ارسال خبر توسط فاطمه تابع بردبار fatemeh tabe bordbar
یکی از دست خطهای آیت الله ابوالقاسم خزعلی از چهره های سر شناس ضد بهائیت در ایران
عرصه سوم-سینا حقانی: فشار بر جامعه بهایی ایران در سالیان اخیر یکی از دغدغه های فعالین حقوق اقلیتها بوده است.از پیروزی انقلاب تا کنون حقوق این اقلیتها به اشکال مختلفی نقض شده است. بهائیان به تعبیری سهمی در جامعه مدنی ایران نداشته اند. دانشجویان بهایی از دانشگاهها اخراج شده اند و در ادارات و شرکتها نیز به آنها کار نمیدهند. بیشتر بهاییان ایران به مشاغل آزاد مشغولاند اما به محل کار آنها نیز همانند گورستانهایشان، حمله شده است. هجوم و تخریب خانههای بهاییان نیز، یکی از نمونههای رایج سرکوب و آزار این اقلیت دینی در ایران است اما اخیرا پدیده ترور آنان نیز به این موارد افزوده شده است. به گزارش سازمان عفو بینالملل، بیش از ۳۰۰ هزار بهایی در ایران زندگی میکنند. این دین در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نشده و پیروان آن مورد سرکوب و محرومیتهای حقوقی و اجتماعی واقع میشوند. هرچند گزارشهای غیر رسمی نزدیک به حکومت ایران می گویند تعداد بهاییان ایران حدود ۲۵ تا ۴۰ هزار نفر است.
نمونه های تاریخی از آنچه که بر سر بناهای بهاییان آمده است را می توان با توپ ویران کردن سومنات توسط طالبان، تخریب مسجد بمبئی توسط هندوها ، تخریب منازل عربهای فلسطینی در سرزمینهای زیر سلطهی اسرائیل مقایسه کرد. جمهوری اسلامی ایران از این رو متهم به کشتار و «نسلکشی سیستماتیک» اقلیتهای مذهبی خصوصاً بهاییان میباشد. شاید اعدامهای گسترده زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ خورشیدی و از طرف دیگر حجم گستردهی نقض حقوق شهروندان بهایی طی سالهای اخیر، از جمله دلایلی باشند که به اعدامها و فشارهای اعمال شده بر بهاییان در دههی ۶۰ کمتر توجه شده است.
مرکز اسناد حقوق بشر ایران در سومین گزارش خود که، «جنایت علیه بشریت؛ حمله جمهوری اسلامی به بهائیان» نام دارد، دستگیریهای غیرقانونی، بازداشتهای طولانی و شکنجه پیروان و رهبران بهایی در ایران را فهرست کرده است. در این گزارش آمده است، مقامهای جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۷ تلاش برای «خفه کردن و پاک کردن» تمام آثار بهائیت در ایران را آغاز کردهاند و همچنین در ایران بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۵ حدود ۲۰۷ بهایی «بدون تشریفات قانونی» اعدام شدهاند.
بنا به گزارش تفصیلی-آماری نقض حقوق بشر مجموعه فعالان حقوق بشر ایران نیز، در ماههای فروردین و اردیبهشت سال ۱۳۹۲، دستکم ۶۳ بهایی در زندانهای مختلف تهران و شهرستانها در بند بودهاند. ۱۵ نفر از این عده زنان بهایی هستند که شش نفرشان در بند زنان اوین به سر میبرند.
همچنین بنا به گزارش گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران در ماه مارس، دو زن به نامهای زهره نیک آیین و ترانه ترابی نیز در زندان سمنان بسر می برند در حالی که از نوزادان شیرخوارهی خویش نگهداری می کنند. زندانیان بهایی در شهرهای تهران، کرج، سمنان، مشهد، شیراز، آمل و اردبیل نگاهداری میشوند که میانگین احکام صادره علیه زندانیان چهار الی پنج سال است.
وبسایت “هرانا” در ۱۷ مرداد ماه ۱۳۹۲، از وضعیت نامطلوب جسمی سعید رضایی، یکی از هفت مدیر سابق جامعه بهاییان ایران، در زندان رجاییشهر کرج گزارش داده است. دادسرای امنیت تهران، در بهمن ماه ۱۳۸۷ برای سعید رضایی و شش عضو دیگر جامعه بهاییان ایران، به اتهام “جاسوسی برای اسرائیل”، “توهین به مقدسات” و “تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی” قرار مجرمیت صادر کرد. اعضای این گروه در سال ۱۳۸۹، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، هر یک به ۲۰ سال زندان محکوم شدند.[
لازم به ذکر است که با گذشت ۱۰ روز پس از انتشار خبر قتل «عطاءالله رضوانی»، شهروند بهایی ساکن بندرعباس، که اخیراً در همین شهر به ضرب گلوله از پشت سر مورد هدف قرار گرفته و کشته شده است؛ کماکان جزییات این قتل، عاملان و انگیزه ی آنها در هالهای از ابهام قرار دارد. به گفتهی نزدیکان مقتول، از سوی نهادهای مسئول به اعضای خانواده ی آقای رضوانی توصیه شده است که دربارهی این رخداد با رسانهها گفتوگو نکنند.
این در حالی است که بر اساس ماده ی ۳۱۰ قانون مجازات اسلامی ایران، اگر مسلمانی، بر غیرمسلمانی، جنایتی وارد کند، قصاص نمیشود. یکى از شرایط معتبر در قصاص، تساوى جنایتکار با فردی که مورد جنایت واقع شده، است و از جمله تساوىهاى معتبر، تساوى در دین است. بنابراین فرد مسلمان را به خاطر قتل غیرمسلمان قصاص نمىکنند، چون برابر نیستند.
جامعه بهایی ایران مثالی از یک گروه اقلیت است که در طول تاریخ ۱۵۰ ساله خود، همواره از سرکوب و آزار و اقداماتی که اصطلاح “نسل کشی عقیدتی” شاید برای آن بهترین عبارت باشد، رنج کشیده است. تعریفی شناخته شده در سطح بینالمللی برای عبارت نسلکشی وجود دارد که در حدود ۶۳ سال پیش، یک روز پیش از اتخاذ اعلامیه جهانی حقوق بشر، در قالب میثاق منع و مجازات جرم نسلکشی به تصویب سازمان ملل متحد رسید و چنین است:
نسلکشی طبق تعریف دایرةالمعارف هولوکاست به معنی این است که هریک از اعمال زیر، با هدف نابود کردن بخش یا تمامیت یک ملت، قوم، گروه نژادی یا مذهبی انجام گیرد:
- کشتن اعضای گروه
- وارد کردن صدمات جسمی یا روحی شدید به اعضای گروه
- تحمیل تعمدی نوعی از شرایط خاص زندگی بر یک گروه با هدف نابودی فیزیکی بخشی از یک گروه یا تمامیت آن
- تحمیل اقداماتی جهت جلوگیری از زاد و ولد در گروه به گروهی دیگر.
نکتهای که هیچگاه نباید از آن غفلت کرد این است که نسلکشی هیچگاه یکباره و بدون برنامهریزی رخ نمیدهد و از این رو بسیاری از کارشناسان معتقدند باید با نشانههای وقوع نسلکشی نیز مقابله کرد.
جامعهی بهاییان ایران نمونه مشخصی از نسلکشی و نابودی یک جامعه اقلیتی است. پس از اعدامهای دهه ۶۰ (دهه ۱۹۸۰) گرچه کشتار بهاییان در ایران در نتیجه فشارهای بینالمللی به ظاهر متوقف شده است، اما محدودیتهای شدید اجتماعی و اقتصادی به منظور بستن راه ترقی و توسعه آنها (مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۳۷۰) جای سیاست کشتار فیزیکی را گرفته است.جامعه بهایی اکنون با اعمال این سیاستها، بخش بزرگی از خادمان خود را از دست داده است
واقعیت این است که بهائیان علیرغم فشارهای موجود همواره ترجیح داده اند در داخل ایران بمانند. آنان همواره خود را عضوی از جامعه مدنی ایران دانسته اند علیرغم آنکه حقوق آنان به عنوان یک اقلیت هرگز از سوی دولت به رسمیت شناخته نشده است.
سینا حقانی متولد ۱۳۶۴، هنرمند و فعال حقوقبشر ساکن آمریکا است که پس از وقایع انتخابات ۸۸، به طور فعال به عنوان نویسنده و مترجم با کمپینهای حقوقبشری همکاری داشته است.
– See more at: http://www.arsehsevom.net/fa/archives/2767#sthash.NAEFJAWC.dpuf