کتاب کوری
کوری یک رمان خاص است؛ یک اثر تمثیلی، بیرون از حصار زمان و مکان؛ یک رمان معترضانه اجتماعی – سیاسی، که آشفتگی اجتماع و انسان های سردرگم را در دایرهی افکار خویش و مناسبات اجتماعی تصویر می کند. ساراماگو تاکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در موقعیت معنا می شود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد. زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است. در یک کلام ساده، دغدغهی عمدهی ذهن ساراماگو در این رمان فلسفی، مساله ی سرگشتگی انسان معاصر یا « انسان در موقعیت » است که از خلال ابعاد و لایه های مختلف و واکنش های آنان بررسی می شود.
http://ketab.bashariyat.org/?p=10440
کتاب میمون برهنه
میمون برهنه(۱۹۶۷)-نگاهی بدون سرافکندگی به انواع انسان.کتاب از لحاظ تمرکز بر کیفیت های حیوانی انسانیت و شباهت ها ی ما به دیگر میمون ها قابل توجه است.بارها و به زبانهای مختلف تجدید چاپ شد و همچنان جز پرفروش ترین هاست.(این کتاب به فارسی برگردانده شده است) این کتاب در ایران بسیار کمیاب است. کتاب “میمون برهنه” بعد از اصل انواع داروین جنجالی ترین و پرتیراژترین کتاب علمی است ، کتابی که دنیا را تکان داده وفقط سه ماه پس از انتشار به ۱۷ زبان ترجمه شد و تا کنون از این ۲ کتاب دهها میلیون نسخه در جهان بفروش رفته است. http://ketab.bashariyat.org/?p=10389
کتاب پرنده من
بخشی از این رمان: این جا چین کمونیست است. من کشور چین را ندیده ام ولی فکر می کنم باید جایی مثل محله ی ما باشد.نه، در واقع محله ی ما مثل چین است؛ پر از آدم. می گویند در خیابان های چین هیچ حیوانی دیده نمی شود. هر جا نگاه کنی فقط آدم می بینی. با این حساب محله ی ما کمی بهتر از چین است چون یک گربه ی هرزه داریم که وری هره ی ایوان می نشیند و همسایه ی طبقه سوم هم از قرار ، طوطی نگه می دارد. یک مغازه ی پرنده فورشی هم سر خیابان داریم. به این خانه که آمدیم تصمیم گرفتم این جا را دوست داشته باشم. بدون این تصمیم، ممکن بود دوست داشتن هیچوقت به سراغم نیاید. سرو صدا زیاد بود و روز اول انگار برای آشنا تر شدن ما با محیط، آقای هاشمی دختر چهارده ساله اش را زیر شلاق گرفت و فحش هایی که معجونی از چند زبان بود، مثل سنگ ریزه هایی توی حیاط خلوت ما ریخت. مامان می گوید محله ی شما مثل صندوق خانه است؛ همه چیز در آن پیدا می شود. راست می گوید. خیابان ما پر از نعمت است. چند تا نانوایی و صد تا بقالی که اولش مانده بودم از کدامشان خرید کنم که به آن دیگری برنخورد.سبزی فروشی و میوه فروشی آنقدر زیاد است که به همه می رسد. http://ketab.bashariyat.org/?p=10396
انسان تک ساحتی
هربرت مارکوزه در خانوادهای یهودی در برلین بهدنیاآمد. در طولِ جنگِ اول در ارتش آلمان خدمت کرد. او سپس عضوِ شورایِ سربازان بود که در قیام ناکامِ سوسیالیستهای اسپارتاکیست شرکت داشت. بعد از کاملکردنِ تزهایِ دکترای تخصصی خود در دانشگاه فرایبورگ در سال ۱۹۲۲ با موضوعِ رمانِ آلمانی به برلین بازگشت و به کارِ انتشارات پرداخت. مارکوزه به عنوان یکی از مؤثرترین اندیشمندان مکتب انتقادی، در کتاب «انسان تکساحتی» که به سال ۱۹۶۴ به رشته تحریر درآورد، سلطه و استیلای تکنولوژیهای مدرن بر انسان را به چالش میکشد و تکبعدی شدن خرد، جامعه و انسان را نتیجه منطقی مدرنیته در تمام ابعاد آن میداند؛ امری که «انسان تکساحتی» را بازتولید میکند. http://ketab.bashariyat.org/?p=10405
کتاب چرا عقب مانده ایم؟
تا آنجا که به خاطر دارم، از همان دوران نوجوانی به دنبال علت هر موضوعی بودم و به دنبال پاک کردن هرچه را که ناپاک می دیدم و منظم کردن هر جا را که بی نظم می یافتم. از زیبائی های طبیعت لذت می بردم. عاشق گل ها و پرندگان رنگارنگ بودم، بخصوص پرندگان آوازخوان.همیشه فکر می کردم همه چیز باید همیشه تمیز، مرتب، زیبا و آرامش دهنده باشد. و اگر نیست، علتی دارد. علتی که آنرا از روال طبیعی خارج کرده. علاقه داشتم علت ها را پیدا نمایم و اگر بتوانم نواقص را اصلاح کنم و به مسیر طبیعی خود برگردانم. خاطرات زیادی از این نمونه در دورانهای مختلف زندگی ام دارم. http://ketab.bashariyat.org/?p=10421
زنان بی گذشته
نوشین احمدی خراسانی (۱۳۴۸–) نویسنده فمینیست، جامعهشناس، مترجم، ناشر و از فعالان جنبش زنان در ایران است. احمدی خراسانی از بنیانگذاران مرکز فرهنگی زنان، از اعضای اولیه کمپین یک میلیون امضا و از فعالان جنبش زنان در ایران است. نوشین خراسانی نشر توسعه را از سال ۱۳۶۹ به همراه همسرش (جواد موسوی خوزستانی) اداره میکند. او از سال ۱۳۷۳ در نشریات مختلف به نوشتن مقالههایی درباره مسایل زنان و چاپ کتاب میپردازد. همچنین فصلنامه جنس دوم که از نخستین نشریههای مستقل زنان بعد از انقلاب است و شامل مجموعه مقالاتی درباره مسایل زنان میشود را از سال ۱۳۷۷ منتشر میکند. نوشین احمدی خراسانی نخستین «سالنامه زنان ایران» را نیز منتشر کردهاست که در نوع خود پژوهشی بیسابقهاست. او با نشریههایی همچون نامه نیز همکاری داشت و سردبیری فصلنامه فصل زنان را برعهده داشت که در هر شماره از این فصلنامه یک یا دو نفر دیگر را به همکاری دعوت میکرد، در شماره اول و دوم پروین اردلان را به همکاری دعوت کرد و در شماره سوم و چهارم از همکاری فیروزه مهاجر برخوردار شد و در شماره ششم از همکاری آزاده بیزار گیتی بهره برد. شماره اول و دوم و سوم این فصلنامه توسط نشر توسعه و شمارههای بعد توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شد. http://ketab.bashariyat.org/?p=10427
شازده احتجاب
شازده احتجاب رمان معروفی از هوشنگ گلشیری است که اولین بار به سال ۱۳۴۸ منتشر شد. پس از آن این رمان به چاپهای متعدد رسیدهاست و تا سال ۱۳۸۵ چهارده چاپ آن ارائه شدهاست. شازده احتجاب را جیمز باکن نویسنده اسکاتلندی به انگلیسی ترجمه کردهاست.خود گلشیری این اثر خود را خوشاقبالترین کتاب خود نامیده است. شازده احتجاب به زبان فرانسوی نیز ترجمه شده استشازده احتجاب روایت فروپاشی نظام شاهی و خانی در سنت فرهنگی ایران است. شخصیت اول رمان شازده که شازده احتجاب نامیده می شود در اوهام و گذشته به روایت قسمتی از استبداد و بیداد خود و خانواده اش می پردازد. گلشیری در این رمان از شیوه سیال ذهن بهره می گیرد.فیلمی با همین نام و به کارگردانی بهمن فرمان آرا با اقتباس از این رمان ساخته شدهاست. http://ketab.bashariyat.org/?p=10431
هیچوقت دیر نیست
داستان پیرامون تلاش های شخصیت زن داستان در جهت جبران کردن اشتباهات گذشته اش هست. یک جور رویارویی نیروهای مثبت و منفی که یکی از نتایج حاصلش می تونه این باشه که هیچ چیز قطعاً خوب یا قطعاً بدی وجود نداره… و اینکه هیچ وقت دیر نیست! http://ketab.bashariyat.org/?p=10435
کتاب جای خالی سلوچ
داستانِ کتاب با رفتنِ سلوچ آغاز میشود. سلوچ پیش از آغازِ داستان پا از روستای زمینج بیرون گذاشته و ما و خانوادهاش را ترک کرده است. مرگان -همسرِ سلوچ- با دیدنِ جای خالیِ همسرش به اضطرابی دچار میشود که هیچگاه آن را تجربه نکرده است. مرگان پیشتر هم شاهدِ رفتنِ سلوچ بود، رفتنهایی که با بازگشتِ شبانه همراه بود. ولی این بار انگار به دلِ زن آمده بود که این رفتن، بازگشتی نخواهد داشت و همیشگی خواهد بود. امّا او در طولِ داستان و گذشتِ حتی سالها، از امید به بازگشتنِ سلوچ دست برنمیدارد و مقاومت میکند. امّا مگر یک زنِ تنها چهقدر توان دارد؟ عبّاس، ابراو و هاجر فرزندان سلوچ هستند. فرزندانی که شاید بتوانند از دلتنگی برای پدرشان بگریزند ولی هیچ راهِ فراری از حوادث و اتفاقاتِ تلخی که روزگار در نبودِ سلوچ برایشان رقم زده است، ندارند. مرگان، حالا مثالِ سکّانداری است که میداند کشتیِ زندگی او و فرزندانش از این توفان جانِ سالم به در نخواهد برد امّا دم برنمیآورد و پیش میرود. http://ketab.bashariyat.org/?p=10444
کتاب بادبادک باز
این داستان در افغانستان اتفاق می افتد و داستانی است از زندگی دو دوست در دوران جنگ های داخلی افغان ها و طالبان. امیر راوی این قصه است که از کودکی خودش و حسن، پسر خدمتکارشان و همبازیش می گوید. امیر از زندگیش می گوید، از بازی های دوران کودکی، از با حسن بودن و چگونه از حسن دورافتادن. بادبادک باز از دوستی، انتقام، وفاداری و زندگی آدم های کشور همسایه مان با ما سخن می گوید و داستان زندگی امیر و حسن… http://ketab.bashariyat.org/?p=10448
کتاب دموکراسی یا دموقراضه
داستان کتاب حکایت کشور خیالی غربستان است. پادشاه غربستان به نام «ممول» 25 پسر دارد. ممول وصیت می کند تا بعد از مرگش پادشاه بعدی با یک انتخابات مردمی از بین پسرانش انتخاب شود. پس از مرگ پادشاه، مردم پسر اول را به پادشاهی «انتخاب» می کنند و همینطور حکومت بین بیست و چهار پسر دست به دست میشد. داستان کتاب دوره حکومت آخرین پسر یعنی دموقراضه را (که به دلیل زشتی و کوتاه قدی و نقائص جسمانی به این نام خوانده میشد) روایت میکند. دیکتاتوریِ خودی ها و انتخابات قلابی غربستان شباهت های نمادینی با نظام ولایت فقیه در ایران دارد. http://ketab.bashariyat.org/?p=10629
کتاب فتوای مرگبار
در اوائل مرداد ماه ۱۳۶۷ ،رژیم جمهوری اسلامی شروع به بازجویی ، شکنجه و اعدام شتاب زده هزاران زندانی سیاسی در سراسر کشور کرد که تا پاییز آن سال ادامه یافت. این کشتار دسته جمعی که به دقت طراحی شده و به صورت حساب شده و مخفیانه انجام شد ، عملا بقایای مخالفین سیاسی رژیم خمینی که در آن هنگام رهبر ایران بود را از میان برداشت . اگر چه شمار دقیق قربانیان معلوم نیست ، اما هزاران زندانی طی دورهای چند ماهه شکنجه و اعدام شدند. http://ketab.bashariyat.org/?p=10654
کتاب مردانی که دوست داشته ام
نمیدانی چه سخت است که کسانی را که دوست داری، نمیفهمی و … آنها هم که دوستت دارند – خیال میکنند دوستت دارند – تو را نمیفهمند، و تمام مدت در تلاشند که دست و پات را ببندند و بکشانندت یک جایی که کلی کار کرده ای از آنجا بگریزی و دیگر آنگونه نباشی که آنها میخواهند؛ چون آنگونه اصلا انسانی نیست، هرچند که مهر «اصالت» داشته باشد؛ چون میدانی و خوب میدانی که دینها را و اخلاق را مردان ساخته اند. و حالا تو کسی را دوست داری که انگار ته مغاکی ایستاده است و با زنجیر دوست داشتن، میخواهد تو را بکشد به ته ته آن مغاک و تو… در نوسان بین عشق و آزادی… هی میروی و هی میآیی و گاه خودت را سانسور میکنی و گاه زنجیر پاره میکنی و اسم این را گذاشته ای زندگی… قشنگ است، نه؟ در آزادی، عشق نداری و در تملکِ عاشق، باید تمام آزادی ات را هبه کنی که شاید لحظه ای از این زندگی را با قلب تپنده ای سر کنی، ولی پس از این که آتش افسرد، از تو چه میماند؟ نه عشقی و نه آزادی ای که آن را به بهای اندکی – به بوسه ای – فروخته ای و چه زیانی کرده ای و چه تلخ… شراب تلخ کارش همین است. هم مستت میکند و هم زهر به کامت میریزد… و من که میخواهم راهی میان بر پیدا کنم – که هم عشق را داشته باشم و هم آزادی را… – بین این دو عشق در نوسانم… راستی مگر آزادی، خود عشق نیست؟ و راستی مگر عشق ِ در زنجیر همان نیست که خیلیها دارند و سالهاست میکوشند و میکوشند تا از بندش رها شوند… با دندانهای موشی شان زنجیرها را میجوند و دست آخر هیچ… تو را دوست دارند، اما با زنجیر، با حلقه، با اسارت، با بکن/نکن و اسم این چیزها را میگذارند عشق… اسم مالکیت را میگذارند «دوست داشتن» اسم بکن/نکن را میگذارند «اصالت» و وقتی از آزادی ات با محترمانه ترین بیان دفاع میکنی، متهم میشوی که «وقیحانه» مینویسی… بله… وقیحانه است از تن نوشتن، از آزادی نوشتن، آزاد نوشتن و از خود نوشتن… چون تا حالا مد بوده که فقط مردها بنویسند از همه چیزشان و حالا که زنان مینویسند، وقیحند و باید با هزار و یک ترفند خفه شان کرد، حتا با ترفند عشق و دوست داشتن… نه عزیزم… عشقت را ببر به همان حرمسرایی که اتوپیای تست… من بین بوسه های تو، بوسه ها و تن داغ تو… و… تنهایی و بیکسی… آزادی را انتخاب میکنم… ببخش عزیزم… 16 اکتبر 2008 میلادی نادره افشاری http://ketab.bashariyat.org/?p=10658
کتاب زوال جهان اسلام
کتاب« زوال جهان اسلام یک پیش بینی» مجموعهای است از تجربیات تاریخی و ارزیابیهای شخصی نویسنده . موضوع اصلی این کتاب نه زوال اسلام به عنوان یک دین به طور کلی ، بلکه زوال اسلام به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی است . و در همین کتاب مینویسد : «موضوع این کتاب بر سر جهان اسلام به مثابه ی یک ساختار مجازی به نام امّت است که مانند چهارچوبی همهٔ مؤمنان را در بر میگیرد . آرمان و رویای بلند پروازانه ای که اسلام سیاسی را از آغاز تولدش پر و بال داده است . در اینجا موضوع بر سر اسلام به عنوان یک ایدهٔ سیاسی است که دیگر جوهر و ماده اولی خود را از دست داده و به جز خشم و خشونت هیچ پاسخی به حوادث جهانی ندارد . موضوع بر سر این اسلام است.» http://ketab.bashariyat.org/?p=10650
کتاب زبیده بادوم
بابا اسمم را گذاشته بود «زبیده بادوم» چون لابد مثل خانمبزرگها رفتار میکردم و… خب… شیطنتهایی که منتظرش نبود؛ با زبانی که به گفتهی بابا «زهر» میریخت و «نیش» میزد که گاه از آن میخندید؛ گاه هم دادش به هوا میرفت، وقتی حرصش درمیآمد. این کارها را به یاد «بابا» که دیگر نیست، جمعآوری کردهام؛ برای آنانی که اینگونه کارها را میپسندند؛ طنز و داستان کوتاه؛ گاه شیرین، و گاه البته گزنده و دردآور! راستی میگویند ما ایرانیها «طنز نویس زن» نداریم؛ اگر این «ادعا» درست باشد، طنزهای این کتاب، خط بطلان اولین «طنزنویس زن ایرانی» است بر هرچه کریم شیرهای نکرهی مذکر؛ او.کی.؟ نادره افشاری 7 آبانماه 1390 http://ketab.bashariyat.org/?p=10646
کتاب روانشناسی اجتماعی استبدادزدگی
چرا استبداد تا این حد در تاریخ ایران ریشه دارد ؟ چرا استبداد منشی در میان ایرانیان رواج دارد ؟ برای پاسخ گویی به این پرسش بنیادین کار تحقیقاتی موجود استبداد را از دریچهِ روان شناسی اجتماعی بررسی کرده و به تشریح چیستی ، چرایی و چگونگی انسان مستبد میپردازد . ما ضمن توضیح ریشههای فردی استبداد منشی به این خواهیم پرداخت که تفاوت ذهنی یک انسان استبداد منش با یک انسان غیر استبداد منش در چیست . http://ketab.bashariyat.org/?p=10642
کتاب ملاحظات فلسفی در دین و علم
این نوشته مشتمل بر سه بخش است : بینش دینی ، دید علمی و تفکر فلسفی . بخشهای سه گانه با وجود مشابهت ترکیبی نامهایشان منظوری یکسره همسان ندارند .بینش دینی می گوید دین «بینش «است و این بینش را بر اساس پندار آفرینش از «نیستی» میاندیشد . دید «علمی» میگوید علم دید است و این دید را بر «هستی مستقل طبیعت» استوار میکند . تفکر «فلسفی» که بر خلاف طرح نخستین و به عللی قهری کتابی جداگانه خواهد شد ، نه میگوید فقط فلسفه تفکر است و نه اینکه تفکر فقط فلسفی است ، بلکه : فلسفه نوعی« تفکر» است . آرامش دوستدار در ژرفانديشیهای خود دربارهی بينش دينی و ماهيت دين، به تبيين وضع وجودی انسان دينی میپردازد و نشان میدهد که انسان دينی موجودی نيست که بتواند خود را در مقابل جهان و جهان را در مقابل خود ببيند و در اين تقابل به ماهيت خود و جهان پی برد، بلکه او موجودی است که از سطوت و جذبه و جلال قدسی بيمناک است و در اين بيمناکی، خود را در عدم صرف که همان مخلوقيت است در میيابد. بنابراين شناسايی انسان دينی چه از خود و چه از جهان، هرگز از خود او يا از جهان ناشی نمیگردد. از اين رو، آنچه در بينش دينی شناسايی نام میگيرد، نه شناسايی جهان است و نه شناسايی انسان، بلکه هر چه هست صرفا معطوف قدسی و کلام اوست. بر این پایه، در پندار دينی، انديشه ناشی از تفکر نيست تا بتواند درست يا نادرست باشد، بلکه متاثر از شهود بر قدسی و الهام از اوست. کلام قدسی نيز، در ماهيت خود، شناسايی و آفرينندگی با هم است و چون هيچ چيز از حيطهی شناسايی آفرينندهی الهی خارج نيست، اساسا چيزی به استقلال باقی نمیماند تا به شناسايی مستقيم و مستقل انسان دينی درآيد. http://ketab.bashariyat.org/?p=10638
کتاب دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت
جهت آگاهی به این تاریخ ، برای به دست آوردن شناختها و شناختی از دیانت و زندگانی ابتدایی از نخستین ساکنان فلات ایران سخن می گوئیم . آنچه که مسلم است از هزاره پنجم پیش از میلاد و خیلی پیش از آن ، در فلات تمدنهایی وجود داشته است و ساکنانی که در دهکدههای کوچک سکنا گزیده و به کار کشاورزی می پرداخته اند . آن چه که بر می آید اینان مردمانی بوده اند صلح جو ، آزاده ، راست پندار و فعال… http://ketab.bashariyat.org/?p=10634
کتاب توسعه مدرنیسم و اسلام گرایی در ایران و ترکیه
تاریخ چراغ راه آینده است و داده های تاریخی، همانند مواد حیاتی لازم بدن، امکان حیات اجتماعی، درک شرایط و پاسخگویی بدانها را ممکن می سازند. اما داده های تاریخی همانند مواد خامند که تا زمانی که در ظرف تجزیه و تحلیل علمی پخته نشده اند و بار نیامده اند، نه قابل مصرفند و نه در صورت مصرف به تمامی جذب می گردند و دانایی و روشنگری می آفرینند. این کتاب بر آنست که داده ها و حقایق یک دوره ی معین تاریخی در موضوع توسعه ی مدرنیسم و اسلام گرایی در ایران و ترکیه را، در ظرف متدهای تحقیق جامعه شناختی در هم آمیزد، تجزیه و تحلیل کند و قابل مصرف و جذب سازد. شاید که چراغی برای راه آینده فراهم آید. مدرنیسم به مفهوم اروپایی گرایی در امپراتوری های عثمانی و ایران، ماده ی اساسی این تحلیل تاریخی- جامعه شناختی است. این ترم مفهومی دوگانه دارد؛ از سویی به معنی نوسازی، نوزایی، تحول و توسعه ی اجتماعی است و از سوی دیگر معرف عنصر بهره کشی در دوره های کلنیالیسم و امپریالیسم است. در دوره های آغازین توسعه ی مدرنیسم در این جوامع (اتفاقی که با تقدم و تاخر چندین دهه و در نسبت های مختلف، عمدتا در طول قرن 19 آغاز شد)، نهادها و سازمان های اجتماعی این کشورها دچار تغییرات پرشتابی شدند. ساخت های سابق به فروپاشی دچار آمدند و ایستایی اجتماعی و خواب دیرینه، به ناچار، جای خود را به پویایی و بیداری ولو نسبی سپردند و نوعی فرنگ گرایی در اندام های مختلف اجتماعی جریان یافت. کتاب حاضر به توضیح این دگرگونی و تحلیل علل و عوامل پیشرفت ها و پس رفت ها می پردازد. از این راه، فروپاشی، تحول و بازسازی نهادهای مختلف اجتماعی، منجمله نهاد مذهب- شیعه گری و آخوندگری در ایران و خلیفه گری و سنی گری در عثمانی- در مرکز مطالعه قرار می گیرد. http://ketab.bashariyat.org/?p=10621
کتاب تجدد و تجددستیزی در ایران
اگر بتوانیم متون مهم گذشته را از نو به سخن بیاوریم ، یعنی تار و پودشان را بشکافیم ، ساختمانشان را بشناسیم ، زبانشان را حلاجی کنیم ، مبانی و مبادی فلسفی شان را بفهمیم ، اگر بکوشیم چون باستان شناسی محتاط و مجرب ، ذهنیت و جهان بینی مستتر در هر یک از این متون را بازسازی کنیم ، رابطه این ذهنیت را با ساخت قدرت زمانش در یابیم ، شاید از این راه بتوانیم بالمال ، ذهن و زبانی نقد و خود بنیاد بیابیم که هم از قید سنت فارغ است ، هم از تقید و تعبد از غرب ، هم رنگ و هم بافتی بومی دارد ، هم پشتوانهای جهانی . http://ketab.bashariyat.org/?p=10617