واکنش سخنگوى جامعه بهائیان به اظهارات مقامات قضايى ايران

 ارسال خبر توسط فاطمه تابع بردبارFatemeh Tabe Bordbar

6d5fg444f

نقض سیستماتیک حقوق ما، خط مشی سیاسى شماست

مژگان مدرس علوم

هفته گذشته، محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه ایران، با رد هرگونه تبعیض و تضییع حقوق افراد به خاطر بهایی بودن در ایران، مدعی شد که افراد به صرف بهایی بودن در ایران محاکمه یا از تحصیل منع نمی‌شوند.به گفته وی گزارش‌های حقوق بشری علیه ایران در مورد اینکه حقوق اقلیت‌ها تامین نمی‌شود، یک دروغ آشکار است و این چنین اظهاراتی‌ نژاد‌پرستانه، فرقه‌ای و خلاف موازین حقوق بشر است.

این اظهارات در حالی مطرح می شود که حتی اجرای مناسک و آئین‌های پیروان ادیان اقلیت که بخشی از حقوق شهروندی آنان است ممنوع اعلام شده است. زندان‌های طولانی مدت، شکنجه، ضرب و شتم، ممانعت از تحصیل آنها در دانشگاه، مصادره اموال و به قتل رساندن آنها نمونه‌ای از فشارهای دیگر بر روی جامعه بهایی در ایران است که پس از تاسیس جمهوری اسلامی بهاییان با آن روبرو بوده اند.

فرهاد ثابتیان، سخنگوی جامعه جهانی بهائیان در گفتگو با “راه دیگر” می گوید: “واقعا اینگونه اظهارات جای تعجب و تامل دارد؛ زیرا بدون اغراق این مسئله را بگویم که در بسیاری از احکامی که علیه بهائیان صادر شده است بوضوح نوشته شده است که این فرد بخاطر اعتقاد به فرقه ضاله بهائیت از حقوق بازنشستگی محروم شده است یا مجوز کار به او داده نمی شود و مواردی از این دست که در تمام این موارد فرقه ضاله بهائیت را ذکر می کنند. پس اگر مقامات قضایی ادعا می کنند که هیچ فردی بخاطر بهایی بودن محاکمه نشده و از حقوق خود محروم نشده است، پس افراد بهایی که الان در زندان بسر می برند به چه جرمی در حبس هستند؟ جالب است که بسیاری از افرادی که بعد از گذراندن حکم خود از زندان آزاد شدند تعریف می کردند که در روزهای اول زندان به آنها گفته شده که اگر نامه بنویسند که مسلمان شده اند آزاد خواهند شد! سوال این است این چه جرمی است که با تغییر دین از بین می رود؟ بنابراین صحبتهای آقای لاریجانی تنها برای این است که به افکار عمومی بگوید که حقوق بشر در ایران رعایت می شود در حالیکه مدارک زیادی وجود دارد که این ادعا واقعیت ندارد.”

وی در ادامه به تشریح وضعیت زندانیان بهایی پرداخته و خاطرنشان می کند: “در حال حاضر بیش از ۱۱۰ نفر از بهائیان در زندانهای رجایی شهر و اوین و همچنین در زندان های مشهد و شهرهای دیگر نگهداری می شوند. قطعا شرایط زندان مناسب نیست و تبعیضی که در خارج از زندان وجود دارد در زندان هم برای زندانیان عقیدتی اعمال می شود بطوریکه برخی از تسهیلات موجود نیست از جمله اینکه اگر خانواده هایشان پوشاک و خوراکی برای زندانیانشان ببرند قبول نمی کنند و در مجموع یکسری از موارد قانونی در زندان رعایت نمی شود؛ همانگونه که در خارج از زندان هم در مورد بهائیان رعایت نمی شود.”

بسیاری از بهائیان در دهه شصت بازداشت و زندانی شدند، اموال آنها مصادره و تعدادی از آنها نیز اعدام شدند. این روند ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۹۰موج جدیدی از پیگرد و آزار بهائیان به ویژه جوانان بهایی به راه افتاد. در شهرهای اصفهان، شیراز، سنندج، رشت، ساری، قائم‌شهر، گرگان، گنبد و کرمان به خانه‌ها یا مغازه‌های بهائیان حمله شد. بسیاری بازداشت و به زندان های طولانی مدت محکوم شدند.

در همین رابطه، ۵۱۵ تن از شهروندان بهایی ایران طی نامه‌ای به مراجع و علمای اسلام نوشته اند: “در این سالهای سخت و بی‌مهر، فکرمان این بود که‌ای کاش مراجع و علما و مردان قانونگذار و فرهنگ ساز و تاثیر گذار کشورمان ، مانعی بر سر راه ایجاد تبعیض و کاشتن تخم تعصب در ذهن و دل هم میهنانمان میگشتند و اساس و قوانین و فتاوی مناسب تری می نهادند.”

56df4g44fآقای ثابتیان به گستردگی میزان محکومیت برای بهائیان بویژه اعضای یاران ایران اشاره کرده و بیان می کند: “احکامی که برای اعضای یاران ایران صادر شده بسیار سنگین است بطوریکه هر کدام به بیست سال زندان محکوم شده اند و افراد دیگر هم به چهار و پنج و شش سال محکوم شده اند. بعبارت دیگر احکام سنگین از سه و چهار سال حکم تا بیست سال زندان برای بهائیان صادر شده که واقعا جای تاسف دارد. حتی زمانیکه هفت نفر از اعضای مدیران جامعه بهایی محاکمه می شدند در دادگاه استیناف حکمشان از بیست سال به ده سال کاهش پیدا کرد اما دادستان دوباره حکم دادگاه استیناف را برگرداند و همان بیست سال زندان را برایشان صادر کرد. بنابراین احکام قضایی که در ایران صادر می شوند با اتهام متهمین همخوانی ندارد.”

وی به اتهامات واهی برای بهائیان در دادگاه اشاره کرده و می افزاید: “از هفت اتهامی که برای هفت نفر از اعضای مدیران جامعه بهایی زده شده شش اتهام آن در دادگاه غیرعلنی خودشان هم مورد قبول قرار نگرفت و تنها اتهامی که پذیرفته شد تشکیلات غیرقانونی بود. تشکیلات غیرقانونی هم از نظر آقایان اینگونه تعریف می شود که بهائیان دور هم جمع شده اند و دعا و فرایض دینی خود را انجام می دهند. این در حالی است که در هیچ قانونی نوشته نشده که انجام فرایض دینی جرم است. در هر حال دستگاه قضایی این را بهانه قرار داد و اعلام کرد که فرایض این افراد در امنیت کشور اختلال ایجاد می کند و به همین جهت این احکام سنگین را صادر کردند. بنابراین از نظر جامعه بهایی صدور این احکام صرفا بخاطر عقایدشان بوده است. حتی خانم عبادی که از وکلای این هفت نفر بودند گفتند که ورق به ورق پرونده را خوانده اند و هیچ موردی در پرونده آنها وجود ندارد که آنها محکوم شوند.”

پس از انقلاب اسلامی، حکومت ایران مذهب بهائیت را به رسمیت نشناخت و در اصل ۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی، غیر از اسلام تنها سه دین زرتشتی، کلیمی و مسیحی به رسمیت شناخته شدند. اما پس از روی کار آمدن دولت یازدهم با تدوین سند حقوق شهروندی امیدها برای بهبود وضعیت اقلیت ها در ایران افزایش یافت.

سخنگوی جامعه بهائیان در این رابطه می گوید: “زمانیکه آقای روحانی در مورد حقوق شهروندی صحبت کردند جای امید بود که اوضاع حقوق بشر بخصوص حقوق اقلیت های دینی بهبود یابد. اما زمانیکه منشور آقای روحانی را مطالعه کردیم متوجه شدیم که اساسا مقوله اقلیت دینی در این منشور مطرح نشده است. تنها اشاره ای که شده بود به اقلیت های مذهبی آن هم به ظرافت خاصی یعنی تنها برخی از اقلیت های مذهبی از حقوقی برخوردار هستند اما زمانیکه به شکل فنی به کلمه مذهب نگاه بیندازیم بیشتر منظور، دین سنی مورد نظر است و دین زرتشتی و مسیحیت و دین بهایی در منشور قید نشده است و همه معطوف شده به آنچه در قانون اساسی آمده است. قابل اشاره است که در قانون اساسی اصلا دین بهایی را برسمیت نمی شناسد و همین امر باعث تبعیضات علیه بهائیان می شود.”

فعالان حقوق اقلیت های مذهبی در ایران می گویند که بعد از انقلاب، بهائیان از تصدی مشاغل دولتی و تحصیل در دانشگاه‌ها محروم بوده‌اند. برای مثال آیدا بندی، طنین ترابی، آزیتا ممتاز، نیلیسا یحیوی، ستایش اسدی و سما هاشمی، از جمله دانشجویان بهایی هستند که سال گذشته از ادامه تحصیل آنان در دانشگاه جلوگیری شده است.

فرهاد ثابتیان اشاره می کند: “از جمله تبعیضاتی که علیه جامعه بهائیان از ابتدای انقلاب وجود داشته مسئله تحصیل بهائیان است. در اوایل اساتید بهایی را از دانشگاه اخراج کردند و هر دانشجویی که بهایی بود یا از دانشگاه اخراج شد و یا اجازه داده نشد که تحصیلات خود را به پایان برسانند. این تبعیضات تا الان ادامه دارد و این برخوردها روندی است که خط و مشی جمهوری اسلامی آن را مشخص کرده است. یعنی در یکی از نامه های محرمانه ای که یکی از  گزارشگران سازمان ملل در اوایل دهه ۱۹۹۰ بدست آورد مشخص شده است که نامه ای به امضای علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی رسیده است که ایشان گفته اند که اگر مشخص شد فردی بهایی است حق تحصیل در دانشگاه را ندارد. بخاطر همین مسئله است که بهائیان حق شرکت در کنکور ندارند. این بزرگترین مشکل برای جامعه بهایی است زیرا آموزش و تعلیم و تربیت بسیار در آیین بهایی مهم است. از سوی دیگر بهائیان به هیچ وجه حق اشتغال در وزارت های دولتی را ندارند حتی در شرکت های خصوصی هم وقتی مشغول به کار می شوند کارفرما را تحت فشار قرار می دهند تا کارمندان بهایی خود را اخراج کند وگرنه دولت با آن شرکت قرارداد نمی بندد. یا در برخی از موارد مغازه بهائیان را تعطیل کرده اند و افرادی را اجیر کردند تا مغازه بهائیان را آتش بزنند. در هر حال این داستان بلندی است که حتی بعد از ریاست آقای روحانی ادامه دارد و میزان تبعیضات بیشتر شده است و حتی چند نفر از بهائیان بطور مرموزی به قتل رسیدند و هیچ پیگرد قانونی دربر نداشته است.”

بر اساس گزارش ها آنچه که در رابطه با گورستان‌های بهائیان در ایران رخ می‌دهد تلخی نقض حقوق شهروندان بهایی را بیشتر آشکار می سازد. بهائیان بنا بر آموزه‌های دینی‌شان برای تدفین متوفی قواعد خاصی دارند. در این آئین میت نباید بیش از یک ساعت از فاصله هر شهر تا محل دفن حمل گردد. بنابراین قبرستان‌های بهائیان نباید در فاصله بیش از یک ساعت از شهر باشد. گلستان‌های جاوید متعلق به کل جامعه بهایی است و ملک شخصی و خصوصی افراد محسوب نمی‌شود. از آنجایی که حکومت ایران هیچگاه جامعه بهائیان را به عنوان یک جامعه مذهبی به رسمیت نشناحته، قبرستان‌های اماکن متبرکه و مراکز اداری این اقلیت نیز مصادره شده است. باتاکید بر این موضوع که پس از انقلاب اسلامی سال ۵۷ بنیاد مستضفعان با مصادره قبرستان‌های بهائیان و ممانعت از دفن اموات بهایی، مشکل عظیمی را برای این اقلیت به وجود آورد.

ثابتیان با بیان اینکه میزان تبعیضات علیه بهائیان تنها به مسئله حق تحصیل محدود نشده است تاکید می کند: “متاسفانه به تخریب مقبره ها و آرامگاههای بهائیان پرداخته اند و حتی اگر زمینی دور از شهر را بعد از خراب کردن آرامگاههای اصلی داخل شهر به بهائیان دادند باز بعد از درختکاری آن محل را مورد تخریب قرار دادند یعنی نیمه شب با بلدوزر آنجا را خراب کردند. بنابراین افرادی که بهایی هستند از آرامش بعد از مرگ هم محروم هستند.”

بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد، در گزارش سالانه‌ شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در خصوص مسائل ایران اعلام کرده است: “هیچ بهبودی در وضعیت اقلیت‌های مذهبی و نژادی رخ نداده و این اقلیت‌ها در برخورداری از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود دچار محدودیت‌های جدی هستند. نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی‌ای نظیر بهائیان و مسیحیان، در قانون و سنت ریشه دارد.”

سخنگوی جامعه بهائیان تصریح می کند: “ما امیدوار بودیم که آقای روحانی بعد از پیروزی در انتخابات به وعده های انتخاباتی در خصوص تمامی اقلیت ها دینی و مذهبی خود جامه عمل بپوشانند و هنوز هم امید خود را از دست نداده ایم؛ چراکه از منظر قانون اساسی چنین اختیاری در دست رئیس جمهور گذاشته شده است. بنابراین امیدواریم آقای روحانی اراده خود را در این زمینه از دست ندهند و احقاق حقوق شهروندی تنها در حرف باقی نماند. با توجه به اینکه آقای احمد شهید و بان کی مون و شورای حقوق بشر سازمان ملل همگی ایران را بخاطر نقض حقوق اقلیت ها بخصوص اقلیت بهایی و سنی و دیگر مذاهب محکوم کردند و دارند تلاش می کنند که ایران را وادار به را رعایت حقوق بشر کند، آقای روحانی نقش بسیار مهمی در این میان دارند. ایشان که می خواهند با جامعه بین الملل روابط مسالمت آمیز داشته باشند باید توجه داشته باشند که برای برقراری این رابطه لازم است که به وضعیت حقوق بشر در ایران رسیدگی شود.”

وی در پایان می گوید: “تجربه جامعه بهایی این بوده که مردم ایران مردمی روشن هستند و همیشه از برداران و خواهران بهایی و اقلیت های دیگر حمایت کرده اند. وقتی با مردم برخورد می کنیم همیشه به ما می گویند که مسیحیان و بهائیان و زرتشتیان و دراویش گنابادی باید از حق آزادی عقیده برخوردار باشند. اما متاسفانه تبلیغات علیه اقلیت ها چنان وسیع است که وقتی رسانه ها را نگاه می کنیم روزی نیست که تبلیغی علیه بهائیان در رسانه ها صورت نگیرد اما این تبلیغات چنان غیرواقعی و اغراق آمیز و اتهامات چنان افراطی است که مردم باور نمی کنند و تنها تعداد بسیار اندکی تحت تاثیر این تبلیغات قرار می گیرند و دست به اقدامات غیرقانونی از جمله کشتن افراد بهایی می زنند. نگرانی ما این است که تبعیضات بطور سیستماتیک و از پیش تصمیم گرفته شده ادامه پیدا کند و بعنوان یک خط مشی سیاسی از سوی حاکمیت همچنان دنبال شود به همین علت هم است که با تبلیغات تلاش می کنند ایرانیان را بر ضد یکدیگر برانگیزند.”