نقشه های جمهوری اسلامی برای مسیحیان: رو شدن دست کشیش دروغین در کرج

ارسال خبر توسط  محمد رضا فرشادفر   Mohammadreza FarshadfardHouse church1

به گزارش یکی از گزارشگران شبکه خبری اف سی ان ان در ایران، مطلع شدیم شخصی به اسم امیر کشور دوست، به اسم کشیش در کرج مشغول به خدمت است!

این درحالیست که این فرد چندی قبل خود در زندان از افراد بازجویی میکرده و شخصی به نحوی او را دیده بوده. حال همان فرد دوباره این بازجو را در کلیسای خانگی به عنوان کشیش در حال فعالیت مخرب دیده!

اما هدف از این فعالیت های پی در پی جمهوری اسلامی علیه مسیحیان چیست؟

برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید با روند تربیت کشیش های دروغین و به کار گیری آن ها در کلیسا‌های خانگی و حتی کلیسا‌های ایرانی در خارج از کشور آشنا شویم.

جمهوری اسلامی ایران، سعی در تخریب عقاید و ایمان مسیحیان دارد و در به تحقق رساندن این هدف و آرزوی خود، از هیچ کاری دریغ نمیکند. این رژیم با تربیت کشیش های دروغین و تزریق آنها به کلیسا های خانگی پس از تعطیل کردن کلیسا های رسمی سعی در گمراه کردن ایمان داران و صدمه رساندن به مسیحیان و کلیساهای ایرانی دارد. بار ها پیش آمده که رهبران عالم و هوشیار کلیسا های ایران، این کشیشان دروغین و تربیت شده جمهوری اسلامی را با درایت و هدایت خداوند شناسایی کرده و ایمان داران مسیحی را از گمراه شدن توسط اینگونه افراد سودجو نجات داده اند. اما باید بدانیم که اینگونه حمله های شریر پایان نخواهند داشت و روز به روز بیشتر خواهند شد. تصمیم ما چیست؟ آیا دست در دست خداوند خواهیم بود و با ایمان با شریران مقابله خواهیم کرد؟ یا اینکه دست در دست شریران مینهیم و آن ها را در صدمه زدن به مسیحیان و کلیساها یاری خواهیم نمود؟

 کلام خدا به ما در این زمینه چه میگوید؟

متی ۱۶:۱۰ – مثل مارها هوشیار باشید!
متی ۱۸:۱۶ – عیسی مسیح خداوند، کلیسایش را بنا میکند و ما زیر دستان توانمند او معماران هستیم! درب های جهنم هرگز بر آنچه خداوند بنا میکند، استیلا نخواهد یافت!
خروج ۱۲:۷ – (به خاطر اقتداری که از خدا گرفته بود) عصای هارون، عصاهای جادوگران را بلعید!

داستانی مشابه در روسیه!

اما این گونه داستان ها فقط در ایران اتفاق نمی افتد. این قسمتی از متن یک داستان واقعی است که در روسیه اتفاق افتاده:

        در نامه ای که به صورت قاچاق توسط کلیسای باپتیست در بارنینی به خارج از روسیه ارسال شد، گفته شده بود که پلیس مخفی چگونه توانست شش سال پیش از آن، از طریق زنی به نام پوشولینا در میان ایشان نفوذ نماید. وی ادعا میکرد که معلم است و بعد از گریستن و دعا کردن، خود را ایمان دار اعلام کرد. دیری نپایید که او در میان مسیحیان بدل به یک قهرمان شد. از آنجا که در جامعه از انکار ایمانش امتناع ورزید، کار خود را از دست داد، و کارخانه های مختلف او را به خاطر شهادت مسیحی اش اخراج میکردند. شوهر او که یک کمونیست بود، با او بدرفتاری کرده، او را از دیدار پسرش محروم ساخت. شوهرش رادیوی او را از بین برد زیرا که وی به موعظه هایی که از خارج از کشور پخش میشد گوش میکرد. 

تمام اعضای کلیسا شاهد شجاعت و پایداری او در زحمت بودند. لذا به او با دیده تحسین مینگریستند. هم او بود که نقاب از چهره یک عضو جدید کلیسا که مأمور مخفی بود برداشت. از آنجا که قدر و منزلت والایی یافته بود، بر تمامی اسرار کلیسا دست یافت، مخصوصا از این جهت که دعا‌های او همواره توأم با اشک فراوان بود. بعد از شش سال، مشخص شد که وی جاسوس کمونیست هاست که نه شوهری دارد و نه بچه ای و نه کار معلمی که از دست داده باشد. همه چیز ساختگی بود!

اگر در دوستی و یا عشق به شما خیانت شده است، یا اگر به غلط به شخصی اعتماد کرده اید، نه تلخ کام شوید و نه حتی تعجب کنید. خطا ممکن است از جانب شما بوده باشد زیرا که به توصیه عیسی توجه نکرده اید که – از مردم بر حذر باشید! (متی ۱۷:۱۰). تعداد فرانسویان، هلندیها و نروژی هایی که به هنگام اشغال وطنشان توسط آلمانی ها، به وطن خیانت کردند، بسیار است، همانطور که تعداد زیادی از سربازان امریکایی به عنوان اسیر جنگی در کره و ویتنام با دشمن همکاری کردند.

به جای اینکه از دیگران انتظار وفاداری داشته باشید، هربار که مطلبی در مورد خیانت میشنوید، همانند رسولان از خود بپرسید: خداوندا! آیا من آنم؟ ما همگی یهودا های بالقوه هستیم و تنها فیض خداست که میتواند ما را نسبت به خدا و هم نوعان امین نگاه دارد.


پس بیایید به عنوان ایمان داران به مسیح خداوند، از او حکمت الهی طلب کنیم و همواره در مواجهه با خیانت، از خود بپرسیم:‌ آیا من آنم؟

در پناه فیض و محبت مسیح باشید.