(بدون عنوان)

IMG_1764

گزارش پنجمین روز از بیست و سومین نشست

شورای حقوق بشر ملل متحد درژنو

سومین رویداد جانبی کارزار افشای نقض حقوق بشر در جمھوری اسلامی ایران , در پنجمین روز از بیست وسومین نشست شورای حقوق بشر ملل متحد درژنف، با موضوع “نقضحقوق بشر در جمھوری اسلامی.ایران” برگزار شد. امیر معماریان

فعال سابق دانشجویی و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابھر نزدیک بھ طیف علامھ دفتر تحکیم وحدت و یکی از اعضای گرداننده کمپین “حمایت از حق تحصیل شھروندان ایرانی”؛ اولین. سخنرانان این نشست بودند کھ پیرامون” حق تحصیل ” صحبت کردندمتن سخنرانی ایشان بھ شرح زیر می باشد

با عرضسلام خدمت ھمھ ی حضار محترم
احترام بھ حق تحصیل برای ھمھ ی شھروندان فارغ از اعتقادات مذھبی، سیاسی، جنسیت و نژاد از نشانھ ھای
.بارز پایبندی حکومت ھا بھ یکی از جنبھ ھای مھم حقوق بشر در سطح جھان است
در طول 34 سال حکومت جمھوری اسلامی موارد متعددی از نقضحق تحصیل شھروندان در دانشگاه ھای
.ایران گزارش شده است
در اردیبھشت سال 1359 انقلاب فرھنگی در ایران منجر بھ حذف ده ھا ھزار نفر از اساتید و دانشجوبان
.منتقد افکار و اعمال حاکمیت شد کھ تا سال ھای بعد نیز این روند بھ اشکال مختلف ادامھ پیدا کرده است
پس از روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمھوری سال 84 بخشی از سیاست ھای
وزارت علوم ایران و سازمان سنجش ایران بھ طور پر رنگ تری در راستای تصمیم ھای نھاد ھای
.سرکوبگر برون دانشگاھی مانند وزارت اطلاعات و بخش ھایی از قوه قضاییھ قرار گرفت
علاوه بر این با تصمیم وزیر علوم و تایید شورای عالی انقلاب فرھنگی افراد جدیدی بھ عنوان روسای
دانشگاه ھای کشور منصوب شدند کھ در طول این سال ھا سھم عمده ای در محرومیت از تحصیل دانشجویان
.داشتھ اند
بھ منظور بررسی سیاست ھای جمھوری اسلامی در نحوه محروم کردن شھروندان از حق تحصیل بھ بررسی
.روند محروم از حق تحصیل شدن دانشجویان از سال 84 تا امسال می پردازیم
:نھاد ھای ناقضحق تحصیل شھروندان ایرانی
:سازمان سنجش آموزش کشور-
این سازمان وظیفھ دارد تمامی امتحانات و کنکور ھایی کھ شھروند ایرانی می بایست انجام دھد تا از این
.طریق بھ دانشگاه راه پیدا کند را برگزار می کند
این سازمان زیر مجموعھ ای از وزارت علوم است کھ مسئولیت محروم از تحصیل کردن شھروندان در
.مقاطع دانشگاھی کاملا مستقیما بھ این سازمان مربوط است
بررسی صلاحیت ھای عمومی داوطلبان برای ورود بھ دانشگاه بر اساس آیین نامھ ھا و مصوبات مراجع ذی
صلاح از اھداف این سازمان است ولی این سازمان برنامھ ی خود را بر این اساس تعریف می کند کھ کسی
اجازه ورود بھ دانشگاه دارد کھ ابتدا بھ یکی از ادیانی کھ در قانون اساسی این کشور اسمش آمده است
( مسلمان، زرتشتی، کلیمی و مسیحی) اعتقاد داشتھ باشد. این بدین معناست کھ اگر کسی بھ آیین بھاییت اعتقاد
.داشتھ باشد اجازه ورود بھ دانشگاه را نخواھد داشت
نداشتن عناد با نظام جمھوری اسلامی، عدم تبلیغ مارکسیسم و عدم تبلیغ ماتریالیست؛ اگر احراز شود کھ عده
.ای در این زمینھ ھا تلاش می کنند، از حق تحصیل برخوردار نخواھند شد
.از سال 1385 ، ستاره دار کردن دانشجویان جز برنامھ ھای بسیار جدی این سازمان بوده است
ستاره دار کردن دانشجویان بھ مفھوم اینکھ اگر دانشجویی تحصیلش را در مقطع لیسانس تمام کرد در مقطع
.بعد اجازه وارد شدن نخواھد داشت و در کنار کارنامھ ی صادر شده برای وی ستاره ای دیده می شود
برای مثال آقای پویان محمودیان نفر ششم کنکور ارشد در رشتھ پلیمر دانشگاه پلی تکنیک اجازه ی ورود بھ
.دانشگاه پیدا نمی کند
:شورای عالی انقلاب فرھنگی-
.دومین نھادی است کھ مسئولیت محروم کردن شھروند ایرانی از ادامھ تحصیل را بر عھده دارد
نھادی کھ پس از انقلاب فرھنگی در خرداد سال 1359 بھ دستور شخصآیت لله خمینی برای گزینش اساتید و
.دانشجویان و اسلامی کردن فضای دانشگاه ھای کشور ایجاد شده است
.ریاست این شورا کھ وظایف آن بعد ھا گسترش پیدا کرد، بر عھده ی شخصرییس جمھور است
ساختار آن از دو مجموعھ ی اعضای حقوقی و حقیقی تشکیل شده کھ از طرف رھبر کنونی جمھوری اسلامی
.ایران انتخاب می شوند
شورای عالی انقلاب فرھنگی در 16 بھمن ماه سال 1363 آیین نامھ گزینش اخلاقی داوطلبان ورود بھ دانشگاه
.را تصویب کرده است
بر اساس بند الف این آیین نامھ داوطلبانی حق ورود بھ دانشگاه ھا را دارند کھ علاوه بر قبولی در امتحانات
.کنکور بھ دین اسلام یا یکی دیگر از ادیان آسمانی تدین داشتھ باشند
.عدم مبارزه با نظام جمھوری اسلامی ایران و عدم اشتھار بھ فساد اخلاقی از دیگر موارد این آیین نامھ است
روش گزینشی کھ در موارد سوابق سیاسی و اخلاقی داوطلبان باید از نھاد ھایی مثل وزارت آموزش و
پرورش، دادستانی، دادسرای انقلاب و وزارت اظلاعات کتبا برای کسانی کھ مشکوک ھستند در موردشان
.استعلام شود
در سال 67 تبصره جدیدی در این مصویھ اضافھ شد کھ در بند 2 این مصوبھ آمده است کھ کسانی کھ در حق
آن ھا وزارت اطلاعات یا مراجع قانونی گزارش ھایی مبنی بر فساد اخلاقی یا فعالیت ھای سیاسی آن ھا داده
.باشد ھنگام ورود آن ھا بھ دانشگاه ھا تعھد گرفتھ می شود کھ رفتار خود را اصلاح کنند
این شورا دو ھقتھ ی بعد مصادیق فساد و عناد را بدین گونھ مشخصکرده است: داوطلبان می بایست کاملا
مطابق با ھر آنچھ کھ یک انسان ساختھ شده توسط یک حکومت مذھبی است رفتار کند تا در دانشگاه بتواند
.بدون مشکل تحصیل کنند
:وزات علوم-
رییس سازمان سنجش کھ معاون وزیر علوم است سیاست ھای کلان این وزارتخانھ را در محروم از تحصیل
.کردن دانشجویان بھ اجرا می گذارد
انتصاب روسای دانشگاه ھای کشور ھم سو با دیدگاه ھای این وزارتخانھ انجام می شود کھ شمار بسیاری از
دانشجویان بھ خاطر انتقاد، فعالیت ھای دانشجویی، عقاید سیاسی و مذھبی بھ طور موقت از تحصیل محروم
.می شوند و از دانشگاه اخراج می شوند
کمیتھ مرکزی انضباطی این وزارتخانھ نیز در موارد بسیاری احکام اخراج از دانشگاه را برای دانشجویان
.صادر کرده است
تنھا کمیتھ مرکزی انضباطی این وزارتخانھ قادر است کھ بھ شکل مستقیم احکام منع موقت از تحصیل بیشتر
.از 2 ترم و تغییر محل تحصیل دانشجو و اخراج و محرومیت از دانشگاه از 1 سال تا 3 سال را صادر کند
بر اساس مصوبھ 358 شورای عالی انقلاب فرھنگی در تاریخ 14 شھریور 74 ترکیب اعضا مشخصمی
شوند. مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیھ، معاون دانشجویی وزیر علوم، یک نفر حقوقدان، معاون دانشجویی یکی
. … از دانشگاه ھا و
ھمچنین بر اساس ماده 12 این آیین نامھ در صورتیکھ مراجع امنیتی یا قضایی تشخیصبھ عدم صلاحیت
تحصیل دانشجویی بدھند باید مراتب را کتبا با ذکر نوع و میزان تخلف بھ کمیتھ گزارش دھند تا کمیتھ ی
.مرکزی بر اساس این موارد تصمیم بگیرد
محمد مھدی زارعی و کامران دانشجو وزاری سابق و فعلی وزارت علوم در دوران ریاست جمھوری آقای
.احمدی نژاد ھستند
:دانشگاه آزاد و وزارت بھداشت-
وزارت بھداشت، درمان و آموزش پزشکی مسئولیت دانشگاه ھای علوم پزشکی در سراسر کشور را بر عھده
.دارد
این وزارتخانھ در ساختاری مشابھ با وزارت علوم بھ پرونده دانشجویان رسیدگی می کند و در سال ھای اخیر
.شماری از دانشجویان را از تحصیل محروم کرده است
دانشگاه ھای آزاد اسلامی ھم در سال گذشتھ نزدیک بھ 1 میلیون و 700 ھزار دانشجو در سراسر کشور داشتھ
.است
دانشگاه ھای آزاد اسلامی دارای کمیتھ ھای انضباطی بدوی، تجدید نظر و مرکزی است کھ در سال ھای اخیر
.شمار زیادی از دانشجویان را بھ شکل موقت یا دائم از تحصیل محروم کرده است
بنا بر آیین نامھ مصوب اعضای کمیتھ انضباطی بدوی دانشگاه آزاد بدین شکل است: معاون دانشجویی،
مسئول فرھنگی اسلامی در واحد ھای کوچک، دو نفر اعضای ھیئت علمی و یک دانشجو. ( اعضای ھیئت
(علمی ترجیحا باید متاھل باشند
.مرحلھ تجدید نظر در آرا صادر شده نیز در کمیتھ انضباطی دانشجویی تجدید نظر شکل می گیرد
وزارت اطلاعات و قوه قضاییھ-
این دو نھاد بیشترین آمار را علیھ دانشجویان جمع آوری می کنند و بھ عنوان مرجع تصمیم گیری برای
.شھروندان محروم از تحصیل و دانشجویان ستاره دار شناختھ می شوند
در کمپین “حمایت از حق تحصیل شھروندان ایرانی” گزارشی شامل 1000 مورد نقضحق تحصیل
.دانشجویان تھیھ شده است
در پایان خدمت شما حضار محترم عرضمی کنم کھ اقدام حکومت جمھوری اسلامی ایران مبنی بر جلوگیری
از تحصیل شمار زیادی از شھروندان ایرانی بھ دلیل عقاید سیاسی، مذھبی و یا فعالیت ھای صلح آمیز بھ دور
از خشونت و یا تبعیضتحصیلی علیھ زنان بھ دلیل جنسیت علاوه بر اینکھ رفتاری مخالف با شان و کرامت
انسانی است، مخالف بند ھایی از قانون اساسی کشور و ھمچنین میثاق ھا و کنوانسیون ھای بین المللی است
.کھ ایران بھ رعایت مفاد آن متعھد شده است
بر اساس بند ھایی از ماده ی دوم و ماده ی سیزدھم میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرھنگی کھ
جمھوری اسلامی نیز بدان متعھد شده است آمورش عالی باید بھ طور مساوی برای ھمھ ی شھروندان بدون
ھیچگونھ تبعیضاز حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذھب، عقیده سیاسی و یا ھر عقیده ی دیگر و یا اصل
.منشا ملی و اجتماعی، دارایی، نسب و یا ھر وضعیت دیگری در دسترس باشد
رفتار جمھوری اسلامی در محرومیت از تحصیل شھروندان از تحصیل ھمچنین بھ طور آشکار با اصول
متعددی از اعلامیھ جھانیھ حقوق بشر، پیمان بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون ھای یونسکو علیھ
.تبعیضتحصیلی در تضاد است
در بخش ھایی از بخش اول ماده 26 اعلامیھ جھانی حقوق بشر بھ صراحت ذکر شده است دستیابی بھ آموزش
.عالی بھ شکلی برابر برای تمام افراد و بر پایھ ی شایستگی ھای فردی صورت پذیرد
این در حالیست کھ بند ھای دیگری از این اعلامیھ جھان شمول نیز بھ شکلی آشکار توسط جمھوری اسلامی با
.محرومیت از تحصیل شھروندان بھ شکلی غیر قانونی و تبعیضآمیز نقضمی گردد
در بند نخست کنوانسیون علیھ تبعیضتحصیلی نیز ھرگونھ محرومیت و محدودیتی بر اساس مواردی مانند
.زبان، مذھب، عقاید سیاسی و سایر موضوعات نفی شده است
اگر چھ جمھوری اسلامی ایران ھمواره با انکار محرومیت از تحصیل شھروندان بھ دلایل مختلف مسئولیت
اقدامات غیر قانونی و غیر انسانی خود را نمی پذیرد اما باید اقدامات موثر سازمان ھای بین المللی در این
.زمینھ انجام شود
حکومت ایران باید در مرحلھ اول کلیھ احکام نا عادلانھ محرومیت از تحصیل صادر شده را لغو کند و نسبت
.بھ تغییر قوانین تبعیضآمیز خودش اقدام کند
ھمچنین دانشجویان محروم از تحصیل زندانی مانند ضیا نبوی، مجید دری و مجید توکلی کھ بھ جرم پیگیری
حق تحصیل و عضویت در شورای دفاع از حق تحصیل بازداشت و با احکام طولانی مدت حبس شدند آزاد
.شوند
لینک ویدئوی

خانم شھناز غلامی
روزنامھ نگار و زندانی سیاسی سابق ؛یکی از سخنرانان این نشست بودند کھ با موضوع “بخش زنان در
زندان تبریز
. صحبت کردند ”
متن سخنرانی خانم شھناز غلامی در بیست و دومین نشست حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو سوئیس
:پیرامون” بند زنان زندان تبریز” , بھ شرح زیر می باشد
سخنرانی خانم شھناز غلامی در بیست و دومین نشست حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو سوئیس پیرامون
31/05/ بند زنان زندان تبریز , 2013
با درود بھ ھمھ زندانیان و بھ یاد جانباختگان سرتا سر جھان کھ جان خود را بھای آرمان رھایی بشر از ھر
گونھ ستم و استثمار کردند و با سلام بھ حضار شرکت کننده در بیست و سومین نشست شورای حقوق بشر
.سازمان ملل متحد در شھر ژنو
من شھناز غلامی روزنامھ نگار زندانی ھستم کھ بیشترین نوشتھ ھایم در باره مسائل اجتماعی و فرھنگی چون
تبعیض جنسیتی علیھ زنان و تحمیل ستم و محرومیت علیھ مردم آذربایجان مانند شکنجھ و آزار دستگیر شدگان
. ؛ اعدام ھا و سرکوب ھای سیستماتیک توسط ارتجاع جمھوری اسلامی می باشد
من در سال 1368 بھ علت فعالیت ھای سیاسیم بھ ھشت سال حبس محکوم شدم و بدون اینکھ در تمام این مدت
بھ مرخصی بروم بعد از بیش از نصفی از محکومیتم از زندان آزاد شدم . برای بار دوم در مرداد ماه 1386
بھ مدت یکماه بھ دلیل درج مقالھ ای با عنوان شفاف سازی پیرامون حوادث آذربایجان و شرکت در راھپیمایی
آن سال دستگیر شدم و بعد با سند کارگاه یکی از دوستانم توسط یکی از دوستانم بھ طور موقت آزاد شدم ولی
بار دوم دستگیری من از طرف دادگاه بھ اتھام تبلیغ علیھ نظام بھ شش ماه حبس محکوم شدم و برای بار سوم
در 19 آبان 1387 دستگیر شدم و بعد از 69 روز از آنجاییکھ ھنوز احکام صادره برا ی من در دادگاه انقلاب
اسلامی تبریز در مرحلھ تجدید نظر بود توانستم با گذاشتن سند 20 میلیون تومانی از زندان تبریز بھ طور
موقت آزاد شوم و از آنجاییکھ ممنوع الخروج شده بودم با استفاده از فرصت بھ خارج از کشور آمده و
.تقاضای پناھندگی دادم
ولی بعد از خروج از ایران نیز از طرف شعبھ 2 دادگاه انقلاب اسلامی تبریز نیز بھ طور غیابی برای بار
سوم بھ ھشت سال حبس محکوم شدم یعنی من در مجموع از طرف دادگاه انقلاب اسلامی تبریز بھ 16 سال و
. شش ماه حبس محکوم شدم
در ضمن من درسال 1386 و سال 87 با سکینھ آشتیانی کھ محکوم بھ سنگسار شده است ھم سلول بوده ام و با
. او برای گرفتن حکم بھ دادگاه برده شدیم
خبرھایی کھ ھر روز از داخل ایران بھ گوش ما میرسد حکایت از سرکوب دامنھ دار وتداوم خشونت نسبت بھ
معترضین سیاسی در سرتاسر کشور دارد متاسفانھ در ایران شاھد موج گسترده ای از اعدام ھا و تجاوزات
جنسی سیستماتیک و شکنجھ ھای جسمی و روانی فلھ ای زندانیان سیاسی ھستیم مردم آذربایجان نیز چالش
ھای مربوط بھ خود را دارند و مجبور ھستند تا روند تصاعدی اختناق ، فقر و نابرابری اقتصادی ، تورم ،
. بیکاری ، اعتیاد ، فحشا و … را بھ طرز مضاعف تجربھ کنند
در رابطھ با زندان زنان آذربایجان باید بگویم کھ در این زندان نیز ھمچون سایر زندان ھای کشور شکنجھ ،
تجاوز جنسی و اعدام علیھ زنان زندانی اعم از سیاسی و غیر سیاسی بھ طرز بی سابقھ ای وجود دارد ولی
متاسفانھ این اخبار نھ در رسانھ ھای حکومتی و نھ در رسانھ ھای غیر دولتی کھ خودشان را اپوزیسیون
معرفی می کنند ؛ آنطور کھ باید و شاید مورد توجھ واقع نمی شود .ھمین مسئلھ نیز باعث می شود کھ ھمین
. شکنجھ شدگان و اعدامیان و زندانیان قربانیان خاموش رژیم فاشیست اسلامی در زندان ھای آذربایجان باشند
موارد اعدام کھ در این گزارش می آید مربوط بھ اعدام ھای سال 1386 تا 1387 شمسی می باشد کھ من در
. آنجا بھ عنوان ژورنالیست بھ عنوان زندانی خودم شاھد آن ھا بوده ام
. کودکان مربوط بھ اعدام در بند 8 زندان زنان تبریز
لیلا قامتی او کودکی بود کھ در ھنگام بازی با دوستش بھ طور تصادفی او را در چاه خانھ ی خود انداختھ بود
و منجر بھ قتل وی شده بود کھ بھ این دلیل سال ھا زندانی شد و با اینکھ کودکی بیش نبود بھ قصاصمحکوم
گردید او پس از اینکھ 18 سالھ شد بھ درخواست خانواده ی مقتول کھ از فامیل ھای نزدیکش بود در زندان
اعدام شد . و من در آنجا شاھد درد و رنجی بودم کھ او با جثھ ای کوچک تن نحیف و رنجورش متحمل می
. شد
زھرا شکوری یا شکور زاده زندانی دیگری بود کھ اززندان مراغھ بھ زندان تبریز منتقل شده بود او از سن
15 سالگی بھ جرم قتل دختر خوانده اش کھ دختر بچھ ی 5 سالھ بود زندانی شده بود ھمسر او مردی 35 سالھ
. بود کھ ھمسر دومش را طلاق داده بود و با زھرا کھ کودکی بیش نبود ازدواج کرده بود
پدر ھمواره دختر خردسالش را مورد ضرب وشتم قرار میداده است بھ طوری کھ یک گوش کودک بر اثر
کتک ھایی کھ پدر بھ او می زده است ناشنوا شده بود ماجرای کشتھ شدن دختر بچھ از این قراربوده است کھ
ھمسر زھرا برای بچھ اش النگو می خرد و این باعث نزاع دو کودک می شود , تا جایی کھ پدر دخالت می
کند و در نتیجھ بچھ بر اثر ضربات پدر کشتھ میشود. پدر بھ اتفاق زھرا کودک را کھ از ناحیھ سینھ چاقو
.خورده بود در حیاط خانھ دفن می کنند
در زمانی کھ ماموران پلیس بھ شکایت مادر بچھ خانھ را جستجو می کردند جسد بی جان بچھ را از زیر خاک
باغچھ بیرون می آورند در بازجویی کھ از زھرا توسط پلیس آگاھی صورتی می گیرد زھرا بھ سفارش
ھمسرش کھ قاتل واقعی دختر 5 سالھ اش بوده ھمھ ی جرم را بھ عھده می گیرد و بھ قصاصمحکوم میشود و
از آن روز بھ بعد او در زندان مراغھ و زندان تبریز زندانی میشود ھمسرش نیز برای مدت کوتاھی دستگیر
ولی با تبانی با ھمسر اولش یعنی مادر بچھ ی مقتول خودش را از زندان و قصاصنجات می دھد و بھ اتفاق
ھمسر اول کھ پیشنھاد ازدواج دوباره را بھ او داده است علیھ زھرا شکایت می کند و بھ این ترتیب زھرای
. بیگناه کھ خود کودکی بیش نبوده بھ قصاصمحکوم میشود
من در زمانی کھ در زندان بودم او در سخت ترین شرایط ممکن زندانی شده بود و قرار بود بعد از رسیدن بھ
سن 18 سالھ گی اعدام شود کھ من از وقتی کھ از زندان تبریز بھ خارج از ایران آمدم اطلاعی در مورد او
. ندارم کھ حکم اعدام در باره ی او بھ اجرا در آمده است یا خیر
فریبا و مادرش ، فریبا کودکی بود کھ گفتھ میشد با مادرش ؛ پدرش را کھ پاسدار بوده است با گلولھ تفنگ
خودش بھ قتل رسانده است .رقیھ و دختر بچھ ی ناتنی شوھرش ، رقیھ اھل یکی از روستاھای اطراف
آذرشھر بود او متھم شده بود کھ با پسر و دختر بچھ ی ناتنی اش ؛ شوھرش را کھ آنھا را بھ تن فروشی مجبور
. میکرده بھ طویلھ برده و در آنجا او را با زنجیر بستھ و سپس با بیل و کلنگ او را کشتھ اند
بزرگسالان محکوم بھ اعدام در بند 8 زندان زنان تبریز
خدیجھ اھل کردستان بود ولی در تبریز زندگی می کرد او کھ بھ اتھام قتل شوھرش بھ زندان آورده شده بود
می گفت کھ ما در شرایط بسیار سختی بھ سر می بردیم من با بچھ ھایم در کارخانھ آجر پزی تبریز کار می
کردم ولی شوھرم بھ شدت مرا کتک می زد و مورد آزاد و اذیت قرار میداد او بدون اجازه من ھمسر دیگری
گرفتھ بود و ما ھر چھ پس انداز می کردیم او ھمھ را خرج خود و ھمسر دوم خود میکرد تا اینکھ یک روز در
دعوای ھر روزه بیل را برداشتم و او را مصدوم کردم خدیجھ خانم بعد از این ماجرا از طرف کلانتری محل
دستگیر شده و از آن زمان دچار اختلالات ھوش حواس گردیده بود او فکر میکرد شوھرش ھنوز زنده است و
تنھا سرش خونریزی کرده است در اکثر روزھا دچار تشنج ھای شدید عصبی میشد و با ھرکسی کھ در مورد
. زندگیش صحبت می کرد می گفت این بار دیگر از شوھرش طلاق خواھد گرفت
ستاره زنی بود کھ متھم شده بود با دوست پسرش بھ فرزندان و ھمسرش قرصسم دار داده و باعث مرگ ھمھ
ی آنھا شده است . فاطمھ اھل مراغھ بود و گفتھ میشد کھ با دوست پسرش بھ شوھر معتادش سم خورانده بود و
. ھمچنین فاطمھ از دوست پسرش حاملھ بود
اشرف اھل مراغھ بود او متھم شده بود کھ با تبانی پسرش ، شوھرش را کھ خیلی بد اخلاق بوده است و دائما
. او و پسرش را کتک میزده است حلق آویز کرده است
سارا قربانی ، سارا نیز متھم شده بود کھ با دوست پسرش کھ اوھم نیز در زندان بود شوھرش را با طناب خفھ
. کرده است
خدیجھ زن بسیار زیبای اھل یکان مرند بود کھ متھم شده بود با دوست پسرش اتاقی را کھ شوھرش در آن
خوابیده بود آتش زده اند
صفانھ و مریم کھ از اطراف روستای بستان آباد آمده بود او با خواھرش کھ جاری ھم نیز بودند بھ جرم کشتن
مادر شوھرشان چندین سال بود کھ در زندان بسر می بردند آنھا می گفتند کھ مادر شوھر ما خیلی بھانھ گیر
بود و ھمیشھ با ما دعوا داشت و باعث ایجاد ناراحتی و درگیر در خانواده ما می شد . تا اینکھ یک روز با یک
روسری او را خفھ کردیم و بعدا برای اینکھ جای اثر انگشتان ما باقی نماند در حیاط خانھ اش با بنزین او را
. آتش زدیم
ادا زن کرمانشاھی بود کھ بھ اتھام قتل ھمسر معتادش ؛ کھ او را و دخترش را ؛ بھ تن فروشی مجبور می
. کرده بھ اعدام محکوم شده بود
شھناز غلامی کھ ھمنام من ھم بود اھل اھواز بود بیشتر از ده سال بود کھ بھ اتھام قاچاق مواد مخدر حکم
. اعدام گرفتھ بود
. بلقیس پیرزنی بود کھ گفتھ می شد ھمسرش را بھ طور فجیعی مثلھ کرده بود
. جمیلھ اھل اھر بود و با برادرش مردی را کھ مزاحم زندگی او شده بود کشتھ بود
شکنجھ و آزار زنان سیاسی در تبریز
زنان فعال سیاسی ما چھ در آذربایجان و چھ در سایر مناطق ایران وقتی با اراده آگاھانھ خود وارد فعالبت ھای
حوزه سیاسی و اجتماعی می شوند بھ مراتب بیشتر از مردان فعال در این عرصھ باید ھزینھ این اتھام بھ
غایت سخت را چھ در داخل زندان و چھ در بیرون زندان بپردازند . زنان مبارز سیاسی در ھنگام دستگیری
بدون توجھ بھ ظرافت ھای روحی زنانھ شان تا زمان اتمام مراحل بازجویی شان کھ سخت ترین مرحلھ
دستگیری است در سلول ھای انفرادی زندان اطلاعات زندانی میشوند بازجویی برای تخلیھ روحیھ و روال
دستگیر شدگان و نیز برای ایجاد بی خوابی برای آنھا اغلب در اواخر شب و نیمھ ھای شب انجام می گرفت
علاوه بر آن بازجویی توسط چندین بازجو بھ صورت توامان بود . فحاشی و توھین ھای زشت اخلاقی و
اھانت بھ دستگیر شدگان از امور متداولی بود کھ از لحظھ دستگیری تا زمان آزادی بھ طرزی مستمر و پایان
ناپذیر برای شکستن روحیھ مقاومت زندانیان زن بھ نحو بیرحمانھ ای انجام می گرفت. زندانیان سیاسی زن کھ
مادر بوده و فرزند داشتھ اند اغلب فرزندان آنھا تھدید بھ مرگ و ربوده شدن و شکنجھ و آزاد می شدند .
شکنجھ و زدن تازیانھ بھ کف متھمان زندانیان سیاسی زن در ھنگام عادت ھای ماھیانھ زن برای ماندگاری
درد در تن و جان نحیف خستھ از رنج شلاق و مشت و لگد … از دیگر مسائلی بود کھ در زندان تبریز و اداره
.اطلاعات تبریز بھ کرات مشاھده میشد
ایراد توھین ھای زشت اخلاقی نسبت بھ زنان متھم ساختن آنھا بھ داشتن روابط نامشروع با مردانی کھ با آنھا
فعالیت سیاسی می کردند از دیگر شکنجھ ھا و آزار ھای روحی و روانی بود کھ برای بھ ابتذال کشاندن
روابط سیاسی و فکری افراد بھ آنھا ایراد می شد وادار کردن زنان فعال سیاسی کھ دستگیر و زندانی می
شدند. بھ سر کردن چادر ھای سیاه و کثیف و غیر بھداشتی و محبور ساختن آنھا بھ پوشاندن تمام قسمت ھای
بدن بھ جز دو دست و دو چشم در داخل زندان و نیز توسط ماموران سپاه توسط ماوران اطلاعات و نیز
. نگھبان ھای بند از جملھ شکنجھ ھایی است کھ در طی بیش از سھ دھھ انجام گرفتھ و می گیرد
ماموران اداره اطلاعات و مسئولان زندان نسبت بھ مسائل اعتصاب غذای زندانیان زن سیاسی ابراز بی
تفاوتی می کردند و گرسنگی و تشنگی زندانیان برای آنھا بھ ھیچ عنوان مھم نبوده است. بھ زندانیان سیاسی
. زن اجازه ھواخوری بھ ندرت و خیلی کم داده می شد
قبلا در زندان تبریز بند جداگانھ ای بھ نام بند نسوان گروھکی بند 12 وجود داشت کھ زندانیان سیاسی زن را
در آنجا محفوظ می کردند با آزاد شدن زندانیان در نتیجھ پایان گرفتن حکم ھایشان و در نتیجھ کم شدن
زندانیان سیاسی این بند عملا منحل شد و زنان زندانی بھ بند نسوان منتقل شدند و در آنجا در بین زندانیان
. بدون اینکھ تفکیک نوع جرم انجام بگیرد زندانی شده اند
در گذشتھ برای زندانیان امکان استخدام وکیل برای زندانیان فعال سیاسی وجود نداشت و ھر گونھ درخواستی
برای داشتن وکیل از سوی بازجویان و قضات با تمسخر و بی اعتنایی مواجھ می شد . ولی امروز با توجھ بھ
فعالیت ھای صورت گرفتھ نسبت بھ این موضوع و موضوعات مشابھ از سوی فعالین مدنی و حقوق بشری
دادگاه ھا مجبور شدند تا بھ زندانیان سیاسی اجازه داشتن وکیل را بدھند چنانچھ در ارتباط با خودم آقای نقی
محمودی وکیل محترم کھ اکنون در این جلسھ حضور دارند با تلاش ھای مستمر خود موجبات آزادیم را از
. زندان بھ وجود آورند
امیدوارم شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در بیست و سومین نشست خود نقضحقوق زندانیان زن و
کودکان در زندان زنان آذربایجان کھ در واقع نقضحقوق تمامی انساینت است مورد رسیدگی و توجھ قرار
دھند و عاملان آن را بھ عنوان ناقضان حقوق بشر بھ دنیا معرفی نماید بھ امید فردایی عاری از اسارت عاری
. از سنگسار و اعدام و … و آروزی پیروزی عدالت در سرتاسر جھان
لینک ویدئوی

خانم ایران دخت انصاری
فعال حقوق زنان و فعال سیاسی و زندانی سابق در رژیم جمھوری اسلامی کھ عده ی زیادی از افراد خانواده
ایشان در دھھ اول انقلاب زندانی و اعدام شدند . ایشان دیگر سخنران این نشست بودند کھ با موضوع
. “خشونت علیھ زنان در قانون و عمل ” صحبت کردند
متن سخنرانی ایشان بھ شرح زیر می باشد
ایران دخت انصاری فعال حقوق زنان و فعال سیاسی و زندانی سابق در رژیم جمھوری اسلامی کھ عده ی
زیادی از افراد خانواده ایشان در دھھ اول انقلاب زندانی و اعدام شدند ھمسر ایشان جمشید سپھوند در سال
1987 )بھ جوخھ ھای اعدام سپرده شدند . علاوه براین عده ای از ) 1985 )و برادرشان در سال 1366 ) 1364
فامیل بستگان و دوستان ایشان طی فاجعھ ملی کشتار زندانیان اعدام شدند . ایراندخت انصاری ھماکنون ساکن
فرانسھ ھستند وبا انجمن ھای مربوط بھ زنان ھمکاری نزدیک و فعال دارند او بھ زنان مھاجر و پناھنده کمک
: می کنند موضوع سخنرانی و گزارش ایراندخت انصاری قتل ھای ناموسی است
با درود خدمت حضار گرامی و با تشکر از کمیتھ تدارک این جلسات کھ حتما زحمات زیادی کشیدند کھ بتوانند
این فرصت را فراھم بکنند کھ ما بتوانیم راجع بھ جنایاتی کھ در حکومت اسلامی صورت می گیرد امکان این
را داشتھ باشیم کھ حرف بزنیم ھر چند صحبت کردن راجع بھ این جنایات ھا بسیار امر دشواری است از نظر
روانی و بھ خصوصکھ ھمھ ی ما در این سالھا این امید را داشتیم کھ با افشا گری این جنایت ھا و با محکوم
شدن حکومت مذھبی در ایران بتوانیم یک گامی بھ جلو برداریم کھ نقضحقوق تمام انسان ھا ؛ زن و مرد کھ
. در مورد زن در ایران دو گانھ است را یک مانعی در جلوی آن ایجاد بکنیم
. سپاسگزار ھستم از دوستانی کھ این گونھ جلسات را سازماندھی کردند و از من ھم دعوت کردند
در مورد قتلھای ناموسی فکر میکنم کھ چیزی کھ مھم است بھ آن توجھ داشتھ باشیم یکی از خشتن ترین اشکال
اعمال خشونت در جامعھ پدر سالار ھست اگر بخواھیم در واقع تعریفی از قتلھای ناموسی داشتھ باشیم وقتی
کھ یک زن یا یک دختر توسط پدر ؛ برادر ، ھمسر و یا مردان خویشاوندش بھ خاطر حفظ آبرو تحت پوشش
اینکھ این دختر می خواستھ آبروی این خانواده را ببرد بھ این اصطلاحا می گویند قتلھای ناموسی کھ در کلمھ
فرانسھ می گویند “خیم اونو ” کھ کلمھ ” اونو” بھ معنای ھمان آبرو یا حافظھ ؛ چون من سعی کردم ببینم کھ
. در فرھنگ ھای دیگھ چھ مترادف ھایی ھست و این در واقع در بسیاری از کشور ھای جھان وجود دارد
متاسفانھ آمار دقیقی از قتلھای ناموسی در دست نیست ولی آخرین آماری کھ صندوق جمعیت سازمان ملل ارئھ
کرده است کھ طبیعتا نمی تواند رقم کاملا دقیقی باشد چون در کشورھایی مثل ایران دادن آمار دقیق اصلا
امکان پذیر نیست صحبت از این می کند کھ سالیانھ 5000 زن تحت عنوان قتل ھای ناموسی جان خود را از
.دست می دھند
در صد بالایی از این مقتولین از این زنانی کھ بھ قتل می رسند در غرب و بخش ھایی از جنوب آسیا است با
این پدیده و ناھنجار ھم در شمال آفریقا ھم مواجھ ھستیم در کشورھای دیگر ھم البتھ وجود دارد ولی این رقم
ھا بیشتر اینجا است ضمنا آماری کھ آمده است نشان می دھد کھ در کشورھایی کھ اسلامی ھستند یا قوانین
اسلامی بر آنجا مسلط است تعداد این قتلھا بیشتر گزارش شده است ظاھر پاکستان یکی از این کشورھایی است
کھ در این مورد خیلی بھ آن توجھ می شود این ھم بھ خاطراین است کھ آمار پاکستان بھ بیرون منتقل میشود
.فکر میکنم کھ متاسفانھ ایران ھم در این مورد ھم در رده اول در جھان قرار می گیرد
ولی من سعی میکنم کھ در این مورد وسواس بھ خرج دھم چون در این مورد رقم و آمار دقیقی در این باره
. نداریم
ریشھ ی اصلی این خشونت وحشیانھ ھمانطور کھ در آغاز صحبتم خدمت شما گفتم در تفکر ، فرھنگ ،
ساختار و رابطھ اجتماعی ریشھ دارد کھ زنان در واقع زیر اقتدار و سلطھ مردان ھستند و تن و جان زن جز
گستره و حیطھ تسلط مرد است نتیجتا یکی از اصلی ترین جلوه ھای بیرونی اعمال این اقتدار این تسلط کنترل
کردن سکسوالیتھ زنان است برای اینکھ بتوانند این سکسکوالیتھ را کنترل کنند نتیجتا ازدواح باید با نظر
خانواده باشد و در رابطھ جنسی باید تمکین حتما وجود داشتھ باشد و ھر آنجایکھ زن نافرمانی بکند از این
ازدواجی کھ خانواده برای آن تصمیم گرفتھ است مردان خانواده می توانند با این حساب کھ حتما این یک تمایل
دیگری دارد بھ اینکھ چرا بھ این ازدواج تن نمی دھد چون تن آن جز ملک مردان خانواده است بھ قتل می
. رسانند
متاسفانھ با پدیده ایران در مورد قتلھای ناموسی ما در زمان شاه ھم مواجھ بودیم ووجود داشتھ است در بخش
ھایی از ایران بھ خصوصسیستان و بلوچستان در بخش ھایی از لرستان ، چھارمحال و کھکلویھ و در بخش
ھایی از جنوب ایران این رقم ھا و آمار وجود داشتھ است یعنی بھ اصطلاح این قتل ھا صورت می گرفتھ
است ولی معمولا در خیلی از اوقات کسانی کھ مرتقب چنین قتلھایی می شدند مطابق قوانین آن موقع محاکمھ
می شدند و بھ حبس ھایی و گاھی مدتھا طولانی محکوم می شدند بعد از بھ قدرت رسیدن حکومت مذھبی و
. استقرار حکومت مذھبی در ایران ما با افزایش این پدیده و ناھنجاری مواجھ ھستیم
اولین سوالی کھ مطرح میشود معمولا روندی کھ در کشورھای مختلف جھان است بر اثر فشاری کھ مدافعان
حقوق زنان و یا انجمن ھای طرفداران زنان آورده اند و یا طرفداران حقوق بشر سعی شده کھ قوانینی در آن
کشورھا تصویب بشود کھ میزان اعمال خشونت برای زنان را کاھش بدھد و از آنجای کھ قتل ھای ناموسی ھم
. یکی از اشکال خشونت بر علیھ زنان است کھ دستاورد ھای ھرچند خیلی کم ما با آن مواجھ بوده ایم
اما چھ اتفاقی در ایران افتاده است کھ نھ تنھا این قتل ھا کاھش نداشتھ است بلکھ بیشتر ھم شده است ؟ من فکر
می کنم کھ باید شاید ریشھ ی یکی از دلایل اصلی قتل ھای ناموسی در ایران را در این مسئلھ دید کھ خشونت
بر علیھ زنان نھ تنھا افزایش پیدا کرده است بلکھ نھادینھ شده است . قوانین جزایی ایران در عرصھ ھا مختلف
و در عرصھ خانواده این اجازه را نھ تنھا بھ مردان می دھند بلکھ بھ نوعی با مجازات نشدن مرتکبین این جرم
بھ نوعی تشویق کردند یعنی بھ نھادینھ کردن قتل ھا ناموسی را بھ طور عام اضافھ کردند .چرا ؟ چون زمانی
کھ ماده 220 قانون مجازات اسلامی می گوید کھ پدر و یا جد پدری کھ فرزند خود را بکشد قصاصنمی شود
و بھ پرداخت دیھ بھ ورثھ مقتول کھ در عین حال خودش ھم شامل میشود و تعزیر محکوم خواھد شد . نتیجتا
این مسئلھ در این سی سال گرچھ بھ نظر می رسد کھ جامعھ شناسان باید تحقیق کامل انجام بدھند و ارائھ کنند
ولی بھ نظر می رسد کھ عوامل تشویق این بوده است کھ چنانچھ دختری را پدرش بھ قتل برساند تحت این
پوشش کھ این داشتھ است آبروی خانواده را می برده است و بھ دلیل وقت فرصت این نیست کھ در مورد آبرو
صحبت بکنیم در خیلی از مواقع نسبت بھ تفکری کھ در آن چارچوب و جایگاه است کھ حق زن وجود دارد ،
وقتی بھ قتل می رساند بھ راحتی می تواند از نظر قانونی از مجازات فرار کند موارد بسیار زیادی بوده است
کھ حتی پرداخت دیھ خون بھا و تعزیر ھم صورت نگرفتھ است بھ خاطر اینکھ معمولا قاضی دادگاه و
دادستان از زوایھ ای با قضیھ برخورد کردند کھ بھ آن قضیھ با این دید کھ آن فرھنگ می گوید دختر کھ با
آبروی خانواده بازی کرده است را میشود کشت بھ نوعی آنھا ھم در ھمان راستا بوده اند و بھ ھمین خاطر
موارد زیادی داشتھ ایم کھ محکومیتی نداشتھ است قضیھ در حدی در خود ایران پیش رفتھ است کھ خود
مقامات بھ قول معروف بھ نوعی براشون عادی بوده است بھ عنوان مثال عباس جعفری دولت آبادی دز یکی
از نشست ھا بھ این قضیھ اشاره می کند کھ ما باید یک بازبینی از قوانین جزا انجام دھیم چون کھ این قتل ھای
. ناموسی دامنھ ی زیادی را در حال گرفتن است
نکتھ ی دیگری کھ می بایست در مورد قتل ھای ناموسی بھ آن اشاره کنم ھمانطوری کھ خدمت شما عرض
کردم انگیزه مردان خانواده کھ میتواند بھ اصطلاح توضیح دھد درباره قتل ھای ناموسی یکی اینکھ دختر از
ازدواجی کھ براشون در نظر گرفتھ میشود خودداری بکنند ، مسئلھ طلاق درمواردی دیده شده است کھ زن
طلاق گرفتھ است دختر طلاق گرفتھ است در مواردی مختلف حتی مثلا شوھرش آدم خشنی بوده است و
محتاط بوده است و حتی اگر اینھا ھم نباشد یک زن این حق را دارد کھ طلاق بگیرد پدر و برادر و عمو بھ
خاطر اینکھ متعقد ھستند کھ این طلاق آبروی خانواده را برده است دختر و زن طلاق گرفتھ را بھ قتل رسانده
. اند
یکی دیگر از دلایلی کھ در مورد قتلھای ناموسی قرار می گیرد رابطھ ای بوده است کھ یک زن در چارچوب
ازدواج با مرد دیگری رابطھ ای برقرار کرده است مواردی ھم بوده است کھ دلیل قتل ناموسی بوده است .
مواردی ھم وجود دارد کھ فقط بھ خاطر سوء ظن بھ رابطھ ی نامشروع با مرد دیگر کھ نامزد و یا ھمسر آن
نیست صورت گرفتھ است . مواردی ھم در سال ھای اخثر متاسفانھ ھست حتی گزارشات آن در روزنامھ ھای
درون ایران ھم منعکس میشود کھ یک دختر جوان بھ جرم اینکھ نامھ عاشقانھ ای برای پسر ھمسایھ نوشتھ
است و در آن نامھ بھ آن پسر ابراز عشق کرده است ھمین نامھ بھ دست پدر و یا بردار دختر افتاده است کھ
ھمین نامھ بھ عنوان سندی کھ توجیح بکند قتل این دختر را بوده است در صورتی کھ حتی رابطھ جنسی ھم
. وجود نداشتھ است
چیزی کھ در این پدید ه ناھنجار و وحشیانھ بر علیھ زنان وجود دارد این است کھ یک جورشباھت بھ اعدام
دارد گاھی وقت ھا پدران و مردھای خانواده می نشینند و برای خودشان یک دادگاه تشکیل می دھند و آن
دختر و یا زن را محکوم می کنند و می گویند کھ این آبروی ما را برده است بھ خاطراینکھ با این رفتھ و یا
چرا ازدواج نکرده است و یا آن کار را انجام داده است و می نشینند جلسھ می گذارند و دادگاه خانوادگی
تشکیل می دھند و در آن دادگاه دختر را بھ مرگ محکوم می کنند و خودشان ھم مجری حکم ھستند و بعد
دردناک تر از این کھ خیلی ھم بھ آن افتخار می کنند صحنھ ھایی از این در دادگاه ھای ایران است کھ پدر و یا
برادر و یا ھمسری کھ قتل کرده است و آن دختر را بھ قتل رسانده است با افتخار دفاع کرده است کھ من
حیثیت خانواده را نجات دادم و نھ تنھا انکار نکردن بھ قتل بلکھ بھ عنوان یک امر مردانھ و مذھبی ھر چند کھ
بعضی از اسلام شناسان معتقد ھستند کھ این ربطی بھ مذھب ندارد ولی آنھا تحت این پوشش کھ آنھا ابراز
کردند و خیلی ھم بھ آن افتخار کردند و دردناک تر از این در بعضی از موارد زنان خانواده ھم در پبش برد
. این جنایت ھمصدایی کردند بھ خاطر ھمان تفکری کھ می گویم ناظر است کھ این قتلھا صورت بگیرد
در برخی از کشور ھا بھ خاطر زنگ خطری کھ در این مورد را بھ صدا در آوردند و مقامات از جملھ
پاکستان شروع کردند یک مقداری مجازات بکنندو یا ممانعت ایجاد بکنند ما در حال حاضر با این پدیده مواجھ
ھستیم کھ دختران و زنان را وادار بھ خودکشی می کنند چون نمی خواھند خودشون انجام دھند و با آن میزان
. ھم برابر کند دختران را مجبور می کنند کھ سم بخورند و خودکشی بکنند
مانع دیگری کھ دست مردان را در کشور ایران در قتل ھای ناموسی باز کرده است ماده 603 مجازات
اسلامی است کھ در واقع این توضیح مذھبی و حیثیت را توضیح می دھد کھ قاتلان نھ تنھا مجازات نشوند بلکھ
. در موارد ھم نسبت بھ کار خود افتخار بکنند
نکتھ ای کھ در مورد قتل ھای ناموسی باید بھ آن اشاره کرد این است کھ بخشی از دخترانی کھ بھ قتل می
رسند ھنوز طبق کنوانسیون حق کودک کودک محسوب می شوند .یعنی حتی اگر ما بخواھیم بگوییم کھ ایران
با بافت ھای مذھبی و غیره داخل سیستم شرعی آن وجود دارد ایران امضا کننده کنوانسیون حق کودک است
ویکی از مواردی کھ باید بھ آن اعتراضبشود بھ ھمین قتل ھا ی ناموسی آنجایی کھ بھ کودکان بر می گردد
کودکان زیر 18 سال امضایی است کھ ایران پای کنوانسیون حق کودک گذاشتھ است .ھر چند اینکھ تلاش ھای
بسیاری شده است اما ایران ھنوز امضا کننده کنوانسیون حق زنان نیست اما میشود در بعضی از جاھا میتوان
. بھ حکومت ایران فشار آورد
من خلاصھ می کنم بھ اصطلاح آن چیزی را کھ دوست داشتم با شما در میان بگذارم و بگویم این است کھ فکر
میکنم کھ در حکومتی کھ بھ ھر تعبیری می خواھد از شرعی ھا وجود داشتھ باشد کھ نوع مدرن باشد و یا نوع
افراطی اساسا ما نمی توانیم از حقوق برابر زنان با مردان حرف بزنیم نمی توانیم بھ طور واقعی قوانین را بھ
تصویب برسانیم کھ خشونت علیھ زنان را محکوم بکند و در واقع امکاناتی را بھ وجود بیاورد کھ ھم در افکار
عمومی و ھم در فرھنگ جامعھ و ھم در سیستم قضایی کنار بگذارد بھ ھمین خاطر من فکر میکنم کھ اگر
بخواھم پیامی داشتھ باشم تنھا و تنھا نھ تنھا در ایران بلکھ در سراسر جھان در یک حکومت سکولار است کھ
ھیچ نشانھ ای از مذھب داخل آن نباشد کھ ما می توانیم سنگ بنیاد برابر زن و با مرد را بگذرایم و آن موقع
می توانیم در مقابل چیزھایی برابر خشونت علیھ زنان و بھ ویژه قتل ھای ناموسی صحبت بکنیم
سپاسگزارم
لینک ویدئوی

گزارشاز محمد جاوید گوانی