چاپلوسی اسقف و زیر پا گذاشتن اخلاق بخاطر منافع
این مقام ارمنی در سخنان خود در وصف کرامات علیخامنهای گفته دیدگاههای او عالمانه است و احترام ویژهای برای مسیحیان قائل است. در اظهاراتی سوال برانگیز مدعی شده در ایران مسلمان و مسیحیان از حقوق شهروندی برابر برخوردار هستند!
اسقف سیبوه سرکیسیان خلیفه ارامنه تهران در گفتگو با یک نشریه سوری، جمهوری اسلامی را به عنوان نمونه زیبای مساوات و آزادی ادیان معرفی کرده است. اسقف اعظم “سیبوه سرکیسیان” خلیفه ارامنه تهران که روابط نزدیکی با حکومت ایران دارد روز جمعه ۲۳ مهرماه در گفتگویی اختصاصی با هفته نامه «گاندزاسار» ارامنه حلب، مدعی گردید جمهوری اسلامی نمونه زیبایی مساوات و آزادی ادیان است.
وی با بیان اینکه جامعه ارمنیان ایران در قرون متمادی نقش به سزایی در رشد و تعالی فرهنگ، و همچنین زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران داشته، مدعی شده این روند در دوران کنونی نیز به نوعی استمرار یافته است.
او با اشاره به فعالیت کلیساها در ایران گفته «۱۴ کلیسا در اصفهان، ۱۱ کلیسا در تهران، ۴ کلیسا در تبریز و ۱۰ کلیسا در روستاهای منطقه فریدن اصفهان و همچنین کلیساهایی در شهرهای اراک، رشت، انزلی، مشهد، خرقان، همدان، اورمیه و قزوین فعال هستند که در آنجا مراسم دعا و زیارت با حضور هزاران زائر برگزار میشود.
این مقام بلندپایه ارامنه همچنین به ۱۷ مدرسه و چهار مهدکودک ارمنی در تهران اشاره کرده و گفته مدارس ارمنی اصفهان در مجتمع آموزشی متمرکز شدهاند و مدارسی نیز در شهرهای تبریز و ارومیه مشغول فعالیت هستند.
اسقف سرکیسیان تاکید کرده «مسیحیان و مسلمانان باید در کنار هم و در جهت برقراری صلح و آرامش و براساس عشق، احترام و تفاهم متقابل به مبارزه بر علیه این جریانات بپردازند و نمونه زیبای چنین همزیستی جمهوری اسلامی ایران است که در آن مسلمانان، مسیحیان، کلیمیان، زرتشتیان، هندوها، بوداییها و صابئین با حقوق مساوی و آزادیهای دینی در کنار یکدیگر زندگی میکنند».
سرکسیان در تمجید از جمهوری اسلامی فراتر هم رفته و گفته «باید تأکید کنم که براساس اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ایرانیان زرتشتی، کلیمی ومسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون درانجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی برطبق آیین خود عمل میکنند.
در پایان هم عنوان کرده «بیتردید جمهوری اسلامی ایران یک کشور نمونه محسوب میشود که در آن مردم صرفنظر از قوم و نژاد خود از حقوق برابر برخوردار بوده و رنگ پوست، نژاد و زبان موجب برتری هیچ گروهی نمیباشد.
در نگاه اول آنچه اسقف سرکیسیان خلیفه ارامنه تهران در مورد تعدد کلیساهای ارامنه تهران و شهرستانها میگوید از نگاه آماری صحیح است. اما آیا تعداد بناهای ساختمانی میتواند ملاکی برای آزادی ادیان در کشور باشد؟ آیا جامعه ارامنه ایران از وضعیت اجتماعی خود راضی هستند؟ بر هیچ کس پوشیده نیست، که نادیده گرفتن حقوق اقلیتهای دینی در جمهوری اسلامی صدمات زیادی به جوامع آنها زده است. امروز بسیاری از جوانان جامعه ارمنی ایران به دلیل نقض حقوق انسانی از داشتن بسیاری از مشاغل محروم هستند، آنها هرگز نمیتوانند به استخدام بسیاری از نهادها درآیند. تعداد ارتشیها و ارامنه شاغل در نیروی انتظامی چقدر است؟ چرا یک جوان ارمنی به صورت اجباری باید خدمت سربازی را بگذراند، اما نمیتواند به استخدام نیروهای نظامی درآید؟ چرا ورود به بسیاری از مشاغل دولتی برای این جامعه ممنوع است؟ از ابتدای انقلاب تا امروز چند وزیر ارمنی در جمهوری اسلامی فرصت خدمت به کشور داشتند؟
چه میزان از جوانان اقلیتهای ارمنی تحصیلکرده در کشور ماندند؟ سیل مهاجرت خانواده های ارامنه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ۵۷ به گفته خود نمایندگان ارامنه در مجلس به چه دلیل بوده است؟
به نسبت جمعیت ارامنه چه تعداد آنها در فعالیتهای کلیساهای حکومتی مشارکت دارند؟ درحالیکه جمهوری اسلامی همواره به این موضع میبالد که برای اقلیتهای دینی کرسی جداگانه در مجلس دارد، چرا نباید پرسید اگر اقلیتها با محدودیت روبه رو نبودند چرا به ارامنه تحصیلکرده و با استعداد اجازه داده نمیشود تعداد بیشتری کاندیدا شوند و مانند دیگر نمایندگان مجلس بتوانند از بین مسلمانان و دیگر شهروندان هم رای جمع کنند؟
اسقف ارامنه چرا اشاره نکرده که دهها نامه در طول سال جهت دریافت وامهای صدهزار تومانی و دویستهزار تومانی از اقلیت ارمنی جامع دریافت میکند! بسیاری از آنها به نان شب محتاج هستند. در منطقه مجیدیه تهران خانوادههای عائلهمندی هستند که بیکاری در بین جوانان آنها بیداد میکند.
اسقف اعظم به علت رابطه نزدیکی که با حکومت دارد، از منافع خوبی بهرهمند است، اما مگر چند درصد جوانان ارمنی ایران را توانسته جذب خود کند؟
همزمان با دور شدن جامعه ارمنی ایران از هر نوع دین حکومتی، به راحتی میتوان مشاهده کرد بخش اعظم جامه مسیحیان ارمنی ایران دور خلفیهگیری را خط قرمز کشیدهاند.
امروز چهرههای محبوب و غیرحکومتی ارامنه همچون ادموند بزیک، فوتبالیست سابق باشگاه پرسپولیس و آندرانیک تیموریان، کاپیتان تیم ملی به مراتب بیشتر از اسقف اعظم محبوبیت دارند. حضور مارکار آقاجانیان به عنوان مربی تیم ملیایران در کنار کارلوسکیروش و همینطور کاپیتانی تیموریان محقق نشد مگر با استعداد بی مانند تیموریان و تلاشهای کیروش مسیحی وگرنه هرگز چنین موقعیتی در اختیار مسیحیان ارمنی قرارداده نمیشد.
فساد مالی در شورای خلیفهگری ارامنه تهران و اصفهان دارد. بودجههای دولتی که باید صرف مرمت و نگهداری کلیساها شوند، اما به جیب اسقفهای حکومتی میرود.
نمیتوان از رقابت مقامات بلند پایه ارمنیان تهران چشمپوشی کرد در حالیکه وابستگی مستقیم آنها به شورای بیروت لبنان در مسائل مالی و سیاست سکوت دربرابر عملکرد جمهوری اسلامی نیز صرف نظر نمود.
لابیهای جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی بارها تلاش کرده از طریق کلیساهای ارمنی گزارشهای غلط در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران مخابره کند.
اسفندماه سال گذشته احمد شهید گزارشگر سابق سازمان ملل در مورد حقوق بشر ایران بارها در حاشیه کنفرانس ژنو اشاره کرد که وضعیت ایران در مورد حقوق اقلیتها به مراتب بحرانیتر از آنچه در گزارشهایش ثبت میکند، میباشد و چون فشار لابیها و ارفاق جهت کمک به تهران باعث میشود در بعضی بندها مماشات شود.
مرتبط
کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان