“معلم دینی ما یک روز سر کلاس گفت بچهها تا به حال چیزی از بهاییها شنیده اید؟ اگر دوستی دارید که بهایی هست نباید باهاش ارتباط داشته باشید، نباید از یک لیوان آب بخورید، اینها نجس هستند.”
مهتاب میگوید: “نخستین بار نام بهاییان را در کلاس سوم دبستان در کلاس دینی شنیدم، همسایه دیوار به دیوار ما دختری داشت که ما با هم دوست صمیمی بودیم، وقتی یک روز هنگام بازی به او گفتم معلم دینی چه گفته بغض کرد، گفت خب من بهایی ام و من در عالم کودکی هیچ راهی برای آرام کردنش پیدا نکردم، فردای آن روز از مدرسه که برگشتم آنها رفته بودند.”
پس از انقلاب اسلامی، حکومت ایران مذهب بهاییت را به رسمیت نشناخت و در اصل ۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی، غیر از اسلام تنها سه دین زرتشتی، کلیمی و مسیحی به رسمیت شناخته شدند.
برخوردها با بهاییان، با روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله متفاوتی شد. بسیاری از بهاییان در دهه شصت بازداشت و زندانی شدند، اموال آنها مصادره و تعدادی از آنها نیز اعدام شدند.
ثریا یکی اعضای جامعه بهاییان در ایران است که ۲۰ سال پیش به بریتانیا آمده است. او در مورد تجربهاش به عنوان یک بهایی در ایران به بیبیسی فارسی گفت: “من و خانواده تا قبل از انقلاب با مشکل جدی روبهرو نبودیم. اما عمده مشکلات ما پس از انقلاب شروع شد. پدرم افسر بازنشسته ارتش بود، حقوقش قطع شد، برادرها و خواهرانم از مشاغلشان اخراج شدند. در آن مقطع من در دبیرستان درس می خواندم، دو سال آخر که مدیر عوض شده بود، مدیر جدید دایم می گفت من پرونده شما بهاییان را جدا کردهام گذاشتم در اولین فرصت اخراجتان کنم، چون شما مثل انگل هستید، هر روز که مدرسه می رفتم، منتظر بودم که اخراج بشوم.”
ثریا افزود: “پس از انقلاب فرهنگی چهار مذهب مسیحی، یهودی، اسلام و زرتشتی در فرم کنکور وجود داشت و من زیر این چهار مذهب می نوشتم بهایی. چندین سال این فرمها را پر کردم، اما به من اجازه شرکت در کنکور داده نشد. حتی وقتی از طریق جامعه بهایی با دانشگاههای خارجی به شکل مکاتبهای تحصیل میکردم، پاکتهای تکالیف درسی دانشگاهی را که می فرستادیم در پست پیدا می کردند و از بین می بردند، به طوری که ما خیلی مشکل داشتیم که تکالیف را برای دانشگاه های خارجی بفرستیم.”
او همچنین با اشاره به اینکه دو برادر او در دهه ۱۳۶۰ بازداشت و در ابتدا محکوم به اعدام شده بودند، گفت که پس از تلاش و کمپین بسیاری از فعالان، حکم اعدام تعداد زیادی از بهاییان از جمله دو برادر او به چند سال زندان کاهش یافت.
شهاب دیگر شهروند بهایی که امکان تحصیل در دانشگاه را به خاطر بهایی بودن از دست داده است، گفت: “ما بهاییان شهروندان درجه دو هستیم، نه اجازه کار دولتی داریم، نه اجازه تحصیل، همیشه باید مراقب باشیم تا پاپوش برایمان درست نشود. تنها خواسته من تحصیل در دانشگاه بود، اما از من سلب شد، دلم می خواست به زبان فارسی تحصیل کنم و در مملکتم موفق باشم، اما مجبور به ترک وطنم شد.”
به تازگی محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه ایران، با رد “هرگونه تبعیض و تضییع حقوق افراد به خاطر بهایی بودن” در این کشور، اعلام کرد که افراد به صرف بهایی بودن در ایران محاکمه یا از تحصیل منع نمیشوند.
آقای لاریجانی با اشاره به گزارشهای نقض حقوق اقلیتها در ایران گفت: “گزارشهای حقوق بشری علیه ایران در مورد اینکه حقوق اقلیتها تامین نمیشود، یک دروغ آشکار است و این چنین اظهاراتی نژادپرستانه، فرقهای و خلاف موازین حقوق بشر است.”
فرشتیان، پژوهشگر دینی
“بهاییت آیینی است که بعد از آیین اسلام درست شده است و این درگیری قبل و بعد از انقلاب وجود داشت. اما تغییری که بعد از انقلاب رخ داد این بود که مسلمانان سنتی قدرت را در درست گرفتند، قبل از انقلاب این جامعه قدرت را در دست نداشت و دولت بخشی از جامعه مسلمانان نبود، بخش مستقلی بود. اما بعد از انقلاب همان جامعه مسلمانان سنتی با درگیریهای قبل از انقلاب قدرت را به دست گرفتند”
وی با تاکید بر اینکه بهاییت “دین رسمی” نیست، افزود: “مسئولان هیچگاه به صرف بهایی بودن با پیروان این آیین برخورد نکردهاند، چراکه طبق قانون اساسی معتقدند هر شهروند ایرانی از حقوقی برخوردار است و نمیتوان او را از حقوق مصرح در قانون اساسی منع کرد.”
این در حالی است که جامعه جهانی بهاییان و فعالان حقوق اقلیت های مذهبی در ایران می گویند که بعد از انقلاب، بهاییان از تصدی مشاغل دولتی و تحصیل در دانشگاهها محروم بودهاند.
با اینکه مقامات ایرانی بارها نقض حقوق بهایی ها را تکذیب میکنند، اما در استفتاهایی که از مراجع تقلید محافظه کار شده است، حقوقی برای این شهروندان در نظر گرفته نشده است.
در استفتایی که از آیت الله علی خامنهای شده، آمده است: “همه پیروان فرقه گمراه بهاییت محکوم به نجاست هستند و در صورت تماس آنها با چیزى، مراعات مسائل طهارت در رابطه با آنها، نسبت به امورى که مشروط به طهارت است، واجب است. ولى رفتار مدیران و معلمان و مربیان با دانش آموزان بهایى باید بر اساس مقررات قانونى و اخلاق اسلامى باشد.”
همچنین در استفتای آیت الله نوری همدانی آمده است: “اعضای فرقه ضاله از زمره مسلمین خارجند و هر گونه رابطه ای با آنها حرام است مگر در مواردی که امید ارشاد و هدایت آنها باشد.”
حسن فرشتیان محقق و پژوهشگر دینی، در خصوص آیین بهایی و دلیل مخالفت مذهبیون با معتقدان به این آیین به بیبیسی فارسی میگوید: “بهاییت آیینی است که بعد از آیین اسلام درست شده و طبیعتا مسلمانان این آیین را به رسمیت نشناختند و از همان ابتدا درگیری و اصطکاک مسلمانان با این آیین ایجاد شد. این درگیری قبل و بعد از انقلاب وجود داشت. اما تغییری که بعد از انقلاب رخ داد این بود که مسلمانان سنتی قدرت را در درست گرفتند، قبل از انقلاب این جامعه قدرت را در دست نداشت و دولت بخشی از جامعه مسلمانان نبود، بخش مستقلی بود. اما بعد از انقلاب همان جامعه مسلمانان سنتی با درگیریهای قبل از انقلاب قدرت را به دست گرفتند.”
این پژوهشگر دینی با توضیح این مساله که بحث “امت اسلامی” و “حقوق شهروندی” دو موضوع کاملا جدا است، تصریح دارد: “در امت اسلامی یک گروه از افراد هم اعتقاد با هم پیمانهایی میبندند و به آنهایی که خارج از این امت قرار دارند، امتیازی نمیدهند. این امر ممکن است طبیعی باشد و ممکن است افراد امت چنین حقی را داشته باشند، این یک پیمان درونی میان افراد یک امت است، اما هنگامی که بحث کشور و شهروندان یک کشور مطرح است، نمیتوانیم بین افراد درون یک کشور تفاوت وتبعیض قائل شویم.”
آقای فرشتیان می افزاید: “شهروندان یک کشور هیچ گونه امتیازی به یکدیگر ندارند، هنگامی که شهروندان مالیات میدهند، در منابع و درآمدها سهیم هستند، هیچ فرقی ندارند. فرد مسلمان، نامسلمان، پرهیزکار و ناپرهیزکار به یکسان شهروند هستند، شهروند درجه یک و درجه دو نداریم. اما پس از انقلاب نگاه درون امتی به نگاه کشور هم منتقل شد و تبعیض و محرومیتها که متاسفانه در خصوص بهاییان انجام می شود و قابل انکار هم نیست ناشی از نگاه درون امتی است.”
این پژوهشگر دینی با اشاره به اینکه بسیاری از فتواها به مرور زمان تعدیل شده است، در خصوص فتاوایی که علیه بهاییان آمده است، میگوید: “بسیاری از فتاوا به سمت پاک بودن غیر مسلمانان می رود، برخی از فتاوا پاک بودن را به نامسلمانان اهل کتاب محدود می کند و برخی این را به پاک بودن مطلق انسان سرایت می دهد و در نهایت به این سمت گرایش پیدا می کند که مطلق انسان صرف نظر از آنچه به آن باور دارد پاک است.”
به گفته آقای فرشتیان، شهروندان یک کشور همچنان که آیت الله منتظری گفته است “چه بهایی، چه مسلمان، چه ادیان دیگر و چه غیر دین باوران همه به یکسان شهروند یک کشور محسوب می شوند”.
بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد، در گزارش سالانه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در خصوص مسائل ایران اعلام کرده است: “هیچ بهبودی در وضعیت اقلیتهای مذهبی و نژادی رخ نداده و این اقلیتها در برخورداری از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود دچار محدودیتهای جدی هستند. نقض حقوق اقلیتهای مذهبیای نظیر بهاییان و مسیحیان، در قانون و سنت ریشه دارد.”