سرکوب هموطنان بخاطر باور و اندیشه در نظام مقدس
بهائیان همیشه به شدت سرکوب شدهاند. اما نگاه و گفتاری بدتر از سرکوب هم وجود دارد. گفته میشود که «بهائیت، فرقه ضالهی دست پروردهی صهیونیسم است.
چگونه است که کوچک ترین انتقاد به مسلمانها و افکارشان اهانت تلقی میشود، ولی بزرگترین اهانتها به بهائیان، بلااشکال و برحق جلوه داده میشود؟ اهانت، اهانت است. نباید اینگونه فکر کرد که «دیگران» مجاز نیستند به «ما» اهانت کنند، ولی «ما» مجاز و محق به اهانت به «دیگران» هستیم.
روحانیون و رسانههای عمومی ایران دائماً علیه بهائیان سخن میگویند، آیا آنها اجازه میدهند که همان سخنان را بهائیان دربارهی مسلمانها بگویند؟
اگر یک بهایی، یکی از سخنانی را که شیعیان درباره باورهای آنها در رسانهها مطرح میکنند، در رسانهای مطرح کند، حکمش مرگ خواهد بود.
آیا شهروندان را میتوان به کافر (کافر حربی، کافر ذمی، کافر معاهد و…) و مومن تقسیم کرد؟ یا ورود به دوران شهروندی، وداع با مفاهیم فقهی در تقسیمبندی اعضای جامعهی مدنی است؟ نادر شاچری
اقدامهای بهشدت تبعیضآمیز و سرکوبگرانه که مدتهای طولانی پیروان دینی بهائی ایران را تهدید کرده است، در هفتههای اخیر با دستگیریهای خودسرانه و بستن قهری مغازههای متعلق به بهائیان به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
مأموران پلیس در روزهای ۲ و ۳ نوامبر ۲۰۱۶ (۱۲ و ۱۳ آبان ۱۳۹۵) بیش از ۱۰۰ مغازهی متعلق به پیروان آئین بهائی را در شهرهای مختلف در سراسر ایران، و از جمله در قائمشهر، ساری و نوشهر در شمال و بندرعباس در جنوب کشور، مهروموم کردند، گویا به این دلیل که آنها در روزهای تعطیلی مذهبی بهائی در تاریخ ۱ و ۲ نوامبر (۱۱ و ۱۲ آبان) دست از کار کشیده بودند[۱]. مأموران حکم قضایی یا قانونی در توجیه اقدام خود ارائه نکردند.
همچنین در روزهای گذشته، دولتمردان دستِکم پنج تن از پیروان آئین بهائی را در شهر ساری، مرکز استان مازندران بازداشت کردهاند. این پنج تن ـ به نامهای سهیل حق دوست، نیما نوع خواه، بهنام میرزایی، آرشام سمیعی و شهروز زمانی ـ از جمله مغازهدارانی بودند که برای گشودن دوبارهی مغازههایشان که غیرقانونی تعطیل شده، به استانداری مازندران مراجعه کرده بودند. این عده هنوز در بازداشت به سر میبرند، ولی هیچ اتهامی علیه آنها مطرح نشده است.
پیروان آئین بهائی بزرگترین اقلیت در ایران بهشمار میروند، اما حقوق آنها در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته نشده و آنها پیوسته با تبعیض مواجه هستند و در خطر تعدی به سر میبرند. با وجود اینکه گروههای حقوق بشر و سازمان ملل بارها از رفتار ایران با اقلیتهای دینی و بهویژه بهائیان انتقاد کردهاند، دولتمردان پیوسته از شناسایی آئین بهائی و دیگر اقلیتهای دینی سر باز زدهاند و به تهاجم سرکوبگرانه علیه آنها ادامه میدهند.
پیروان آئین بهائی در ایران در حدود چهار دهه است که با تبعیض و سرکوب گسترده مواجه بودهاند، از جمله: تخریب گورستانهایشان، ممنوعیت آموزش عالی برای دانشجو بهائی، تعطیلی مؤسّسهی آموزش عالی بهائی و زندانی کردن مدرسان آن، دستگیری و به زندان انداختن دهها تن از پیروان آئین بهائی، مصادرهی زمینهای کشاورزی و دیگر اموال و داراییهای آنها، ممنوعیت کار آنها در بخش دولتی و عدم صدور پروانهی کسب برای مغازهداران بهائی.
عبدالکریم لاهیجی، رئیس افتخاری فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و رئیس جامعهی دفاع از حقوق بشر در ایران (LDDHI)، گفت:
رژیم ایران باید به سیاست آپارتایدگونهی خود علیه پیروان بهائی پایان دهد. ما مسوؤلیت رئیس جمهور ایران را بر اساس اصول ۱۴، ۲۲ و ۱۲۲ قانون اساسی در محافظت از حقوق و معیشت همهی شهروندان ایران به او یادآوری میکنیم.
مرتبط
کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان