نوشته سهراب ارژنگ
سرآغاز:
رژیم پلید و خونخوار حاکم بر ایران که ملتی را بیش از سه دهه است به گروگان گرفته و کشوری بزرگ و تاریخی را به ویرانی کشانده است، تاکنون از هیچ خون ریزی و آدم کشی و به ویژه زن ستیزی کوتاهی نکرده است. در مغز چند ده هزار آخوند مفتخور و وبال گردن اجتماع جز دزدی، غارتگری، توهین و بی احترامی به تاریخ و گذشته کهن کشورمان و همچنین زن ستیزی و زن آزاری چیزی نمی گذرد.
شوربختانه هم میهنان ما با ساده اندیشی و کوتاه آمدن و سکوت همیشگی خود به این جانوران درنده و خونخوار میدان داده اند. تا آن جا که این مشت آدمخوار، برای بقای خود دهها هزار مزدور، فرصت طلب، واعم از جوانان لات و فرومایه بسیجی، یا شماری پاسدار غارتگر و وطن فروش، و یا آدم کش های حرفه ای از نسل تازیان به گرد خود آورده و در هر اعتراض و واکنشی از سوی ملت در بند آنان را مانند سگها و گرگهای هار به جان مردم می اندازند و به لت و پار و دریدن مردم بیگناه و بی دفاع می پردازند.
جنایت های رژیم به روش های گوناگون
مردم بی دفاع کشورمان از به قدرت رسیدن آخوند جنایتکار تاکنون، همواره گوشت قربانی و طعمه شکار این خونخواران ضد ایرانی بوده اند. روز و شبی نیست که خبر ناگوار اعدام بیگناهی، بی حرمتی به زنان، توهین به اهل قلم و دانش، تجاوز به مال، جان و ناموس مردم به گوش همگان نرسد و ملت مهربان و سازگار و ساکت ایران را در غم و اندوهی شگرف فرو نبرد.
به راستی که عمر مردم فلک زده این سامان از بیش از سه دهه پیش تا کنون در اندوه، اضطراب، توهم، ناامیدی گذشته است.
علاوه بر اعدام های پی درپی و شبانه روزی، تولید غذاهای فاسد، ایجاد هوای آلوده در سرتاسر کشور، کاربرد خودروهای فرسوده با بنزین ناخالص و زیان آور، عدم کنترل رانندگان متخلف و تصادم های شبانه روزی در جاده های مرگبار، فرستادن دختران جوان به کام مرگ در سفرهای راهیان نور (راهیان گور)، نمونه های اندکی از جنایات پی در پی و ضدیت این رژیم با مردم و کشورمان بوده است.
روند زنجیره ای کشتار مردم
هنوز قتل های زنجیره ای فراموش نشده و داغ آن بر دل عزیزانمان است. هنوز خاطره نسل کشی ۱۳۶۷ و کشتار بیش از ۵ هزار دانشجوی فرهیخته و میهن دوست درون زندانها به دستور خمینی جلاد از ذهن ها بیرون نرفته و چند ده هزار خانواده را در سوگ عزیزانشان نشانده است.
اعدام های پی در پی مخالفین رژیم، روشنفکران، دگر اندیشان، انتقاد کنندگان، به اتهام های دروغین زشت و پلید، و همچنین اعدام افرادی بیگناه مانند ریحانه جباری که در برابر یک مردک هرزه اطلاعات رژیم از ناموس خود دفاع نموده بود، از دید و اندیشه ملت ایران فراموش نخواهد شد و روزی در آینده نزدیک و نه چندان دور ملت اسیر گشته و وامانده کشورمان انتقام تک تک این بیگناهان و قربانیان هوسها و جنایت های آخوندی را خواهد گرفت.
اسید پاشی بر روی زنان
اسید پاشی روی چهره و چشمان بانوان کشورمان در اصفهان از بزرگترین جنایت از پیش طرح ریزی شده و ضد انسانی رژیم است. ملت ایران خاموش ماند ولی هرگز فراموش نخواهد نمود. این درد بزرگ نه تنها در سینه هم میهنان اصفهانی به ویژه بستگان محترم این مصیبت زدگان بلکه در سینه تک تک ایرانیان با شرف و با غیرت وجود دارد و هرگز زدوده نخواهد شد. هم میهنان ما باید بدانند که ادعاهای رژیم مبنی بر یافتن جنایتکاران اسید پاش کاملن دروغ و دور از حقیقت است و هرگز رژیم افراد مأمور خود را لو نمی دهد و به چوبه دار نمی سپارد زیرا چاقو هرگز دسته خود را نمی برد.
حمله با چاقو به زنان
دسته گل تازگی رژیم آدمخوار پس از اسید پاشی، یورش لات ها و اراذل و اوباش ولایت با چاقو به زنان جهرمی و مضروب و مجروح کردن آنان است.اینگونه جنایت های آشکار و از پیش برنامه ریزی شده بی گمان و بدون هر شک و شبهه ای کار رژیم زن ستیز است. زیرا در مغز متعفن و گندیده آخوند زنان هرکدام یک پارچه سکس و عشوه گری هستند که مردان را به شهوت می اندازند و از راه به در می برند. البته از آنجا که آخوندها خود هرکدام بسیار بدچشم و چشم چرانند به هر زن و در هر شرایط به چشم شهوت و هوسرانی نگاه می کنند. ممکن نیست آخوندی در جایی سخن پراکنی و وراجی کند و تکیه اش بر حجاب و پوشش زنان نباشد.
در هرحال، بنا به وسوسه آخوندها به ویژه در نمازهای جمعه و هر روز و هر زمان زنان را مورد تهاجم بد حجابی قرار دادن، و این که گفته شده باید در راه بی حجابی خون ریخته شود و گفتار ضد انسان و زن ستیزی مانند آن، جواز و پروانه ای است که به مشتی بسیجی نادان، بی سواد، خرافاتی، نوکر پیشه و مزدور داده می شود. این چراغ سبز نشان دادن های آخوندهای جنایتکار گروه بسیجی ها و گروههای مذهبی وابسته به رژیم را آماده خون ریزی و تهاجم و جسارت به مقام بانوان کشورمان می کند. رژیم جنایتکار چنانچه در برابر اعتراض های مردم درمانده شود، یک یا چند نفر بیگناه را دستگیر و با تهدید و شکنجه از آنان اقرار دروغین گرفته و اعدام می کند. اینست سرنوشت مردم بیگناه و اسیر در دست آخوندهای جلاد و جنایتکار.
از آنچه گذشت:
جنایات رژیم آدمخوار ولایت فقیه از آغاز گروگان گیری ملت ایران در ۳۶ سال پیش تا کنون به روش های گوناگون انجام شده و همچنان روز و شب ادامه دارد. قتل های زنجیره ای، کشتار ۴۴۸۴ دانشجوی میهن دوست و روشنفکر درون زندان ها در سال ۶۷، شکنجه، تجاوز، و اعدام همه روزه در زندان های بیشمار رژیم، بمب گذاری در مراکز مهم کشورهای گوناگون و کشتار گروه بیشمار مردم، و پاشیدن اسید بر سر و روی بانوان محترم هم میهنمان در اصفهان کارنامه خون آلود و سیاه این رژیم را در بر می گیرد.
نکته پایانی:
آخرین شاهکار رژیم حمله با چاقو و مضروب کردن زنان جهرمی است. هرکدام از این جنایت ها به دستور و خواسته رژیم و از پیش برنامه ریزی شده و از سوی گروهی ازبسیجی ها و یا گروههای مزدور دیگر وابسته به رژیم انجام گرفته است. چنانچه رژیم در برابر اعتراضات تند مردم قرار گیرد بی درنگ چند بی گناه را دستگیر، پس از شکنجه فراوان از آنان اقرار گرفته و آنان را سر به نیست می کند. رژیم هرگز عاملان اصلی جنایات اسید پاشی در اصفهان، یا قتل های زنجیره ای، و یا جنایات گسترده سال ۶۷ درون زندان ها را به محاکمه نمی کشد و حتی نام آنان را آشکار نمی سازد زیرا می دانیم که؛ “چاقو هرگز دسته خود را نمی برد”.
چنانچه این مقاله را پسندید، خواهشمند است آنرا بازپخش فرمایید.
فضول محله: تلاش برای آزادی، دموکراسی و سکولاریسم در ایران
www.fozoolemahaleh.com