ارسال توسط شهرام شهیدیShahram Shahidi
برخی از فعالان حقوق بشر در گفتگو با خودنویس، معتقد هستند که شواهد و قرائن نشان میدهد که گزارش روزنامه شرق، به صورت سفارشی و از سوی مقامهای امنیتی و قضائی منتشر شده است. این احتمال، با توجه به کیفرخواست جنجالبرانگیز مهدی هاشمی رفسنجانی که اخیرا منتشر شده است، تقویت میشود. پس از گسترش اعتراضها به اعدام ناگهانی محسن امیراصلانی، روزنامه اصلاحطلب شرق، امروز پنجشنبه ۲۴ مهرماه، با انتشار گزارشی در صفحه اول خود با عنوان: «بازخوانی «شرق» از یک پرونده: اعدام به جرم «تجاوز» نه «ارتداد»»، باعث حیرت فعالان حقوق بشری شد. روزنامه شرق در این گزارش، که برخلاف روش مرسوم این روزنامه، نام گزارشگر آن ذکر نشده است، به صورت یکطرفه، برخلاف اصول خبرنگاری، بدون ذکر مستندات لازم و بدون نام بردن مستقیم از محسن امیراصلانی، با نقل روایتی از «تجاوز» امیراصلانی به یک زن شوهردار، نوشته است:
«پرونده مردی که دوم مهر سالجاری در زندان رجاییشهر اعدام شد، روندی طولانی را طی کرده و متهم چندینبار به اتهام تجاوزبه عنف و افساد فیالارض محاکمه شده بود.»
«شرق» در ادامه، باز هم برخلاف اصول روزنامهنگاری و به صورت یکسویه و با تقطیع جانبدارانه چگونگی جریان پرونده و بدون هیچ اشارهای به دیدگاههای متقابل، سعی میکند مخاطب را به این نتیجه برساند که اعدام محسن امیراصلانی، قانونی، موجه و با سیر تماملی مراحل لازم و «به جرم تجاوز به عنف» صورت گرفته و در نهایت، چنین نوشته است:
«پرونده برای استیذان به نزد رییس قوهقضاییه فرستاده و بعد از انجام مراحل قانونی و با درخواست دو شاکی خصوصی به اجرا گذاشته شد و متهم سحرگاه دوم مهر سالجاری اعدام شد.»
برخی از فعالان حقوق بشر در گفتگو با خودنویس، معتقد هستند که شواهد و قرائن نشان میدهد که گزارش روزنامه شرق، به صورت سفارشی و از سوی مقامهای امنیتی و قضائی منتشر شده است. این احتمال، با توجه به کیفرخواستجنجالبرانگیز مهدی هاشمی رفسنجانی که اخیرا منتشر شده است، تقویت میشود؛ در بخشی از این کیفرخواست، به حمایتهای وی از این روزنامه اشاره شده و آمده است:
«پرداخت به روزنامه شرق پیش از انجام کار: حسب اظهارات هادی عرب قبادی در اسفند سال ۸۱ به دستور مهدی هاشمی و توسط حمزه کرمی مبلغ ۱۲۰ میلیون تومان به صورت یکجا و پیش از انجام کار بابت پیش پرداخت آگهی به روزنامه شرق پرداخت شده است. سورنا ستاری نیز در اعترافات خود عنوان کرده بسیاری از پرداخت های انجام شده به مطبوعات صوری بوده و واقعیت نداشته است لذا با عنایت به مراتب فوق بزه تصرف غیرقانونی در اموال دولتی نیز محرز و مسلم است.»
انتشار گزارش روزنامه شرق، پس از آن صورت گرفت که دو روز پیش، پدر و مادر محسن امیراصلانی، با انتشاررنجنامهای ضمن تشریح جریان پرونده، گفته بودند:
«آنچه پس از اعدام او درد کهنه ما را دوچندان کرد، اتهامات و افتراهایی بود که میخواست و میخواهد جوان رشید و مومن و راستکردار ما را تا حد بیجه و خفاش شب تنزل دهد. اینبار اعتبار او را نشانه رفتهاند. کین و نفرت از او با بر دار کردنش انگار فروکش نکرده، حقد و حسدی که از هشت سال و نیم کشتار روح و روان و تن و جان محسن تسلا نیافته، اکنون سراغ تهمانده جسم نیمهویران مادر و پدر و روان و قلب مجروح نزدیکانش را گرفته. زنای به عنف؟! آن هم در کلاس قرآن؟… آن هم از سوی مفسر قرآن؟… و لابد با علاقهمندان گردآمده کنار درسهای قرآن؟!..»
خانواده امیراصلانی در بخش دیگری از این رنجنامه با مخاطب قرار دادن قاضی صلواتی، که حکم اعدام را صادر کرده، نوشتهاند:
«جناب آقای صلواتی! واقعیت این است که به گفته تمامی وکلا و مطلعین پرونده محسن امیراصلانی، در پرونده او هیچ چیزی وجود نداشت. تاکید میکنیم که “هیچ چیزی” وجود نداشت. فقط و فقط شما اعلام کردید دو خانم از او شکایت کردهاند، و از قضا جز خیالپردازی، هیچ سند و شاهد و مدرک و ادله و برهانی هم ارائه نکردند. همین و بس. شما ۹ سال فرزند ما را حبس و در نهایت با همین پرونده خالی اعدام کردید؟ البته وزارت اطلاعات ماهها محسن و همسر و تعدادی از شاگردان او را در بند ۲۰۹ تحت شدیدترین بازجوییها و سلول انفرادی، قرار داد (شرایط عجیبی که همه آنها که تجربه کردهاند معتقدند به جرمهای نکرده هم اعتراف میکنی!) اما در همین شرایط هم محسن به اتهاماتی که بر اساس آن اعدامش کردید، اعتراف نکرد.»
در بخش دیگری از این رنجنامه آمده است:
«آیا این روند طولانی و اصرار شخص آیتالله لاریجانی در تایید رای اعدام و همزمان کردن آن با موضوعات منطقهای و بین المللی حاوی پیام روشن و مشخصی نیست؟ مگر نه اینکه تمام این اتهامات تا قبل از دستگیری مرحوم اتفاق افتاده بوده؟ چرا ماهها بعد پرونده جدید زنای به عنف برای او تشکیل شد؟ چرا از همان ابتدا این اتهام جدید را مطرح نکردید؟… اما حقیقت ماجرا این است که جوانی جسور و کنکاشگر، محققی دینپژوه، روانشناسی معلم و مشاور، نویسنده و اندیشمندی تحصیلکرده با انبوهی از تالیفات و تشریحات، برآمده از خانوادهای فرهنگی و دیندار به هیچ صراطی بدل به خفاش شب و سعید حنایی نخواهد شد. حتی با تکرار مداوم تیترهای دروغینی چون: جنایتکاری با دهها شاکی خصوصی (روزنامه کیهان، مورخ ۵\۷\۱۳۹۳)».
از سوی دیگر، چندی پیش، لیلا امیراصلانی، همسر محسن امیراصلانی، در دیدار نرگس محمدی، محمد نوریزاد و محمد ملکی، از فعالان سیاسی با خانواده امیراصلانی، با اشاره به اتهامات اخلاقی مطرحشده از سوی مقامات قضایی ایران درباره همسرش گفت:
«اگر محسن خطاکار بود من هشت سال و نیم تمام که او در زندان بود، با همه دشواریها و مصائب پای او نمیایستادم. بزرگترین چیزی که در این ۹ سال به من آرامش میبخشید، ملاقاتهای کوتاه هفتگی با او بود که در سرما و گرما، برف و باران از آن نمیگذشتم. من در تمام این هشت سال و نیم، حتی یک بار ملاقات با همسرم را از دست ندادم. و به خاطرعشقی که به او داشتم و ایمانم به وفاداریاش، ازاو در یک ملاقات شرعی در زندان صاحب بچه شدم و امروز خوشحالم یادگاری از او دارم. طبیعی است که اگه ذرهای شک در وجودم نسبت به پاکی و طهارت محسن بود، هشت سال و نیم رنج دوری و سالهای تنهایی را به جان نمیخریدم… اگرغیر از این بود، میتوانستم راهم را جدا کنم و دنبال زندگیام بروم. اما ماندم؛ چون به معصومیت وطریقت محسن ایمان راسخ داشتم. من به راه محسن، به جریان طریقت جوهری که محسن بنیانگذارش بود، عمیقا اعتقاد داشتم و دارم… من از پسرمان «امیرطاها» محسن دیگری باز خواهم ساخت.»