رمضانی که بر ملت ایران گذشت، اسفناکترین صیامی بود که در تاریخ دیانت این مرز و بوم، نگاشته شد.
آیا به راستی “فطر” عید است؟ عید مسلمین بیچاره و تهیدست و آفت زده؟
عیدی با شیرینی عذاب و طعم دیکتاتوری؟ آیا این اعیاد اسلامی، پیام دارند؟
رعیت بینوای ایرانی، نه اعتقادی برایش مانده که تا در زیر سایه اش، آرام گیرد و نه اعتباری که به آن دل خوش دارد و نه مایملکی که رفع نیاز کند، براساس چنین دیانتی، حکم اعدام مظلومین صادر می شود و با روانه کردن اموال عمومی به پایگاه های سوریه و عراق و لبنان و بحرین فرمان به غارت بیت المال مسلمین می دهند و منابع خداداده ملت ایران، برای تقویت نیروهای اطلاعاتی و جاسوسی و ایذائی در داخل و خارج کشور صرف شود و فرزندان فلک زاده این سرزمین مقدس، از کثرت فقر و فلاکت و خسارت به پیری زودرس رسیده و در امراض لاعلاج از بین بروند. ای انسانهای با وجدان، به یاد اشکهای همنوعانتان در این خطه از دنیا باشید که گذشته ای بزرگ داشته اند و اکنون فاقد عزت و غنا و حیاتند. سی و پنج فطر بر مردم محروم و تاراج شده ما گذشت، و افاضه ای جز تداوم محرومیّت و تبعیض و ظلم نداشت، این عید هیئت حاکمه زورگوست که تحت عنوان شعائر اسلامی، به غارت بیت المال پرداخته و صاحبان ثروت مادری را از تصرفشان منع می نمود.
ای مومنین و موحدین، برای فرزندان اسلام در این مملکت دعا کنید که به نام شریعت، دنیایشان را منهدم کردند، و به اسم جانشینان خدا روی زمین، به استحاله فکری و عقیدتی پرداختند تا جائی که تعهدات الهی را گرفتند و به جایش بغض وعداوت و کینه نسبت به دین و مذهب در دلها کاشتند و با شعار دیانت ما عین سیاست ماست، نسلهای بعد را هم از انگیزه های مذهبی گریزان نمودند.