نسیم باقری، شهروند بهایی که اینک در بند زنان زندان اوین دوران محکومیت خود را میگذراند با نگارش یادداشتی به چرایی شرکت کردنش در انتخابات ریاست جمهوری پرداخته و در ادامه با اشاره به سخنان ریاست جمهوری منتخب، سؤالاتی را مطرح کرده است.
به گزارش مجموعه خبری بهایی نیوز به نقل از سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن یادداشت نسیم باقری به شرح زیر است:
۲۹ اردیبهشت برای اولینبار در زندان اوین رأی دادم. قبل و حتی بعد از انتخابات با عکسالعملهای متفاوتی روبرو شدم. از اینکه رأی دادن به منزله مشارکت در ظلم است و چطور میتوان به افرادی که ما را در زندان انداختهاند رأی داد تا اینکه رأی دادن به معنای همراهی با ملت و حتماً باید در انتخابات شرکت کرد.
در چند هفته اخیر بارها فکر کردم آیا حرفهایی که میشنوم درست است؟ معنای رأی دادن من از درون زندان چیست؟ آیا خوب است من هم در سرنوشت کشورم مشارکت داشته باشم؟
در تمام این مدت نمیتوانستم وقایع سالهای اخیر را فراموش کنم. جوانانی که بهخاطر داشتن عقیدهای متفاوت، سالهاست از تحصیل در دانشگاه محرومند و افرادی صرفاً برای کمک به این جوانان محروم از تحصیل به حبسهای طولانی محکوم شدند. خانوادههای زیادی که بهعلت پلمپ مغازههای خود صرفاً برای بهایی بودنشان با مشکلات اقتصادی روبرو شدند. پدران و مادران و کودکانی که نگران دستگیری فرزندان و والدینشان هستند. دلم میخواست فراموش کنم جوانانی امثال من که قلبشان برای آبادی ایران میتپد و حاضر به ترک این آب و خاک نیستند، به چه علت در زندان هستند. اما فراموش کردن همه این وقایع بسیار سخت است.
با وجود همه این سختیها، من تلاش کردم بدون اینکه فکر کنم چه فرد یا گروههایی مسبب این وقایع هستند صرفاً برای عشق به وطنم و به امید آبادی و آزادی در آن، به شرکت در انتخابات بیاندیشم و بالاخره نیز با همه این دغدغهها و امیدها در انتخابات شرکت کردم.
این روزها گذشت و نتایج اتتخابات اعلام شد و دولت تدبیر و امید برای چهارسال دیگر بر سر کار آمد. مطلبی که رئیس جمهور منتخب در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود، بیان کردند علاوه بر وعدههای ایشان در تبلیغاتشان، توجه من را به خود جلب کرد و من را به یاد تمام دغدغههای قبل از انتخابات انداخت. ایشان در پاسخ سؤال یکی از خبرنگاران بیان نمودند: «نسبت به حقوق تک تک شهروندان بدون استثنا مسئولند و اگر حق یک ایرانی در داخل یا خارج کشور نادیده گرفته شود با تمام وجود تلاش خواهند کرد.»
بعد از خواندن این جملات، فکر کردم آیا ما بهائیان که در ایران متولد شده و بزرگ شدهایم شهروند ایرانی محسوب نمیشویم؟ آیا کودکانی که در مدارس بهخاطر عقایدشان تحقیر میشوند و یا به علت زندانی بودن والدین خود از کانون گرم خانواده محرومند، شهروند این کشور نیستند؟ آیا جوانانی که با هزار امید و آرزو در کنکور شرکت میکنند و با رتبههای بالا با جمله نقص پرونده مواجه میشوند و تعداد محدودی که وارد دانشگاه میشوند، در سالهای بعد اخراج میشوند ایرانی نیستند؟ آیا داشتن شغل و امنیت شغلی از حقوق شهروندی نیست، اگر چنین است پلمپ مغازه بهائیان و ندادن جواز کار به آنها، محروم کردن تعدادی از شهروندان از حقوق حقه آنها نیست؟ پس کجاست حق شهروندی که رئیس جمهور محترم نسبت به آن مسئولند و تمام تلاش خود را برای احقاق آن انجام خواهند داد؟ آیا اینبار میتوان به تحقق این وعدهها امیدوار بود؟
من با ایمان به دیدن شکوه، عظمت و سربلندی ایران در جهان، امیدوارم که هر چه زودتر همه ایرانیان فارغ از تعصبات گوناگون از حقوق انسانی خود بهرهمند شوند. امیدوارم به زودی شاهد باشیم همه مردم ایران «در نهایت الفت و محبت که شالوده حقیقی عزت و پیشرفت ایران است» به آزادی، آسایش و امنیت دست یابند.
نسیم باقری
خرداد 1396 زندان اوین