عضو مجمع روحانيون گفت: هيچوقت ما نمیگوييم بهايی حق تحصيل آزاد دارد، اصلاً حقوق شهروندی ندارد. مسيحيان، يهوديان و زرتشتيان از حق شهروندی برخوردارند، زيرا اديان ابراهيمی هستند.
گروه سياسی خبرگزاری فارس- ۲۴ آذرماه ۶۱ وقتی که کمتر از ۴ سال از پيروزی انقلاب و کمتر از ۲ سال از آغاز جنگ تحميلی میگذشت، امام خمينی بنيانگذار انقلاب اسلامی ايران پيامی حاوی ۸ بند درخصوص موضوعات حقوقی و قضايی صادر و در آن به بيان برخی تذکرات و دستورات در جهت رعايت حقوق شهروندی پرداختند.
اين پيام که بعدها به فرمانده ۸ مادهای امام خمينی(ره) معروف شد، گواهی بود بر اهميت حفظ حقوق مردم و امنيت حريم ملت در نگاه رهبر انقلاب اسلامی.در واقع به دليل برخی تندرویها و ايراداتی که گاها در برخورد با مظاهر فساد صورت گرفته بود، حضرت امام(ره) اقدام به صدور اين پيام کردند که به اعتقاد برخی، «مترقیترين و مدرن ترين» پيامی است که درخصوص حقوق شهروندی تدوين شده است.
در سالگرد سی و دومين سال صدور اين پيام برای واکاوی بيشتر آن خدمت يکی از ياران نزديک امام خمينی(ره) رسيديم.
آيتالله محمد موسوی بجنوردی (متولد ۱۳۲۲ در نجف) «يک ربع قرن» را در خدمت بنيانگذار انقلاب اسلامی بوده و ۱۴ سال در نجف شاگردی ايشان را کرده و بعدها در پاريس و پس از انقلاب نيز در مناصب مختلف از نزديکان امام خمينی و از دوستان بسيار نزديک فرزندان ايشان مرحوم حاج احمدآقا و شهيد مصطفی خمينی بوده است. (ايشان همچنين پدر همسر حجتالاسلام والمسلمين سيد حسن خمينی است.)
آيتالله موسوی بجنوردی يک حقوقدان مسلط به زبان عربی است که افراد سرشناس زيادی مانند شهيدان سيد عباس موسوی و شيخ راغب حرب (از موسسان حزبالله لبنان) ابراهيم جعفری (وزير خارجه عراق)، احمد چلبی، اياد علاوی و … جزو شاگردان وی بودند.
اگرچه ما به مناسبت سالروز فرمان ۸ مادهای امام خدمت وی رسيديم اما در ادامه بحث، برخی موضوعات سياسی کشور نيز به ميان آمد و آيتالله نيز تا آنجا که علاقمند بود، به سوالات ما با روی خوش جواب داد که خواندن آنها خالی از لطف نيست.
آنچه در زير میخوانيد حاصل گفتگوی يک ساعته خبرنگاران گروه سياسی خبرگزاری فارس است با عضو مجمع روحانيون مبارز که در گروه فقه ساختمان نوساز پژوهشگاه امام خمينی(ره) و انقلاب اسلامی در جوار حرم مطهر بنيانگذار انقلاب اسلامی ايران صورت گرفت:
امام خمينی آذرماه ۶۱ و در کوران انقلاب و جنگ چه ضرورتی ديدند که فرمان ۸ مادهای را صادر کردند؟
بنده برای پاسخ به اين سوال يک خاطره میگويم. در همان مقطع، گزارشی رسيد مبنی بر وجود مقداری مواد منفجره T.N.T در همسايگی محل اقامت امام(ره) و قرار شد تا موضوع پيگيری شود. نيروهای امنيتی به آن خانه رفتند و در حين بازرسی متوجه مقداری مواد مخدر (ترياک) شدند، آنها را ضبط کردند و با خود آوردند.
امام وقتی اين را شنيد خيلی عصبانی شد. مسئول اين کار را صدا زد و گفت شما برای پيدا کردن مواد منفجره رفتيد. چه کار به کار مردم داشتيد؟ کار شما اين نبود که ببينيد آنجا مواد مخدر هست يا نه. برويد اينها را تحويل بدهيد و از آنها هم عذرخواهی کنيد.
* فرمان ۸ مادهای امام(ره) مترقیترين حقوق شهروندی بود
بعد از اين قبيل ماجراها بود که امام(ره) فرمان ۸ مادهای معروف خود را صادر کردند که به عقيده بنده مدرنترين و مترقیترين حقوق شهروندی بود.
در واقع شخصيت امام طوری بود که بيشترين تاکيد را بر حفظ شخصيت افراد و رعايت موازين اسلامی و همچنين قانون اساسی داشتند.
عقيدهاش اين بود که بايد شخصيت افراد محفوظ بماند و میفرمود اساس کار ما قانون است.
مثلا اوايل کار ما در شورای عالی قضايی معتقد بوديم که مديريت شورای قضايی مشکل است. چند پيشنهاد برای تغيير رويه داده شد. يادم هست به همراه اعضای شورا در منزل آيتالله خامنهای که آن موقع رئيس جمهور بودند جمع شديم آقای هاشمی به عنوان رئيس مجلس و آقای موسوی به عنوان نخست وزير هم حضور داشتند.
بنده پيشنهاد دادم که بياييد همه ما استعفا بدهيم تا امام يک نفر را به عنوان رئيس دستگاه قضا انتخاب کند. آقای هاشمی هم پيشنهاد داد که بياييم تقسيم کار کنيم و يک پيشنهاد ديگر هم اين بود که هر کس در جای خود بماند اما مسائل در شورا تصويب شود.
آقای خامنهای همه اين پيشنهادها را نوشتند و از امام(ره) کسب تکليف کرديم. امام(ره) پيشنهاد اول يعنی تعيين يک نفر را رد کردند و گفتند چون خلاف قانون اساسی است من موافق نيستم. بهترين راه اين است که تقسيم کار کنيد ولی هر کاری قرار شد انجام شود، بيايد در شورای عالی قضايی و از طرف شورا امضا شود نه از طرف شخص که همين هم شد.
* امام(ره) با زندانهای طويل المدت مخالف بود
متاسفانه گاهی از امام(ره) يک چهره خشن معرفی میکنند در صورتی که ايشان بسيار رئوف بود و حتی با زندانهای طويل المدت هم مخالف بود.
ايشان ۴ نفر را به عنوان اعضای «هيات عفو» انتخاب کردند که شامل بنده، آيتالله ابطحی کاشانی، آيتالله محمدی گيلانی و آيتالله قاضی خرمآبادی میشد.
کار ما اين بود که برخی قضات را به زندانهای کشور میفرستاديم، آنها با زندانیها مصاحبه و بررسی میکردند و اگر کسی اصلاح شده و يا توبه کرده بود، در ليست عفو قرار میگرفت و ما اين اختيار را از طرف امام(ره) داشتيم.
* يک روز ۱۰ هزار نفر را آزاد کرديم
حتی يکسال به مناسبت ۲۲ بهمن، ۱۰ هزار نفر را آزاد کرديم که صدای برخی هم درآمد.
گاهی ۵۰ سال يا ۶۰ سال برای يک نفر حکم زندان میدادند. ما میگفتيم هر کس بالای ۱۵ سال زندان دارد عفو شود. معتقد بوديم که زندان يک موضوع تغزيراتی است و گاهی ممکن است يک نفر با يکسال زندان، تاديب شود.
اين موضوع برای هيات عفو بسيار مهم بود که زندانی طويلالمدت نداشته باشيم.
* امام(ره) گفت به خاطر ۴ نفر نمیتوان ۲۰۰ نفر را بازداشت کرد
يک مرتبه که ۲۰۰ نفر از توابين گروهکها را که اصلاح آنها مسجل شده بود آزاد کرديم، از مرحوم حاجاحمدآقا شنيدم که وزير اطلاعات وقت به امام(ره) گفته بود اينهايی که آزاد شدند میروند و به مسعود رجوی ملحق میشوند. ما خيلی ناراحت شديم و از امام(ره) درخواست ملاقات کرديم. وزير اطلاعات وقت هم آمد و از ايشان خواستيم که بگويد چند نفر به رجوی ملحق شدند و اسم ببرد.
گفته بودند که ۴ نفر اين کار را کردند. وقتی امام(ره) شنيدند گفتند به خاطر ۴ نفر نمیتوانيم ۲۰۰ نفر را در زندان نگه داريم. برويد آنها را آزاد کنيد. بعد دست روی گردن خودشان گذاشتند و گفتند به گردن من.
حتی وزير اطلاعات وقت اسم يک نفر را هم آورد و گفت اين زندانی به خارج از کشور رفته است. ما گفتيم مگر هر کس به خارج برود پيش آن کثافت (رجوی) رفته است؟ خيلیها به خارج میروند يا فاميلی آنجا دارند يا کاری دارند و يا برای معالجه میروند، معنايش اين نيست که هر کس به خارج رفته به آن کثافت (رجوی) ملحق شده است.
بعد از فوت امام(ره) هم آقا اين حکم را به ما دادند تا کار را ادامه بدهيم. مدتی هم بوديم ولی ديگر خسته شديم و اجازه خواستيم تا استعفا دهيم.
* روح منشور حقوق شهروندی را از فرمان ۸ مادهای امام(ره) گرفتيم
حقوق شهروندی را که دولت يازدهم بر تدوين آن تاکيد دارد، چقدر منطبق با فرمان ۸ مادهای امام(ره) میدانيد؟
وقتی آقای روحانی به عنوان رئيس جمهور انتخاب شد و تصميم گرفت منشور حقوق شهروندی را تدوين کند، معاون حقوقی ايشان (خانم امينزاده) از بنده نيز برای تدوين آن درخواست همکاری کرد. البته چند تن از حقوقدانان ديگر مثل مرحوم کاتوزيان هم شرکت داشتند.
ما در ۵-۶ جلسه اين متن را که بعدا آقای رئيس جمهور در تلويزيون آن را اعلام کرد، تدوين کرديم و روح آن را از فرمان ۸ مادهای امام(ره) گرفتيم و اين فرمان را به عنوان يک دستورالعمل، پيش روی خود قرار داديم و قدری آن را باز کرديم.
* بهاييان حقوق شهروندی ندارند
البته در زمان تدوين، برخی ايرادات هم به اين منشور گرفته شد. مثلا اينکه وقتی گفته میشود همه شهروندان حق تحصيل دارند، آيا اين حق به عنوان مثال شامل حال بهائيان هم میشود؟
به هيچ عنوان. بعضی مسايل نياز به اين ندارد که تخصيص بزنيم، آن کسی که با اسلام مخالف است، موضوعا خارج است. بهائی ضد اسلام است و موضوعا از اين بحث خارج میشود.
هيچوقت ما نمیگوييم بهايی حق تحصيل آزاد دارد، اصلا حقوق شهروندی ندارد. مسيحيان، يهوديان و زرتشتيان از حق شهروندی برخوردارند. در مجلس نماينده دارند، زيرا اديان ابراهيمی هستند و ما با آنها تعامل داريم و نمايندگان آنها با ما دوست هستند.
حرف دشمن ملاک نيست
* بعد از صدور فرمان ۸ مادهای امام(ره) برخی شبهه وارد کردند که اين همان حقوق بشر غربی است. نظر شما در اين باره چيست؟
حقوق شهروندی امام(ره) دقيقا منطبق با مرّ قوانين اسلامی بود. ما کاری به غرب نداريم که چه میگويند اما آنچه امام(ره) ابلاغ کردند منطبق با موازين اسلامی بود و ما بر اساس آن میتوانستيم حتی افراد خاطی را عزل کنيم -کما اينکه يک استاندار را عزل کرديم-
اين فرمان ۸ مادهای، به گونهای بود که نمونه آن حتی در آمريکا و انگليس و کشورهايی که ادعای دموکراسی دارند پيدا نمیشد.
بنده يک حقوقدان هستم و حقوق تدريس میکنم. آنها (غربیها) دشمن ما هستند و نمیتوان حرفشان را ملاک قرار داد. آيا در اين کشورها حقوق بشر نقض نمیشود؟
ما نمیگوييم که هيچ مشکلی نداريم اما اگر ما صورتمان را بخارانيم، فوری میگويند نقض حقوق بشر شد.
* آمريکا بزرگترين ناقض حقوق بشر است
آنها از روی صداقت صحبت نمیکنند. در حالی که بيشترين نقض حقوق بشر در آمريکاست، از ايران بهانهگيری میکنند. شما به زندان گوانتانامو نگاه کنيد، اين چه حقوق بشری است که افراد را مدتها بدون محاکمه در قفس نگه میدارند و شکنجه میکنند؟ چه برخوردی در آمريکا با سياهپوستان میشود؟ پليس آمريکا چطور يک فرد سياهپوست را خفه میکند؟ کجا در ايران پليس مرتکب اين رفتارها میشود؟
نبايد حرف دشمن را ملاک قرار داد. اگر دوست حرفی بزند جای فکر دارد ولی ما از دشمن توقع تعريف نداريم بايد خودمان مواظب باشيم و نقطه ضعف نشان ندهيم.
ما دشمن زياد داريم و امام(ره) میفرمود اگر ديديد اينها با ما خوبند بايد در خودمان شک کنيم.
* اگر روزی اسرائيل با ما خوب شد، بايد در خودمان شک کنيم
اين از افتخارات ماست که آنها (غربیها) با ما دشمن باشند. شما نگاه کنيد اسرائيل چه جنايتی در حق اعراب فلسطين مرتکب میشود اما صدای کسی در نمیآيد. اگر روزی اسرائيل با ما خوب شد، بايد در خودمان شک کنيم. اين در مورد ديگر کشورهای استعماری هم صدق میکند چرا که ما منادی آزادی و حريت هستيم.
* دوست دارم با احمد شهيد صحبت کنم
من بسيار مايلم اين آقای احمد شهيد -گزارشگر ويژه امور حقوق بشر در ايران- را از نزديک ببينم و با او صحبت کنم چرا که ضد انقلاب او را پُر کرده و متاسفانه کسی هم نرفته بنشيند با او صحبت کند.
بنده خيلی دوست دارم با او صحبت کنم و حقوق اسلام را برايش بگويم که اگر ما متخلفی را بگيريم و زندان کنيم آيا نقض حقوق بشر است؟ آمريکا که از همه بدتر است شما به زندانهای اين کشور نگاه کنيد اين بدبختی است که کشورهای ديگر صدايشان در نمیآيد.
متاسفانه کسانی ما را متهم به نقض حقوق بشر میکنند که خودشان ناقض اين حقوقاند.
* نبايد از آمريکا توقع خوبی داشت
موضع فعلی آمريکا در قبال ايران را چطور ارزيابی میکنيد، معتقديد آمريکا همان دشمن قبلی است و يا رويه خود را در قبال انقلاب اسلامی تغيير داده؟
ما با کسی حقد و دشمنی خاصی نداريم اما هر کس که با اسلام بد و با انقلاب مخالف است ما نيز با او دشمنيم.
شما اين تصور را داريد که آمريکا دشمنی خود را کنار بگذارد؟
من فقط نسبت به شخص اوباما اين احساس را دارم که میخواهد کمی دشمنی خود با ايران را کنار بگذارد وگرنه کنگره و جمهوریخواهان فاسدند و طرفدار اسرائيل هستند شايد اوباما اندکی خواستار تلطيف روابط است و احتمال میدهم که او علاقه به ارتباط دارد والا اگر بوش روی کار بود، تاکنون حتما به ايران حمله میکرد او واقعا ديوانه خطرناکی بود. اما به هر حال نبايد توقع داشت که آمريکا با ما خوب شود. مگر هيچوقت گرگ و ميش با هم رفيق میشوند؟
* ايران چشم جهان اسلام است
کشورهای استعماری هم اگر با ما مماشات میکنند، اقتضای سياستشان است. ايران چشم جهان اسلام است اگر اينها با ايران خوب باشند و ايران با اين کشورها خصومت نکند، جهان اسلام را با خود همراه میکنند. اين واقعيتی است که ايران، امروز برای جهان اسلام الگوست. عربستان و قطر را کنار بگذاريد. کشورهای اسلامی که من رفتهام، ديدهام که عاشق جمهوری اسلامی و افکار امام خمينی(ره) هستند. مراکش، تونس، ليبی، لبنان، سوريه، افغانستان، عراق، پاکستان عاشق امام و ايراناند. اگر مشکلی هم بوجود بيايد، تهديدات کشورهای ديگر است والا جهان اسلام با ايران خوب است.
* ليست اموال رهبر کبير انقلاب
شما يکی از ياران بسيار نزديک امام(ره) بوديد، گاهی برخی موضوعات به ايشان نسبت داده میشود که به نظر میرسد درست نباشد. مثلا اينکه ايشان مخالف شعار «مرگ بر آمريکا» بودند و يا دشمنی با آمريکا را يک تاکتيک میدانستند.
اين دروغ است. يک بار هم کسی نديد که امام(ره) با اين شعار مخالفت کنند بلکه در هر سخنرانی خود آمريکا را میکوبيد. امام(ره) اهل تعارف نبود، يک چهره داشت.
شما نگاه کنيد طبق قانون رهبر بايد ليست اموال خود را به شورای عالی قضايی میداد. ايشان نوشتند که من «هزار متر زمين در خمين» موروثی پدرم دارم، «۳ دانگ ازخانه قم» متعلق به من و ۳ دانگ ديگر هم مهريه خانم حاج آقا مصطفی است و يک قالی ۱۲ متری دارم. بعد از فوت ايشان هم ديديم که نوشتند آن هزارمتر زمين را به پسر برادرم بخشيدم چون احتياج داشت، ۳ دانگ منزل قم و آن قاليچه را هم به حاجيه خانم دادم و بچههای ايشان يک قران هم ارث نبردند.
دختر من همسر حاجحسن آقای خمينی است و من با مرحوم احمد آقا و حاج آقا مصطفی دوست نزديک بودم و از همه چيز آنها خبر دارم. همين زندگی حسن آقا يک زندگی طلبگی است و حتی يک قران هم از پدرش ارث نبرد.
مرحوم حاجاحمد آقا فرزند رهبر اين مملکت بود و اگر میخواست میتوانست به هر جايی برسد اما وقتی فوت کرد هيچ چيزی برای ارث نگذاشت.
من با پسر بزرگ ايشان – حاج آقا مصطفی- هم رفيق نزديک بودم. ۴۰ مرتبه با هم پياده به کربلا رفتيم. سالی ۵ بار اين کار را میکرديم يعنی اول رجب، نيمه رجب، نيمه شعبان، عرفه و اربعين.
* رفتار امام(ره) در ميان مرجيعت تشيع بینظير بود
امام(ره) علاوه بر استاد، برای ما مثل پدر بودو من ايشان را يک فرد استثنايی میدانم که يک سر سوزن هوای نفس نداشت. به پول، مانند ريگ بيابان نگاه میکرد. شايد جالب باشد که بدانيد زندگی روزانه امام(ره) از کجا میگذشت. نذرهای زيادی برای ايشان میشد که به صورت پول و طلا بود. ماهی يکبار آقای فقيه ايمانی که الان در اصفهان هستند میآمدند طلاها را میفروختند و پول آن را میآوردند. امام(ره) قدری برای مخارج زندگی خود و فرزندان برمیداشتند و مابقی آن را به حساب ۱۰۰ برای خانهسازی میدادند. در تاريخ تشيع بینظير است که مرجعی اين طور برخورد کند.
* گفتم اگر راهپيمايی کنيد از مجمع روحانيون خارج میشوم
يک سری مسايل در صحنه سياسی کشور نظير حوادث پس از انتخابات رياست جمهوری در سال ۸۸ رخ داد، به نظر شما اگر امام(ره) هم بودند، زير بار آن بدعتها و درخواستها میرفتند و با حوادث پس از انتخابات و درخواستهايی مانند ابطال انتخابات چه برخوردی میکردند؟
وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ.
* بالاخره روش امام را که ديدهايد؟ مجمع روحانيون مبارز در ۲۳ خرداد درخواست ابطال انتخابات را داشت
بعد از سخنرانی حضرت آيتالله خامنهای در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸، مجمع روحانيون برای راهپيمايی اطلاعيه داده بود. من عضو مجمع روحانيون هستم و پيغام دادم که اگر راهپيمايی کنيد من از مجمع خارج میشوم و بايد راهپيمايی را لغو کنيد.
* تماس ضرغامی درخصوص صدور بيانيه مجمع روحانيون
آقای خاموشی رئيس سازمان تبليغات که شاگرد من هست پيشم آمد و من گفتم نبايد با رهبری مخالفت شود. بعد به آقای خاتمی زنگ زدم و گفتم بايد اعلام کنيد که مجمع روحانيون امروز راهپيمايی ندارد و ايشان نيز پذيرفتند.
بعد از آن، آقای ضرغامی به من زنگ زد و گفت کاری کنيد که قبل از ساعت ۲ بيانيه را بدهند تا ما در اخبار آن را اعلام کنيم. به آقای مجيد انصاری زنگ زدم و گفتم من مسئله لغو راهپيمايی را مطرح کردم و آقای خاتمی هم قبول کرد چون آيتالله خامنهای گفته و ما با ايشان مخالفت نمیکنيم.
* ولايت فقيه خط قرمز است
اطلاعيه صادر و در اخبار ساعت ۲ خوانده شد. همان روز از طرف بيت رهبری با من تماس گرفتند و تشکر کردند. به هر حال خط قرمز ما، ولايت فقيه است.
کسی هم در مجمع با اين نظريه شما مخالفت کرد؟
خير، من گفتم شرعا برای ما جايز نيست و تمام افراد پذيرفتند وقتی ولايت فقيه میگويد نبايد راهپيمايی کرد، ما بايد تبعيت کنيم در غير اين صورت اگر کسی در اين راهپيمايی کشته میشد، خونش به گردن ما میافتاد.
* دوستدار انقلاب نمیخواهد کشور دچار اضطراب شود
شما خودتان هم با موسوی و کروبی بعد از انتخابات صحبت کرديد که مواضع خود را کنار بگذارند و از طريق قانونی کار را دنبال کنند؟
راستش من هيچ ملاقاتی نداشتم و هيچ صحبتی نيز نکردم و اگر ملاقات میکردم، حتما میگفتم.
مسلما سوءاستفادههايی هم شد و برخی ضد انقلابيون از آن استفاده کردند، کسی که دوست انقلاب است و در خط امام خمينی(ره) است هيچوقت نمیخواهد کشور دچار اضطراب شود و به نابودی سوق پيدا کند.
نبايد همه قضايای بعد از انتخابات را گردن اصلاحات بيندازيم، اصلاحات بچههای همين انقلاب و امام(ره) بودند. يک عدهای که هميشه سوءاستفاده میکردند از اين جريان نيز استفادههايی بردند.
مجمع روحانيون مبارز ، سيدمحمد خاتمی، آقای موسوی خوئينیها همگی اعلام کردند که چون خواسته رهبری اين است، بر ما جايز نيست. او الان رهبر انقلاب است و نبايد تضعيف شود، حتی اگر عقيدهمان نباشد بايد اطاعت کنيم.
* در جلسات مجمع روحانيون بحثهای سياسی نمیشود
آيا جلسات مجمع روحانيون مرتب تشکيل میشود يا تعطيل است؟
هر دو هفته يک بار، دوشنبهها اين جلسات تشکيل میشود، البته بيشتر خوش و بش و گعده دوستانه است و هيچ بحث سياسی نمیشود اما بنا بر برخی مناسبتها اطلاعيههايی هم صادر میشود، مثلا هنگامی که مقام معظم رهبری عمل جراحی کردند، آقای خاتمی از طرف مجمع روحانيون با صدور پيامی احوال ايشان را پرسيدند.
* نبايد حرف برخی افراد را به پای مجمع روحانيون گذاشت
بنده خودم با آيتالله خامنهای دوستی نزديک دارم و به هم علاقمنديم. ۵۲ سال قبل وقتی با آقای هاشمی به نجف آمدند، در درس پدر بنده شرکت کردند و از آن زمان ما با ايشان و پدرشان آقا سيد جواد که مرد بسيار بزرگی بود آشنا بوديم. بنابر اين بنده با ايشان هم دوستی شخصی داريم و هم ايشان را ولی فقيه میدانيم که بايد حرمت و کرامتشان محفوظ باشد.
مقام معظم رهبری در حال حاضر به مجمع روحانيون ماهيانه هم پرداخت میکنند يعنی روابط مجمع روحانيون با رهبری خيلی خوب است حالا اگر يک افرادی پيدا میشوند و حرفهايی میزنند، نبايد آن را پای مجمع گذاشت.
* مردم به خاطر مجمع روحانيون، هاشمی و خاتمی به روحانی رای دادند
شما امروز اولويت مهم دولت را در چه زمينهای میدانيد؟ برخی میگويند اهتمامی که دولت برای سياست خارجی دارد، بايد برای اقتصاد هم بگذارد.
آشيخ حسن (روحانی) رفيق ماست. وقتی بعد از انتخاب به عنوان رئيس جمهور به حرم امام(ره) آمد، به او گفتم مردم به تو رأی ندادند مردم به مجمع روحانيون، هاشمی، سيد حسن خمينی و خاتمی رأی دادند حواست باشد که غرور تو را نگيرد. خنديد و گفت خود ما هم البته يک چيزهايی داشتيم. او می داند که من آدم رُک و صريحی هستم.
*دولت نان و آب مردم را درست کند
اما اساس کار بايد اقتصاد باشد بايد نان و آب مردم را درست کرد. بايد اقتصاد طوری درست شود که گرسنهای وجود نداشته باشد. جلوی فساد و ازدواجهای سفيد گرفته شود. چرا ايران اسلامی بايد به اينجا برسد که ازدواج سفيد مرسوم شود؟
يکی ديگر از مواردی که به نظرم خيلی خطرناک است، کم شدن آمار ازدواج است. دولت بايد بودجه بگذارد تا آمار ازدواج بالا برود و در مورد ازدياد جمعيت کار کند. جمعيت دارد به مرز خطر میرسد جوانان به يک بچه اکتفا نکنند. ۴-۵ بچه داشته باشند تا ما در ۱۰، ۱۲ سال ديگر نوجوان داشته باشيم. اين خطرناک است که نسل پير ما در حال ازدياد است.
* حوصله کارهای سياسی را ندارم
برای مجلس خبرگان کانديدا میشويد؟
نه، ديگر حوصله کارهای سياسی را ندارم.
چقدر با موضوع جوانگرايی در خبرگان موافقيد؟ آيا شأن خبرگان، جوانگرايی است؟
خبرگان بايد مجتهد و عالم باشند چون اينها رهبر تعيين میکنند. من نمیدانم کدام يک از اين آقايان مجتهد اند اما حاضرم امتحان کنم.
گفتگو از: مهدی بختياری و هاجر تذری