی این توان بزرگنمایی شده هر دم ممکن است در هم بشکند و خطر بزرگی در سایه ی تروریسم و جنگ مذهبی کشورهای منطقه و ایران را تهدید خواهد نمود. بطور کلی  با  کوبیدن بر طبل جنگ و ریختن آب به آسیاب گروههای تند رو ، آینده ی روشنی را نمی توان برای ایران،عراق و سوریه پیش بینی کرد.

اراده سیاسی عربستان علیه ایرانکشور یمن نیز با درگیری شیعیان حوثی روبروست و دخالتهای ایران در راستای ایجاد کمربند شیعی رو به افزایش است. ایجاد کمر بندی از دولتهای شیعه در برابر عربستان سعودی یکی از اشتباهات بزرگ رژیم  اسلامی خواهد بود که به مقابله و درگیریهای پیش بینی نشده در منطقه خواهد انجامید.
گزارشهای متناقضی هم از دخالت ایران در بلوچستان پاکستان خبر می دهد که می تواند به دشمنی ایران و پاکستان بیانجامد.

بیژن نامدار زنگنه با نا امیدی از عدم تولید مناسب گاز در پارس جنوبی سخن می گوید! البته که سیاست هسته ای  آقا به نفع قطر است، حوزه مشترک ایران و قطر  عملاً در اختیار قطر مانده و ایران برداشتی معادل 10% دارد!

این بر خورد ناهماهنگ ایران با بقیه کشورهای منطقه با عکس العملهای ایشان خواهد انجامید و همانطور که در گذشته هم گفته شد، عربستان سعوی با سیاست کاهش بهای نفت بدنبال تضعیف دو رژیم مفسد و شرور ایران و روسیه است. به گزارش ایرنا  وزیر نفت ایران اعلام نموده است که :

« یک اراده سیاسی نیز مانع بالا رفتن قیمت نفت شده است.بیژن نامدار زنگنه روز دوشنبه در حاشیه مراسم پنجاهمین سالگرد تاسیس صنعت پتروشیمی در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی در خصوص نقش آمریکا و عربستان در کاهش قیمت نفت، اظهار داشت: من از هیچ کشوری نام نمی برم.او گفت: برای کاهش قیمت نفت در حال مذاکره با اعضای اوپک هستیم.

زنگنه در خصوص قیمت نفت در بودجه سال ۹۴، گفت: بودجه را براساس قیمت ۷۰ دلار بسته ایم و کمیسیون تلفیق نیز آن را تصویب کرده و برهمین اساس جلو می رود.وزیر نفت در خصوص پیش بینی قیمت نفت در سال آینده، گفت: من در مورد قیمت نفت هیچ صحبتی نمی کنم.»
این سردرگمی و فلاکت وزیر نفت ایران  چکایت از شکست سیاستهای ایران دارد. رژیم اسلامی نه در اوپک و نه در مجامع جهانی وزنه ای محسوب نمی شود.

ایران امروز  در اقتصاد جهان سهمی ندارد!

به گزارش دویچه وله فارسی  و به نقل از رئیس اتاق بازرگانی ایران:

« سهم ایران از مبادلات جهانی ۴۵ هزار میلیارد دلاری، تنها ۰/۴۵درصد است که ۸۵ درصد آن هم به درآمدهای نفتی تعلق دارد. به تاکید غلامحسین شافعی، وقت آن رسیده که به جای “وصف‌العیش” واقعیت‌ها دیده شوند. »  این یعنی ایران در صادرات جهانی تنها هفت ده هرارم صادرات را به خود اختصاص  داده است! بله از نفت که بگذریم ،مابقی صادرات ما تنها هفت ده هزارم جهان است! حتی با در نظر گرفتن نفت ایران کمتر از پنج هزارم صادرات جهانی را دارد و بطور خلاصه بود و نبود ایران در اقتصاد جهانی دیگر حس نمی شود.
کاهش تولید نفت و از دست دادن سهم اوپک و همچنین محدودیت فن آوری در استخراج منابع مشترک با قطر، ایران امروز را بدانجا رسانیده است که رئیس اتاق بازرگانی می گوید:« عددی نیستیم» این کوچک شدن و ضعف اقتصاد ایران به کاهش توان سیاسی و توخالی بودن شعارهای دیپلماتیک ایران انجامیده است.

ارزش پول روسیه  همراه با بهای نفت کاهش یافت. این اتفاق برای اقتصاد نفتی روسیه طبیعی است و اگر نفت ارزان بماند، ارزش پول ایران هم سرنوشت مشابهی در سال آینده خواهد داشت!

تنها سهمی که امروز می توان برای  جمهوری اسلامی ایران  در منطقه متصور شد، داشتن مزدور و گماشته های حزب اللّهی در سپاه قدس است که سهم بزرگی از ترور و کشتار را در سالهای گذشته به عهده داشته اند. توان رژیمهای خودکامه و بی مسئولیّت در اقتصاد و فرهنگ نیست، بلکه در تروریسم و تخریب است.

زنگ خطر برای ملّت ایران

بحران بزرگ اقتصادی، ایران را بشدّت تهدید می نماید ولی سران رژیم در خواب خرگوشی هستند…. بودجه در ایران همواره بر اساس نفت است و در آمدهای دیگر دولت معمولا محقق نمی شود. تحریم کمر شکن همچنان ادامه دارد و مشکلات عمرانی در همه جای شهرها  و روستاها دیده می شود. عقب ماندگی اقتصاد در سالهای گذشته  در برابر سال آینده با نفت ۴۰ دلاری کوچک می نماید. در صثورت پافشاری عربستان بر تعیین بهای نفت بشکل امروزی، نه دولت و نه مجلس بی عرضه و بی اختیار، توان بستن و اجرای بودجه ای متناسب با شرایط بحرانی تحریم و  کاهش شدید بهای نفت را ندارند.

کشورهای عرب مانند عربستان از سهم فروش بالایی برخوردارند و ذخیره ارزی بسیار زیادی دارند که  این امکان را به آنها می دهد که نفت را تا چند سال ارزان بفروشند. اما کشور ایران نه توان فروش بالای نفت را دارد و نه ذخیره ارزی مناسب برای مقابله با بحران فعلی را. این وضعیت زنگ خطری برای مردم ایران است. هشتاد میلیون ایرانی در اقتصادی نفتی و وابسته به واردات غرق شده اند، بدین معنی که بدون در آمد نفتی ایران به کشوری قحطی زده بدل خواهد شد.

در صورت ادامه تحریم و ادامه بهای فعلی نفت ، ایران که اقتصادی ورشکسته و کاملا وابسته به نفت دارد با تورّم  بزرگ و کاهش ارزش ریال مواجه خواهد شد. پیش بینی اقتصادی آسان نیست ولی با شرایط موجود و در صورت عدم تغییر این شرایط می توان گمانه زد که ایران با قحطی و افزایش شدید بهای انواع کالا مواجه خواهد شد. احتمال افزایش بها انواع کالا تا سه برابر چندان عجیسب نیست و این بدین معناست که ممکن است بهای مبادله دلار در بازار غیر رسمی به 7000 تومان برسد.! این خطری است که ایران سال آینده را تهدید می کند و  در صورت وقوع، اقتصاد ایران به کشورهای افریقایی بیشتر شباهت خواهد داشت تا کشورهای نفت خیز!

نکته آخر- قحطی بزرگ!

در صورت ادامه تحریم و ادامه بهای فعلی نفت ، ایران که اقتصادی ورشکسته و کاملا وابسته به نفت دارد با تورّم  بزرگ و کاهش ارزش ریال مواجه خواهد شد. پیش بینی اقتصادی آسان نیست ولی با شرایط موجود و در صورت عدم تغییر این شرایط می توان گمانه زد که ایران با قحطی و افزایش شدید بهای انواع کالا مواجه خواهد شد. احتمال افزایش بهای انواع کالا تا سه برابر چندان عجیب نیست و این بدین معناست که ممکن است بهای مبادله دلار در بازار غیر رسمی به ۷۰۰۰ تومان برسد.! این خطری است که ایران سال آینده را تهدید می کند و  در صورت وقوع، اقتصاد ایران به کشورهای افریقایی بیشتر شباهت خواهد داشت تا کشورهای نفت خیز!