نقش اقلیتهای دینی در انتخابات جمهوری اسلامی ایران !
اقلیت های دینی سه گانه در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری که بسیاری به تکاپو می افتند، اما هیچگاه سخن جانبدارانه یا اظهارنظری از طرف اقلیت های دینی به دلیل عواقب ناگوار حاصل از آن شنیده نمی شود.
« محبت نیوز» – طی این سالها که از عمر نظام اسلامی حاکم در ایران می گذرد انتخابات ریاست جمهوری همواره با بحث و جدل فراوان همراه بوده است شائبه تقلب در شمارش آراء یا از قبل تعیین شدن رئیس جمهور مواردی است که در هر انتخاباتی مطرح شده ولی چه شهروند ایرانی بخواهد درانتخابات شرکت کند یا از تحریم کننده های آن باشد انتخابات
ریاست جمهوری و انتخاب فردی به عنوان رئیس قوه مجریه برای اکثریت ایرانیان دارای جذابیتو اهمیت بسیار است که با رای دادن یا عدم رای دادن سعی می کنند در این پروسه نقش داشته باشند.
سایت tehranreview مینویسد، آمارها نشان می دهد 98 درصد مردم ایران، مسلمان هستند که به جز ساکنین مرزی کشور که اکثرن اهل سنت هستند، حداقل 88 درصد جمعیت ایران را مسلمانان به مذهب شیعه دوازده امامی تشکیل می دهند. دو درصد باقیمانده از جمعیت ایران از شهروندان غیر مسلمان که در فرهنگ رایج در ایران، اقلیت دینی نامیده می شوند؛ تشکیل شده است.
به یقین این شهروندان ایرانیِ غیر مسلمان مانند سایر هموطنان خود مشتاقند به هر شکل ممکن نقش مؤثری در انتخابات ریاست جمهوری کشور ایفا کنند. پیش از آنکه نقش اقلیت های دینی در انتخابات ریاست جمهوری کشور بررسی شود، ذکر این نکته مفید است که اقلیت های دینی در ایران به دو بخش رسمی و غیر رسمی تقسیم می شوند. طبق اصل 13 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ زرتشتیها، یهودیان و مسیحیان جزو اقلیت های رسمی در کشور ایران شناخته می شوند که در حدود قانون، در اجرای مناسک و آیینهای مذهبی خود آزادند؛ ولی پیروان دین بهاییت که به گفته جامعه جهانی بهایی با جمعیت بالغ بر 300 تا 350 هزار نفر، بزرگترین اقلیت دینی در ایران محسوب می گردند، اقلیت غیررسمی نامیده می شوند. البته بعضی آمارهای غیررسمی از حضور صابئین ها و بودایی ها در بعضی مناطق ایران حکایت می کند.
– اقلیت های رسمی و انتخابات
زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان، اقلیت رسمی در ایران محسوب می شوند؛ اما این رسمیت بدین معنا نیست که پیروان ادیان مذکور از کلیه حقوق شهروندی برخوردارند. این شهروندان طبق اصل 13 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و اجازه دارند در احوال شخصیه (تولد ـ ازدواج ـ طلاق و مرگ) و تعلیمات دینی طبق آیین خود عمل کنند. همچنین طبق اصل 14 قانون اساسی، دولت موظف است نسبت به غیرمسلمانان با اخلاق حسنه و رعایت قسط وعدل اسلامی عمل نماید و حقوق انسانی ایشان را رعایت کند. نکته مهم در دنباله اصل مزبور آمده است که این اصل را فقط در مورد غیر مسلمانانی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی اقدام و توطئه نکنند، معتبر می داند.
– حقوق اجتماعی
این اصول دامنه حقوق دینی و اجتماعی اقلیت های رسمی در ایران را مشخص می کند، بدین معنا که پیروان اقلیتهای رسمی در اجرای مراسم و مناسک مذهبی خویش آزادند و می توانند مانند سایر ایرانیان از حقوق اولیه انسانی مانند کار و تحصیل برخوردار باشند اما این حقوق اجتماعی تا زمانی به یک شهروند مسیحی، زرتشتی یا یهودی تعلق می گیرد که فرد مزبور نخواهد از حق انسانی آزادی بیان و تبلیغ آیین خویش بهره مند شود. در این صورت تبلیغ هر کدام از ادیان سه گانه مذکور در قانون اساسی کشور که تحت عنوان اقلیت رسمی مشخص شده اند، به مثابه اقدام علیه اسلام و جمهوری اسلامی محسوب شده و موجب سلب حقوق اجتماعی فرد اقدام کننده خواهد گردید. از طرف دیگر مسلمانی هم که به یکی از این ادیان سه گانه دربیاید از نظر فقه اسلامیمرتد شناخته می شود و قانون مجازات اسلامی در مورد فرد مزبور به اجرا درخواهد آمد. دستگیریهای چند ساله اخیر نوکیشان مسیحی و جمع کردن کتب فارسی – کتاب مقدس- عهد جدید و قدیم مؤید همین مطلب است. ( به دلیل آنکه مسیحیان پروتستان به تبلیغ آیین خویش می پردازند، از طرف حاکمیت ایران با ایشان برخورد می شود و مورد تائید رسمی حکومت اسلامی ایران نیستند).
– حقوق سیاسی
هر چند پیروان ادیان زرتشتی، یهودی و مسیحی از حقوق اجتماعی در ایران برخوردارند؛ ولی دارای حداقل حقوق سیاسی هستند. پیروان ادیان سه گانه مزبور اجازه کاندیداتوری در هیچ کدام از انتخابات چهارگانه (ریاست جمهوری ـ شورای شهر ـ مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان) در کشور ایران را ندارند؛ هر چند که برحسب ظاهر، پنج نماینده از اقلیت های دینی در مجلس شورای اسلامی حضور دارند. بنا به تبصره ماده 2 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی از 290 نماینده مجلس، 5 کرسی متعلق به نمایندگان اقلیت های دینی رسمی است که عبارتست از نمایندگان زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده، مسیحیان کلدانی و آشوری مجموعن یک نماینده و ارامنه شمال و جنوب کشور هر کدام یک نماینده.
این نکته را نباید فراموش کرد که این پنج نفر فقط نماینده قومی هم کیشان خود هستند و نمی توانند مانند شهروندان مسلمان نامزد نمایندگی مجلس شوند و از طریق رای عمومی به مجلس راه یابند. آنچه طی چند دهه اخیر که از عمر مجلس شورای اسلامی گذشته، کاملن مشهود است؛ حضور تعداد انگشت شمار نمایندگان اقلیت های دینی در مجلس در برابر تعداد کثیر نمایندگان مسلمان ـ که بسیاری از ایشان در کسوت روحانیت اسلامی هم هستند ـ هیچگاه تاثیری در تصمیمات مجلس و یا حل مشکلات کشور نداشته است و بیشتر این حضور در مجلس جنبه تشریفاتی داشته تا کاربردی. طی این سالها هیچ سخن یا اظهار نظری در رابطه با مسائل کشور یا مجلس از این نمایندگان شنیده نشده است و بیشتر ایشان تابع بوده اند تا تصمیمگیر. به همین واسطه نمایندگان ادیان سه گانه هیچ زمان در مجلس ایران حائز شخصیت “نمایندگی از طرف مردم” نشده اند و بیشتر با این عنوان یا تیپ که “نماینده ادیان رسمی کشور” در مجلس ایران حضور دارند، از ایشان بهره برداری شده است و حاکمیت هرگاه لازم ببیند با این ژست تبلیغاتی که نمایندگان ادیان مختلف در مجلس ایران حضور دارند، اینان را از سایه خارج می کند.
اما اقلیت های دینی سه گانه در انتخابات ریاست جمهوری که پرشورترین و قابل توجه ترین انتخابات در ایران شمرده می شود، فقط حق رای دادن دارند. طبق بند 6 ماده 35 قانون انتخابات ریاست جمهوری در ایران یکی از شروط نامزدی ریاست جمهوری، ایمان و اعتقاد به مذهب رسمی کشور است. بر اساس اصل 12 قانون اساسی، دین رسمی ایران؛ اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییر است. از طرف دیگر، در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری که بسیاری به تکاپو می افتند، هیچگاه سخن جانبدارانه یا اظهارنظری از طرف اقلیت های دینی به دلیل عواقب ناگوار حاصل از آن شنیده نمی شود. در واقع باید اذعان کرد تنها نقشی که اقلیت های دینی به رسمیت شناخته شده در انتخابات ایران دارند این است که – اگر چنانچه تصمیمی مبنی بر دادن رای خود داشته باشند- با حضور خود در پای صندوق های رای موجب بالا رفتن آمار مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری می شوند که آن هم با توجه به پایین بودن تعداد ایشان نسبت به جمعیت کل ایران، نقش چندان مؤثری محسوب نمی شود.
I.Poursheini