استفاده ابزاری از تضاد عقاید زندانیان در زندان رجایی شهر کرج؛ تهدید جانی در کمین قاسم آبسته و داوود عبداللهی

قاسم آبسته و داوود عبداللهی دو زندانی سنی مذهب محبوس در زندان رجایی شهر کرج برخلاف اصل تفکیک جرایم به بندی که مساله تضاد عقاید با سایر ساکنین آن در کنار سابقه درگیری های خونین در این محل به فقدان امنیت جانی آنان منتهی شده است، تبعید شده‌اند. علیرغم درخواست های مکرر این زندانیان و نزدیکان آنان مبنی بر انتقال فوری آنان به سایر بندهای این زندان، مسئولان زندان بی توجهی تعمدی پیشه کرده اند. مسئولین زندان رجایی شهر کرج بعنوان روشی مسبوق به سابقه، با قرار دادن زندانیان با عقاید متفاوت در محیط بسته بندها از تضاد عقاید این افراد برای افزایش فشار بر آنان استفاده می‌کنند که برخی مواقع موجب بروز درگیری بین زندانیان و کشته و زخمی شدن آنان می‌شود . قاسم آبسته با وجود عدم رسیدگی پزشکی از سرطان تیروئید، مشکلات شدید کلیوی و آرتروز گردن رنج می‌برد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، قاسم آبسته و داوود عبداللهی دو تن از زندانیان سنی مذهب محبوس در زندان رجایی شهر کرج چندی پیش در پی تنش با مسئولان زندان به سویت (سلول انفرادی) منتقل شدند.

این زندانیان پس از ۲ ماه تحمل انفرادی روز جمعه ۱۷ آبان ماه ۹۸، به بند قبلی بازگردانده نشده و در عوض به بندی که مساله تضاد عقاید آنان با سایر ساکنین آن جدی و پرخطر است، منتقل شده‌اند.

در این بند ۲۰ الی ۳۰ متهم به عضویت در گروه داعش با سوابق بسیار خشن و جدی از اتباع کشورهای خارجی نگهداری می‌شوند. علیرغم چنین سوابق خشونت باری، این افراد مانند بخشهای دیگر زندان توانسته اند برای خود سلاحهایی مانند چاقوهای دست ساز تهیه کنند.

یک منبع مطلع در این رابطه به گزارشگر هرانا گفت: “قاسم و داوود امنیت جانی ندارند. زندانیان ساکن این بنده حتی به آنها اجازه نمی‌دهند از اتاق بیرون بروند، هر روز در سالن به آنها توهین می‌شود یا آنها را تهدید به کشتن می‌کنند. چندین بار به پرسنل زندان خبر دادند ولی مسئولان جوابگو نیستند. آنها از رفتن به هواخوری هم هراس دارند و در این مدت هواخوری هم ندیده‌اند”.

چندی پیش یک زندانی به نام فاروق جاسک به دلیل این تفاوت‌های فکری در پی تنش به وجود آمده در این بند مورد اصابت ۱۱ ضربه چاقو قرار گرفت.

علیرغم تماس‌های مکرر خانواده و نزدیکان این زندانیان با مسئولین زندان مبنی بر عدم امنیت جانی این زندانیان مسئولان زندان بی توجهی تعمدی پیشه کرده اند.

این زندانیان طی نامه‌ای به امین وزیری دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی-امنیتی از عدم امنیت جانی خود در این سالن خبر دادند و خواستار انتقالشان به محل دیگری در زندان از جمله یکی از سالن های ۱۹ یا ۲۱ که محل نگهداری زندانیان عقیدتی است شدند ولی دادیار علیرغم داشتن اختیارات حاضر به دخالت در این موضوع نشد.

مسئولین زندان در بسیاری موارد به عمد زندانیان با عقاید و رفتارهای مختلف را در مقابل یکدیگر قرار می‌دهند و به نظر می‌رسد از تضاد عقاید گروه‌های زندانی به عنوان ابزار افزایش فشار بر آنان استفاده می‌کنند.

بر اساس آیین‌نامه‌های مدون سازمان زندانها و همینطور مقاوله نامه های حقوق زندانیان، مسئولان زندان ملزم به ایجاد تفکیک در محل نگهداری زندانیان بر اساس مواردی از جمله اتهامات و باورها هستند و همینطور مسئولیت حفظ امنیت و سلامت زندانیان نیز بر عهده آنان قرار دارد.

شدت تنش‌ها در این میان به حدی بود که درگیری‌های خونینی را در زندان رقم زد. مسئله سلب امنیت از هر دو گروه زندانیان در سایه سوء مدیریت مسئولان زندان بسیار چشم‌گیر بود.

قاسم آبسته با توجه بیماری‌های جدی از جمله سرطان تیروئید، مشکلات شدید کلیوی و آرتروز گردن نیاز به رسیدگی پزشکی مستمر دارد ولی با عدم موافقت مسئولین و رییس زندان برای رسیدگی‌های پزشکی مواجه است.

منبع نزدیک به آقای آبسته در این رابطه  گفت “قاسم سرطان غده در گلو دارد و عمل کرده، دکتر گفته هر سه تا شش ماه حتما باید بیایی برای طی باقی مراحل درمان و تست و سونو گرافی، ولی زندان از اعزام او به مرکز درمانی برای ادامه درمان خودداری می کند”.

این منبع مطلع افزود “وضعیت بیماری قاسم در حالی ادامه دارد که کلیه های او سنگ ساز تشخیص داده شده اند و به همین دلیل هر چند ماه یکبار هم مسئله سنگ کلیه او را از پا در می آورد”

قاسم آبسته و داوود عبدالهی از جمله هفت متهم یک پرونده هستند که به تازگی به اعدام محکوم شده اند.

در خصوص این پرونده لازم به ذکر است، ماموستا «عبدالرحیم تینا» در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۷ توسط افراد ناشناسی کشته شد. داوود عبداللهی و قاسم آبسته به همراه ۵ شهروند دیگر از تاریخ ۱۶ آذرماه سال ۸۸ از بابت این پرونده مشترک در زندان بسر می‌برند.

این زندانیان در اسفندماه ۹۴ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه به اعدام محکوم شدند. این حکم در دیوان عالی کشور توسط قاضی علی رازینی نقض شد.

پرونده این افراد نهایتا جهت بررسی مجدد به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران ارجاع و جلسه دادگاه آنها طی روزهای ۲۷ تا ۲۹ خردادماه ۹۸، برگزار شد. قاضی ابوالقاسم صلواتی در نهایت مجددا حکم اعدام این افراد را صادر و پرونده بار دیگر جهت بررسی به شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور به ریاست قاضی علی رازینی ارجاع شد و این حکم در دیوان عالی کشور نیز تایید شد.

زندانیان مورد اشاره تاکنون بارها به شیوه های مختلفی از جمله اقدام به اعتصاب غذا به شرایط خود اعتراض کرده‌اند و خواستار رسیدگی به وضعیت نابسامان حقوقی خود شده‌اند.

خسرو بشارت یکی از این زندانیان رنجنامه‌ای در این خصوص نوشته است. وی در بخشی از این نامه که نسخه‌ای از آن در اختیار هرانا از شکنجه‌هایی که در دوران بازجویی جهت اخذ اعترافات اجباری بر خود و دیگر هم‌پرونده‌ای خود رفته نوشته است.

انور خضری، یکی دیگر از این زندانیان پیشتر در بهمن ماه سال گذشته طی نامه‌ای سرگشاده از رنج‌هایی که طی سال‌های پس از بازداشت متحمل شده پرده برداشت. وی در این نامه گفته بود که در مدت بیش از ۹ سال، ۶ بار زندان و ۱۸ بار بند او عوض شده و حدود ۲۲ بار بدون هیچ دلیل موجهی به انفرادی و قرنطینه منتقل شده است. خضری از “کارشکنی قضات، دخالت وزارت اطلاعات در پرونده‌ها و هماهنگی سازمان زندان‌ها با آنها” به عنوان مثلثی نام برده که به شکلی سیستماتیک حقوق متهمان را نقض می‌کنند. وی نسبت به تحمیل وکلای تسخیری برای متهمان اعتراض کرده و در ادامه گفته بود که قاضی صلواتی به خاطر مشکلات شخصی با محمود علیزاده طباطبایی، وکیل دادگستری متهمان را در وضعیتی بلاتکلیف نگه داشته است. در این نامه همچنین جزئیات شکنجه، اعترافات اجباری و تصویربرداری اعترافات وی آمده بود.