ارسال توسط مرجان تابع بردبار Marjan Tabe Bordbar
خبرگزاری هرانا – آیت الله کاظمینی بروجردی زندانی سیاسی زندان اوین طی نامهای به مجامع بین المللی مینویسد: «نهمین سال است که محروم از آزادی و درمان و دارو و وکیل و محکمه باز و علنی شدهام، جوانیم نابود شده و صحتم از بین رفته و خانوادهام به تعرض و تعدی عناصر حکومتی مبتلا شدهاند.»
متن کامل این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر میخوانید:
خدمت ریاست محترم دیوان بین المللی کیفری، دادستان معظم و قضاوت شریف، و حضور دبیر مصلح و اعضاء بزرگوار شورای حقوق بشر سازمان ملل،
درود این پیشوای توحیدی زندانی بر شما که عهده دار دفاع از انسانیت و حراست از حقوق پایمال شده مردم مظلوم و غارت شدهاید، از درون سلول مخوف و موحشم، ندای ملتی اسیر و بیپناه را به سویتان، معروض میدارم.
اینجانب به عنوان یک مدعی العموم که فریادگر اعتراضات تاریخی هموطنانم برعلیه حکام فاشیست و دیکتاتورکشورمان هستم از شما مسئولین حقوقی و قانونی استمداد میطلبم که بر سالهای متمادی استبداد به ظاهر دینی، تحقیق و تفحصی فراگیر کنید و جنایات وارده بر رعایای ایرانی را تبدیل به یک پرونده جنائی، جنگی نمائید که سی و پنج سالست، هیئت حاکمه قلدر و خائن و دروغگو به نام دیانت و معنویت سوار بر اریکه قدرت گشتهاند و دمار از روزگار فرزندان ایران در میآورند. آیا در محاکم شما جایی برای نجات مردمی زبان بریده و بر زمین افتاده، وجود دارد؟ همیشه شعار رژیم ارتجاعی ما، مردمی بودن و بهره گیری از اکثریت نفوس است، آیا اینها اجازه عرض اندام و حضور در صحنه را به مخالفان خویش میدهند؟ تا حقیقت آمار و ارقام موافق و مخالف مشاهده گردد؟ اکنون در پایتخت مملکت ما حکومت نظامی خاموش برقرار است یعنی اجتماع بیش از چند نفر، با قاطعیت و سرعت متفرق و منهدم میشوند. حال با چنین شرایط وخیم امنیتی و حفاظتی و اطلاعاتی چگونه گرفتاران و ناامیدان این آب و خاک عسرت و فلاکت و خفت خویش را ابراز و اعلان نمایند؟ بدون هیچگونه تردیدی سرزمین ما ثروتمندترین ممالک جهان است پس چرا آمار رسمی حکومت اعلام نود درصدی مردم در خط قرمز فقر میباشد؟ چه قدرتی باید در برابر سلطنت فقیه بایستد؟ و اجازه ندهد که دارائی ملی و ذخائر وطنی و سرمایههای میهنی ما خرج حماس و نصر الله و اسد و بحرین و عراق شود؟ هموطنانم که توان مقابله با سیستم تا دندان مسلح بیوجدان و آدم خوار را ندارند، چه کنند؟ و به چه شکلی منابع خداداده خود را به دست آورند؟ زندانها که پر از معترضان است، قبرستانها که مملو از اموات جوان و قربانیان روزمرگی است، بیمارستانها که از بیماران تهیدست و اسیران امراض ناعلاج اشباع میباشد، تیمارستانها هم که مالامال از شخصیتهای علمی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بوده که نتیجه سوء مدیریت دولتی و ستمکاری حکومتی میباشد. کمپهای ترک اعتیاد که جایگاه زنان و مردان جوان و نوجوانان رمیده از زندگی شده است، کانونهای خانوادگی هم در اثر دلسردیهای عصبی و اختلالات روحی که آن نیز محصول آزار دولتیان است، فروپاشیده مساجد نیز جای توطئه پرونده سازان و عاملین زر و زور و تزویر گشته است، من به خاطر اعراض از دین انقلاب، نهمین سال است که محروم از آزادی و درمان و دارو و وکیل و محکمه باز و علنی شدهام، جوانیم نابود شده و صحتم از بین رفته و خانوادهام به تعرض و تعدی عناصر حکومتی مبتلا شدهاند. امروز تاریخ معاصر شاهد فجایع اینها و تلاشهای همه جانبه شما در افشای ماهیت سردمداران ما است. نگارنده این رنجنامه در حال مرگ است و منتظر دادخواهی و کمکهای بین المللی است.
سید حسین کاظمینی بروجردی
ایران- تهران – زندان اوین
مرداد ۱۳۹۳