ارسال توسط مصطفی خدا کرمی Mostafa Khoda Karami
گفتگو با خانوادهها؛
جرس- مژگان مدرسعلوم: گروهی از دراویش گنابادی در پی افزایش فشارها در زندان دست به اعتصاب غذا زدند. فرشید یداللهی از روز ۹ شهریور اعتصاب غذای خود را آغاز کرد و پس از آن کسری نوری، مصطفی عبدی، حمیدرضا مرادی، امید بهروزی، افشین کرمپور، مصطفی دانشجو و رضا انتصاری در حمایت از اعتصاب غذای او به این اعتصاب پیوستند و در حال حاضر نزدیک ۹ درویش گنابادی در زندانهای اوین، تهران و نظام شیراز در اعتصاب غذا هستند. این در حالی است که اخبار نگران کنندهای از وضعیت اعتصاب کنندگان انتشار یافته اما تاکنون مسئولین قضایی و زندان هیچ اقدامی در راستای رعایت حقوق آنان انجام ندادهاند. شکوفه یداللهی، خواهر فرشید یداللهی با ابراز ناراحتی شدید از وضعیت نگران کننده دراویش دربند به «جرس» میگوید: «فرشید روز ۹ شهریور در پی تشدید اعمال محدودیتها بر دراویش زندانى دست به اعتصاب غذا زده است. آنها در حال گذراندن حبس ناعادلانهای هستند اما با این حال در زندان هم انواع فشارها و محدودیتها را بر آنها وارد میکنند و در چهارمین سال حبس خود از حقوق یک زندانی محروم بودهاند. ملاقات حضوری ندارند و در ملاقاتهای کابینی هم محدودیتهایی خاصی برای آنها اعمال میکنند.»
وی میافزاید: «هیچ ملاقاتی هم با او نداشتم و دو هفته است که حتی تماس تلفنیشان هم قطع شده است. تنها از اخبار و دیگر زندانیان میشنویم که در شرایط بسیار بدی بسر میبرند. در ادامه همین فشارها بود که فرشید را به زندان رجایی شهر انتقال دادند، حتی فشارها در حدی بود که از بند خودش اجازه خارج شدن نداشت و از هواخوری و بخش فرهنگی هم نمیتوانست استفاده کند. بعد که اعتراض کرده بود او را به بندهای جرایم مالی و بعد به بند چهار که وضعیتی به مراتب بدتر دارد منتقل کردند. الان امیر اسلامی، مصطفی عبدی، کسری نوری و امید بهروزی هم به اعتصابغذای دستهجمعی دراویش گنابادی زندانی پیوستهاند و نزدیک ۹ درویش گنابادی در زندانهای اوین، تهران و نظام شیراز در اعتصاب غذا هستند.»
خانم یداللهی با بیان اینکه اعتصاب غذا تنها ابزاری هست که میتوانند در مقابل ظلم مضاعفی که به آنها میشود از آن استفاده کنند٬ توضیح میدهد: «نزدیک به چهار سال اینها را ناعادلانه در زندان حبس کردهاند و حتی دادگاه تجدیدنظر رای نهایی را نداده است و در بلاتکلیفی بسر میبرند. روز به روز هم فشارها را بر آنها افزایش میدهند و هر کدامشان به بیماریهای مزمن مبتلا شدهاند و هیچ رسیدگی هم به وضعیت آنها نمیشود. از ابتدای دستگیری با آن ضرب و شتمها و عدم رسیدگی به دیسک کمر و آرتوروز گردن و ناراحتیهای دیگر دچار شدهاند و از انتقال آنها به مراکز درمانی خودداری میکنند.»
مادر کسری نوری در خصوص وضعیت پسرش میگوید: «کسری در زندان نظام شیراز و همراه زندانیان مالی نگهداری میشود که او دست به اعتصاب غذا زده است. از عزیزان ما میخواهند خلاف قانون عمل کنند و در ملاقاتها و مراکز درمانی لباس زندان بپوشند که مخالف آیین نامه زندان هاست و دراویش زندانی هم قبول نمیکنند آنچه در قانون نیامده را انجام بدهند. مسئولین میگویند که زندانیان عقیدتی و سیاسی یکسری شرایط خاص دارند و مانند زندانیان عادی نیستند! حتی زندانیان قاچاقچی و معتاد هم این محدودیتهایی که برای بچههای ما در نظر میگیرند اعمال نمیشود.»
موج جدید فشارها بر دروایش دربند بعد از تحصن اسفندماه گذشته و اتفاقات بند ۳۵۰ زندان اوین در فروردینماه گذشته شدت گرفت ومسئولان امنیتی و قضایی در روندی غیرقانونی این زندانیان را به بندهای مختلف اوین پراکنده کردند. در ادامه همین اقدامات بود که رضا انتصاری به زندان رجایی شهر منتقل شد اما پس از مدتی به زندان اوین بازگردانده شد.
شیما انتصاری، خواهر رضا انتصاری در گفتگو با «جرس» بیان میکند: «رضا در اعتصاب غذا است و این در حالی است که به ناراحتی قلبی ایشان هم رسیدگی نشده است. الان حدود دو ماه میشود که هیچ ملاقاتی با او نداریم و ملاقات به ما نمیدادند وقتی اعتراض میکردیم٬ میگفتند رضا تابع قوانین بند نیست و باید لباس زندان بپوشد. ما هم گفتیم اگر قانون بند است پس چرا فقط باید برای اینها اعمال شود. زندانیان دیگر ملاقات حضوری دارند اما ما حدود دو سال و نیم است که از ملاقات حضوری محروم هستیم. چرا باید قوانین بند گزینشی اجرا شود؟! میگویند اینها زندانی امنیتی هستند برای درمان و شرایط نگهداریشان دادستان باید اجازه دهد؛ باز سوال این است اگر زندانی امنیتی و عقیدتی هستند چرا باید در کنار زندانیان جرایم عادی نگهداری شوند نه در بند جداگانه که پاسخ نمیدهند. حتی در همین بند زندانیان جرایم عادی هم به برداران درویش اجازه استفاده از امکانات زندان از جمله کتابخانه را نمیدهند یعنی آزادیهای دیگر زندانیان عادی را هم ندارند در حقیقت زندان در زندان است. بعد از قضیه ٬۳۵۰ رضا را به زندان رجایی شهر بردند و بعد او را به اوین برگردانند اما به بند سیاسی منتقلش نکردند.»
شیما انتصاری از نگرانی شدید خانواده نسبت به وضعیت این زندانی عقیدتی میگوید و خاطرنشان میکند: «ما هیچ خبری از وضعیت او نداریم. همسر یکی از همبندیشان به ما اطلاع داد که رضا دچار مشکل قلبی شده و به بیمارستان منتقل شده که ما هم به تمام بیمارستانهایی که زندانیان را میبردند مراجعه کردیم اما هیچ خبری از رضا نبود و بعد خبردار شدیم که اصلا رضا را به بیمارستان اعزام نکردهاند. جهت پیگیری به مسئولین هم مراجعه کردیم اما به بهانه نپوشیدن لباس زندان از اعزام و درمان او ممانعت میکنند.»
برگزاری دادگاههای غیابی بدون حضور وکیل و صدور احکام سنگین (جمعا ۶٠ سال حبس تعزیری)، انتقالهای پیاپی از بند عمومى به سلولهای انفرادی بازداشتگاههای ٢۴٠ و ٢٠٩ اطلاعات به مدت بیش از ١۶٠ روز، محرومیت از مرخصی و امکانات درمانى، به رغم آسیب دیدگى هنگام بازداشت و شکنجه جسمى در بازداشتگاهها و بیماریهای عارض شده در مدت حبس چهارساله، اجبار به استفاده از لباس زندان در محوطه زندان و اعزامهای پزشکى، تنها بخشی از فشارهایی است که در این مدت بر دراویش زندانى رفته است.
خانم انتصاری تاکید میکند: «فشارها روز به روز بر آنها بیشتر میشود. حتی حق دیدن و حرف زدن با هم را ندارند و در مراسمی که توسط زندانیان برگزار میشود اجازه شرکت ندارند و جالب است که به زندانیان دیگر سپردهاند که مواظب اینها باشند که مثلا به اینجا و آنجا نروند و هر کدام از برادران درویش را به یک بند منتقل کردهاند و آنها را از هم جدا کردهاند. در حالی که این کارها هیچ تاثیری در وحدت آنها ندارد و هر فشاری که بر یکی از آنها وارد میکنند برادران دیگر هم دست به اعتراض و اعتصاب غذا میزنند.»
او به آثار باقی مانده از ضرب و شتم زمان بازداشت برادرش اشاره میکند و میگوید: «زمان دستگیری دست و دنده رضا را شکستند و چهار روز در همان وضعیت در سلول انفرادی نگهداری کرده بودند و بعد به بیمارستان منتقل کردند که بعدها دکتر بعد از اینکه عکس گرفته بود٬ پرسیده بود این شکستگی دندهها مال چیست و رضا گفت موقع دستگیری اینقدر او را زدهاند که آخر خود ماموران خسته شدهاند و او را ول کردهاند.»
او یادآور میشود که برادرش در صدا و سیما خبرنگار و تصویر بردار بود. اما در سال ۸۸ از صدا و سیما اخراجش کردند و بعد در سایت مجذوبان درباره وضعیت دراویش خبر مینوشت که یکباره ریختند و او را دستگیر کردند و یکی از اتهاماتش تشکیل گروهک ضد امنیتی درویشی بود که معلوم شد این اتهام را قاضی صلواتی خودش اضافه کرده بوده است. بعد از اعتراضات به قاضی صلواتی پرونده را در تجدیدنظر به یک قاضی دیگر دادند و آن قاضی گفته تشکیل گروهکی در کار نبوده است اما هنوز حکم نداده است. در حقیقت در این سه سال حتی یکبار قاضی صلواتی آنها را ندیده و زمانی که حکم برای اینها صادر کرده اصلا برادران درویش و وکلایشان در دادگاه حضور نداشتند و هیچ روند قانونی رعایت نشده اما حکم غیابی برایشان صادر میکنند و الان هم منتظر رای دادگاه تجدیدنظر هستند که هیچ خبری نیست. این عزیزان در این مدت حتی یکبار وکلای خود را ملاقات نکردند!
از سوی دیگر به گفته خانواده دانشجو، این زندانی مشکل ریوی و آسم دارد که به نارسایی قلبی تبدیل شده و پزشک قانونی تایید کرده که تحمل حبس را ندارد و بیش از پنجاه درصد ریه خود را از دست دادهاند و بازتوانی ریه را میگذراند اما بعد از اینکه آقای کرمپور در حالیکه درمانش تکمیل نشده بود را به زندان برگردانند٬ آنها هم به زندان برگشتند الان هم که در حمایت از آقای یداللهی دست به اعتصاب غذا زده است و در شرایط بسیار نگران کنندهای بسر میبرد.
گفتنی است، اعتصاب کنندگان در بندهای ۴، ۷، ۸ و۳۵۰ زندان اوین تهران و بند عمومی زندان نظام شیراز نگهداری میشوند و این چندمینبار در سالهای گذشته است که تعدادی از دراویش گنابادی در زندانهای مختلف دست به اعتصاب غذا میزنند.