
خبرگزاری هرانا – حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید دهقانی و جهانگیر دهقانی چهار زندانی اهلسنت محکوم به اعدام که از نیمه شب جمعه ۲۳ خرداد ماه در پی انتقال به زندان قزلحصار جهت اجرای حکم اعدام دست به اعتصاب غذا زدند، در طی نامهای مینویسند: «میخواهیم شرح حال و دلتنگی خود را توسط این مظلومیت نامه به آگاهی تمام دنیا برسانیم بله در کشوری که خود را مدعی اسلام و زمامدار حکومت امام علی (ع) میداند و در ماهی که همه مسلمانان دنیا روزه میگیرند و به روزه داران احترام میگذارند و برای آنها سحری و افطاری آماده میکنند؛ ما ۴ زندانی سنی کرد در زندان قزل حصار با آب سحری و افطاری میکنیم و تا به حال هیچ مسئولی برای پیگیری مشکل ما یا علت چهارمین بار اعتصاب غذا در طول یکسال گذشته پیش ما نیامده است.»
متن کامل این نامه که یک نسخه از آن در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر میخوانید:
به نام خدا
با سلام و عرض ادب و احترام حضور مردم شریف ایران خصوصا آنهایی که برای رساندن صدای ما و خانوادههایمان از هیچ کمکی دریغ نکردهاند و دلسوزانه پیگیر پرونده ما بوده و هستند.
امروز جمعه تاریخ ۲۳ تیر هزار و سیصد و نود و سه مصادف با بیستمین روز ماه مبارک رمضان٬ ما ۴ زندانی عقیدتی اهل سنت کرد که در سی و ششمین روز اعتصاب غذای خود در وضعیت جسمی روحی و روانی بدی به سر میبریم و رمقی برایمان باقی نمانده و تا به حال چند بارپزشک واحد حال ما را وخیم اعلام کرده و بارها بیهوش و زیر سرم رفتهایم؛ میخواهیم شرح حال و دلتنگی خود را توسط این مظلومیت نامه به آگاهی تمام دنیا برسانیم.
بله در کشوری که خود را مدعی اسلام و زمامدار حکومت امام علی (ع) میداند و در ماهی که همه مسلمانان دنیا روزه میگیرند و به روزه داران احترام میگذارند و برای آنها سحری و افطاری آماده میکنند؛ ما ۴ زندانی سنی کرد در زندان قزل حصار با آب سحری و افطاری میکنیم و تا به حال هیچ مسئولی برای پیگیری مشکل ما یا علت چهارمین بار اعتصاب غذا در طول یکسال گذشته پیش ما نیامده است.
عزیزان تاریخ ۲۴ خرداد برای چهارمین بار و همزمان با تحولات منطقه در عراق و سوریه و به انتقام جنگ داخلی عراق و سوریه در حالیکه ما ایرانی هستیم و هیچ ربطی به آنها نداریم؛ ما را برای اعدام به سلول با پابند بردند. در حالیکه هیچ اعدامی با پابند برای اعدام در سلول نگهداری نمیشود.
ما نیز بدون هیچ ترسی از مرگ و به امید اینکه دیگر از دست این همه در به دری٬ ظلم و شکنجه خود و خانوادههایمان نجات پیدا میکنیم؛ آرام در سلول خوابیدیم؛ به انتظار ساعت ۴ صبح٬ ما که روز قبلش اعتصاب غذای خود را در اعتراض به حکم ظالمانه اعدام اعلام کرده بودیم؛ ساعت ۱۱ و نیم شب به ما اعلام شد که حکم اعدام متوقف شده و ما را روز بعد به سلول قرنطینه واحد ۳ قزل حصار٬ جایی که ۱۵ ماه بدون هیچ دلیلی بعد از اعدام ۶ نفر از همپروندههایمان فقط برای ایجاد فشار روحی و روانی بر ما و خانوادههایمان نگهداری میشدیم؛ انتقال دادند و ما نیز دراعتراض به ظلمی که بر ما و خانوادههایمان روا داشته میشود و به علت نگهداری در زندان مواد و همچنین لغو حکم اعدام و برگزاری دادگاه عادلانه و علنی با حضور وکیل اختیاری که حق هر شخصی است؛ به اعتصابمان ادامه دادیم و در اوایل که خانوادههایمان به تهران برای پیگیری کارمان آمده بودند با برخورد انسانی افرادی روبرو شدند؛ که با آنها احساس همدردی کرده و در این قضیه بدون هیچ تعصب مذهبی و قومی و با دیدگاهی واقع بینانه احساس مسئولیت کردند؛ که این دلگرمی شد که ما بدانیم هنوز کسانی هستند که میخواهند صدای مظلومینی باشند که صدایشان را در گلو خفه کردهاند و نمیخواهند کسی آنها را ببیند یا بشناسد یا از پروندههایشان سر در بیاورد.
بله دلسوزان٬ با فشارهایی که بوجود آمد؛ بعد از شش سال به ما اجازه دادند که وکیل بگیریم. ولی چه وکیلی؟ وکیلی که حق ندارد پرونده را ببیند و تا به حال چند بار درخواست ملاقات با ما را داشته ولی اجازه نمیدهند و اعاده دادرسی هم در دیوان عالی کشور قبول نمیکنند.
کجای کارمیلنگد؟ ما هم میخواهیم بگویم که اعترافات اجباری با شکنجههای جسمی٬ روحی و روانی شدید و تهدید به تجاوز جنسی جدی٬ تهدید به آوردن خانواده و زن و بچه به اطلاعات و خیلی موارد دیگر و با چشم بند چند برگه را مهر کردن و حدود دو سال نگهداری در سلولهای اطلاعات سنندج و همدان و تهران٬ این محتویات پرونده ما است. ل
ازم به ذکر است که ما بارها با به خطر انداختن جان خود و با پخش فیلم٬ مصاحبه با رسانههای مختلف و نامه نگاری اعلام کردهایم که ما بیگناه هستیم و خانوادههایمان بارها مهر تأیید بر آن گذاشتهاند و بارها اعلام کردهایم که به هیچ گروه یا جماعت خاصی تعلق نداشتهایم و تکفیری و تندرو نیستیم و حتی در بیرون از زندان همدیگر را نمیشناختهایم و داخل جامعه و جزء مردم عادی بودهایم و همه ما یا در خانه و یا سر کار دستگیر شدهایم فقط جرم ما ارتباط با مسجد و عقیده امان هست و اعتراض مسالمت آمیز به توهینهایی بوده که در سال ۸۷ توسط آخوند بیژن دانشمند مجله سبز شماره ۱۳ ابراهیم حاتمی کیا و آخوند جویباری به جامعه اهل سنت بوده است که آن هم حق هر اقلیتی است که مادامی که به عقایدش توهین میشود اعتراض کند.
آنها هیچ دادگاهی نشدند و بالعکس ما به اتهام محاربه و اقدام علیه امنیت ملی به اعدام محکوم شدیم. در یک سناریوی از پیش طراحی شده که به خیال خام خودشان ایجاد رعب و وحشت در بین جوانان اهل سنت قرار گرفتیم.
دریغ از اینکه اعدام و شکنجه و ایجاد رعب و وحشت فقط مردم را جسورتر میکند و کینه و بغضی در جامه بوجود میآورد که آتش زیرخاکستری میشود که روزی به خرمن کاه میزند.
حالا هم که در اعتصابیم نه به دلیل ترس از مرگ باشد بلکه به علت حقوق ضایع شده و ظلمی است که بر ما و خانوادههایمان روا داشته میشود.
پس از توقف حکم اعدام٬ چرا باید دریک سلول تاریک و با دو پتوی کثیف در زندان مواد نگهداری شویم و به هر صورت ممکن ما و خانوادههایمان را مورد آزار و اذیت و فشارهای روحی و روانی قرار بدهند.
آری قبل از آنکه خانوادههایمان به سنندج برگردند آقای نصیریپور دادیار اجرای احکام شعبه ۱ اوین که قاضی اجرای حکم اعدام ما میباشد؛ به خانواده هایمیان زنگ میزند و میگوید برگردید حتما به رجایی شهر انتقالشان میدهیم و اگر برنگردید فرزندانتان را اعدام میکنیم و خانوادهها را تهدید به بازداشت میکند و با تهدید و قول دروغ خانوادهها را برگردانده آیا انسانیت چطور حکم میکند و این کسانی که ادعای واهی دفاع از مظلومین را میکنند تا چه زمانی خود را به خواب میزنند؟
ظلم از این بزرگتر که در کشور خود و در میان ملت خود٬ هیچ حقی نداشته باشی؟ سران حکومت و قوههای سه گانه تا کی میخواهند کار زیردستانشان را توجیه کنند؟ و در مقابل ظلم آنها و نیروهای امنیتی ساکت بمانند؟
نصیحت من به شما زمامداران حکومت در این ماه مبارک رمضان این است که به خدا همه در مقابل این ظلمی که روی میدهد مسئولید. و باید در قیامت جوابگو باشید و بدانید که حکومت در کفر میماند اما در ظلم نه٬ و همیشه ظلم در اوج قدرت پاره میشود. و دنیا و مقام دنیا به هیچکس وفا نکرده است.
سالروز شهادت امام علی (ع) نزدیک است بنگرید که امام علی با قاتلش چطور برخورد کرد و با مخالفین حکومتش چطور سازش و تعامل کرد.
شما هم قدری به خود بیایید و دست از اعدامهای ظالمانه و سرکوبهای ناروا بردارید و با ملت و مردم خود با عطوفت برخورد کنید آیا اعتراض مسالمت آمیز نسبت به توهین به عقایدمان جرم است؟
آیا اینکه میگوئیم ما را در زندان مواد نگهداری نکنید و اگر جرمی مرتکب شدهایم چرا برایمان دادگاهی علنی و عادلانه با حضور وکیل مدافع اختیاری خود نمیگذارید؛ جرم است؟ چرا باید در یک دادگاه فرمالیته و ساختگی در کمتر از ۱۰ دقیقه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست آخواند محمد مقیسه به اعدام محکوم شویم و حق اعتراض نداشته باشیم.
پس مقایسه کنید که شما با ما بیگناهان چه طور برخورد میکنید.
پس از رئیس قوه قضائیه به عنوان عالیترین مقام قضائی خواستاریم که دستور لغو حکم اعدام را داده و برای تشکیل یک دادگاه عادلانه و علنی با حضور وکیل مدافع اقدام نماید؛ تا اگر جرمی مرتکب شدهایم تمام دنیا بداند و اگر بیگناهیم چرا این همه زجر و شکنجه؟ به چه تاوانی آیا عقیده جرم است؟ ما به عنوان یک ایرانی تشکیل چنین دادگاهی را حق خود میدانیم.
لازم به ذکر است که ما بر اساس ماده ۱۸۶ محکوم به اعدام شدهایم و در قانون جدید این ماده حذف شده است. طبق ماده ۱۰ قانون جدید حق توقف حکم و بر گشت پرونده به دیوان عال کشور برای نقض حکم و رسیدگی مجدد پرونده داریم. حال از تمام روزه داران دنیا و خصوصاً کشور عزیزمان ایران میخواهیم که برای احساس همدردی با ما و خانوادههایمان که شش سال است زیر سختترین شکنجهها و فشارهای روحی و روانی و مخصوصا در این ماه مبارک رمضان و در گوشه سلول تاریک که روز را به خاطر روزه گرفتن با گرسنگی و تشنگی و شب را تا سحر با گرسنگی و بیخوابی دست و پنجه نرم میکنیم؛ یک روز را با آب سحری و افطاری کنید و در میان دعاهایتان مخصوصا در این شبهای قدر ما و خانوادههای رنجدیدهمان را فراموش نکنید و در آخر کمال تشکر و سپاس فراوان از تمام عزیزان و دلسوزانی که از ما دفاع و با خانوادههایمان همدردی کردند و در مقابل مشکلات ما و خانوادههایمان احساس مسئولیت نشان دادند را داریم و تقاضامندیم از تمامی سازمانهای بین المللی و نهادهای حقوق بشری و وکلای مستقل و شخصیتهای مؤثر چه در ایران و چه در خارج از کشور بدون تعصب و با دیدی باز به پرونده جوانان اهل سنت نگاه کنند و تا رسیدن به حقوق ضایع شده ما و خانوادههایمان از هیچگونه کمک و تلاشی دریغ ننمایند. و از تمام رسانهها تقاضا مندیم که این مظلومیت نامه را به گوش جهانیان و حق طلبان و مدافعان مظلومین دنیا برسانند.
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
با کمال تشکر از طرف ۴ زندانی عقیدتی کرد اهل سنت زندان قزل حصار
جمشید و جهانگیر دهقانی٬ کمال ملایی٬ حامد احمدی