بروجردی مجتهد شیعه سکولار برای چه در زندان است؟

ارسال خبر توسط  محمد رضا فرشادفر   Mohammadreza Farshadfard

سید حسین کاظمینی بروجردی، یک مجتهد شیعه، زندانی سیاسی و عقیدتی  و از مخالفان تئوری ولایت فقیه می باشد. وی مخالف دخالت دین در سیاست و طرفدار جدایی دین از دولت و بازگشت به اصل دین سنتی است.

شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان – همزمان با کریسمس و جشنهای آغاز سال نو میلادی 2014 ، در رسانه های خبری و شبکه های مجازی پیام تبریکی از سوی آقای کاظمینی بروجردی زندانی عقیدتی منتشر شد. در این پیامها ایشان ضمن تبریک ایام کریسمس و سال نو مسیحی نوشته:  چنانچه حکومتی بر پایه سیاسی، عبادی، مستقر گردد، ماوراء را تحت الشعاع قرار داده و شرایع ضروری مذهب را فدای مصالح و منافع حکومت می نماید.

او همچنین  در پایان پیام خود، از نهادهای مسیحی بین المللی و مدافعین حقوق بشر در ممالک مسیحی می خواهد تا صدایش  را به جهانیان برسانند و مانع خفه کردن او  به وسیله هیئت حاکمه جلاد و زورگوی ایران شوند.

برای آشنائی با مواضع و نظرا ت این زندانی عقیدتی سراغ خانم “مریم موذن زاده” یکی از نمایندگان آقای کاظمینی بروجردی در خارج از کشور رفتیم. از ایشان که به منظور گزارش آخرین وضعیت آقای کاظینی بروجردی و جلب حمایت جهانی به منظور آزادی او به اروپا رفته، سوالاتی درباره علل زندانی شدن و عقاید او به عنوان یک مجتهد شیعه پرسیدیم.  همچنین از نظر او نسبت  به اقلیتهای مذهبی و پیروان سایر ادیان جویا شدیم. خلاصه این مصاحبه را در زیر می خوانید.

یادآور می شود سید حسین کاظمینی بروجردی متولد ۱۰ مرداد ۱۳۳۷ در بروجرد، یک مجتهد شیعه، زندانی سیاسی و عقیدتی  و از مخالفان تئوری ولایت فقیه می باشد. وی مخالف دخالت دین در سیاست و طرفدار جدایی دین از دولت و بازگشت به اصل دین سنتی است که در مهرماه سال ۱۳۸۵ بازداشت و به ۱۱ سال زندان محکوم شد. او از آن زمان تا کنون بیش ازهفت  سال مداوم می باشد که  در زندان به سر می برد.

اف سی ان ان – لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمائید با چه عنوانی در این مصاحبه شرکت می کنید؟

با درود و سلام. من مریم موذن زاده یکی از نمایندگان آقای کاظمینی بروجردی هستم که در بخش کمپین آزادی ادیان ایشان هم فعالیت می کنم. قصد من رساندن پیام این زندانی عقیدتی زندانهای حکومت دینی ایران، به گوش جهانیان می باشد.

اف سی ان ان – اخبار مختلفی درباره نامساعد بودن وضعیت جسمانی آقای بروجردی در زندان به گوش می رسد. ایشان اکنون از لحاظ وضعیت جسمانی در چه شرایطی هستند؟ آیا تا به حال از حق مرخصی و درمان خارج از زندان برخوردار بوده اند؟

آقای کاظمینی بروجردی اکنون هشت سال است که بدون حتی یک ساعت حق استفاده از مرخصی پیوسته در زندان بوده اند و حتی در مواقع اضطراری مانند مرگ مادرشان به ایشان اجازه  خروج از زندان و شرکت در مراسم را  نداده اند. در مورد سلامتی نیز ایشان مشکلات جدی دارند. چون دچار ناراحتی قلبی هستند، به خاطر شرایط نامساعد زندان اکنون دچار ناراحتی های تنفسی و ریوی حاد نیز شده اند. بدتر از همه این که مسئولین زندان از دادن حتی یک قرص ساده سرماخوردگی به ایشان جلوگیری می کنند.  در طول این هفت سال حبس بویژه در ابتدای دستگیری آقای برجردی تحت شکنجه های وحشیانه بوده است و در اثر وارد آمدن ضربات باتوم بر سر و صورت مدتها در کما بوده و بعد از آن دچار عارضه ای شبیه پارکینسون شده است ماههای اخیر نیز لرزشهای دست او شدیدتر شده است اما در این رابطه و در مورد سایر بیماریها و عوارض ایشان هیچ گونه اقدام درمانی یا تشخیصی صورت نگرفته است. مسئولان زندان صدور هرگونه مجوز برای درمان پزشکی آقای بروجردی  در خارج زندان را منوط به نوشتن توبه نامه  و اعلام سازش و همکاری از سوی او کرده اند.

 اف سی ان ان – به طور رسمی چه اتهامی به آقای بروجردی زده اند؟ حکم محکومیت ایشان توسط چه نهادی صادر شده است و این محکومیت شامل چه مواردی می باشد؟

آقای بروجردی در اوایل دهه هفتاد شمسی برای نخستین بار از سوی دادستانی  دادگاه ویژه روحانیت احضار شد. در آن سالها مرتب به ایشان اتهاماتی از قبیل اقدام علیه امنیت ملی و بدعت در دین می زدند. اما چون برای این ادعای خود هیچ گونه مدرک و استنادی نداشتند، پرونده تشکیل شده را نه به دادگاه می فرستادند و نه می بستند. تا اینکه در اوایل سال 74 او را احضار کردند و باز بدون تشکیل دادگاه دو ماه در زندان توحید زندانی کردند. که بخاطر شکنجه های وحشیانه ایشان سکته قلبی کردند و بخاطر وخامت حالشان آزاد شدند بعد از آن تا سال هشتاد و پنج به دفعات ایشان احضار می شدند و به مدت هر دو ماه یک بار بصورت یک روزه بازداشت می شد و در اسفند 79 مجدادا بازداشت و به زندان اوین برده شدند که سه ماه طول کشید همه این بازداشتهای کوتاه، همراه با شکنجه های روحی و جسمی بوده است.

در نیمه مهر ماه 1385 طی یک حمله گسترده نیروهای اطلاعاتی و امنیتی به خانه و محل زندگی آقای کاظمینی بروجردی،  ایشان و تمام اعضای خانواده و همسایگان و طرفداران او را بازداشت کردند. این بار پرونده سنگینی علیه او درست شد و با گرفتن فتوا از چند تن مراجع حکومتی او را معاند و بدعت گذار در دین خطاب نمودند. با استناد به همین او و طرفدارانش را  متهم به تحریک و فریب افکار عمومی  و ضدیت با ولایت فقیه و اقدام علیه امنیت ملی نمودند. در نهایت در یک دادگاه فرمایشی او به یازده سال حبس در تبعید محکوم شد که ایشان یک سال را گذارانده بود و بنابر این برای گذراندن دوره محکومیتش به زندان نظامی یزد برده شد و یک سال آنجا بود ولی بخاطر حوادث انتخابات 88 و پیامی که ایشان، مبنی بر تحریم انتخابات داده بودند، به زندان اوین تهران منتقل شد و تاکنون در مجموع هفت  سال و شش ماه است که در زندان  می باشد و حداقل چهار سال دیگر هم از دوران محکومت ایشان باقی مانده است

اف سی ان ان – آیا آقای بروجردی در سلسله مراتب معممین شیعه، رسما به درجه اجتهاد رسیده اند؟ اگر جواب مثبت است، در چه تاریخی و توسط چه کسی این اجازه به ایشان اعطاء شده است؟

آقای کاظمینی بروجردی دروس مقدماتی را در حوزه بروجرد نزد پدربزرگش گذراند و در مراحل بعدی دروس فقهی را نزد آيت‏اللّه سيّد محمّد وحيدى و آيت اللـه العظمی سيد شهاب‌الدين مرعشی نجفی به اتمام رساند و توسط او معمم شد سپس دوره‌های تكميلی دروس دينی را نزد پدر خويش و همچنين نزد آيت‏اللّه شيخ حسن سعيد تهرانى و آيت‏اللّه سيّد عبدالحسين ذوالرّياستين گذراند و از کلاسهای درس علمايی چون آيت الـله سيد صادق روحانی  نيز بهره برد.ایشان برای نخستین بار  در سال 1357 از سوی آيت الله العظمی سيد محمدرضا گلپايگاني مرجع تقلید شیعه، اجازه پیش نمازی را گرفت. در ان زمان ایشان بیست ساله بود. در اين دوران ايشان علاوه بر ارائه خدمات معنوی و مذهبی، در زمينه‌های مختلف علوم دينی و همچنين تاريخ و ادبيات و مسائل روز از جمله مسائل اجتماعی، مطالعه و تحقيق می‌نمود.

 در سال هشتاد درس  خارج را به اتمام رساند. اجازه اجتهاد و درجه مرجعیت شیعه برای ایشان از سوی پدرشان که خود مرجع شناخته شده ای در تهران بود، در سال 1381 صادر شد. این مطابق رسم حوزه های علمیه شیعه است که اجازه اجتهاد از طریق یک مجتهد شناخته شده قابل تایید است. البته پویا بودن در فقه و فتوا و تعالیم دینی بر اساس مقتضیات زمان نیز از اصول لازم برای مرجعیت شیعه می باشد که به شهادت بسیاری از متخصصین، آقای کاظمینی بروجردی از این نظر در رتبه بالائی قرار دارند. و آثار و نوشته هایش هم به خوبی بیانگر همین مسئله است.

 اف سی ان ان – دلیل اصلی و باطنی مخالفت دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی با آقای بروجردی چیست؟ چرا آنها نمی گذارند ایشان  که یک مجتهد شیعه مذهب است آزادانه به کار خود در حکومتی که مدعی شیعه گری می باشد ادامه دهد؟

البته بطور دقیق نمی توان تنها به یک مورد خاص اشاره کرد. آقای کاظمینی بروجردی به علت مطالعه و جدیتی که در فقه دارد توانست به عنوان یک مرجع تقلید نظریات جدید و ایده های نوئی را برای شیعیان مطرح کند. از جمله مهمترین موارد تعلیمات او مخالفت با “حکومت دینی” و تبیین و تبلیغ مسئله  “دین سنتی و غیر حکومتی” با کمک اسناد و مدارک اسلامی و منابع فقهی شیعه بود. طبیعی است حکومتی که اساس موجودیتش بر نظریه اختلاط دین و حکومت است چنین اندیشه ای از سوی یک مجتهد و مرجع تقلید شیعه را هرگز بر نتابد و تلاش نماید تا او را متوقف کند.

اف سی ان ان – نظر آقای بروجردی به طور خلاصه در مورد سکولاریزم، پلولاریزم و لائیسیته چیست؟ آیا ایشان قائل به حکومت ولایت فقیه هستند؟ نوع حکومت مورد توصیه ایشان برای کشور ایران چیست؟

در مورد نظر ایشان در مورد  سکولاریزم و پلورالیزم  باید بگویم که  به طور کلی آقای بروجردی در عمل در جهت این موارد تلاش می کند. او در تعالیم خود همواره بر احترام به عقاید دیگران و به ویژه سایر ادیان تاکید دارد. وی اصل را انسانیت می داند  و همه را به رعایت اصول انسانی بدون توجه به دین و مذهب و عقیده افراد، فرامی خواند. او به طور مکرر چند صدائی و مطرح شدن  عقاید گوناگون در جامعه را لازم می دانست و توصیه می کرد. در زمینه لائیسیته   هم باید بگویم ایشان اصولا فرد سیاسی نیست و خودش را تا حد ممکن از اظهار عقیده سیاسی دور می کند. ولی به عنوان یک مسئله ای که جامعه ما به آن مبتلاست، درباره حکومت “ولایت فقیه” بسیار مطالعه داشت و به شدت آن را مردود می دانست. به عقیده او مطابق منابع فقه شیعه اختلاط دین و دولت امری اشتباه است که به انحطاط هر دو نهاد دین و دولت می انجامد. اگر منظور از لائیسیته جدائی دین از دولت باشد، بنابراین او اعتقاد عمیقی به آن دارد و تلاش فراوانی برای تبلیغ این نظریه می کند.

اف سی ان ان – یعنی او قائل به حکومت عرفی یا مدنی است؟

بله او در رساله ای با عنوان “رد ولایت فقیه” از متون  قرآن و حدیث استفاده کرده است تا نشان دهد که نظریه ولایت فقیه یک نظریه نادرست است. البته او حکومت خاصی را پیشنهاد نمی کند و نهاد حکومت را جدا از نهاد دین و مذهب می داند. ایشان به طور خلاصه خواهان  سکولاریسم و یک دمکراسی مدنی به مفهوم عام آن  برای کشورمان هستند.

اف سی ان ان – نظر آقای بروجردی درباره نحوه رفتار شیعیان  با پیروان ادیان و سایر مذاهب غیر شیعه چیست؟  به طور مشخص ایشان راجع به نحوه رفتار با اقلیتهای دینی و مذهبی مانند مسیحیان ، یهودی ها ، زرتشتیان و بهائیان  در ایران و خارج ایران چه تعالیمی دارند؟

ایشان معتقدند  که رسیدن به کمال روحانی و یکتاپرستی  فقط از راه یک دین یا روش خاص نیست. بلکه اصل، پرستش و ستایش پروردگار است. حتی اگر به زبان و روشی باشد که ما آن را ندانیم و نشناسیم و به غلط آن را کفر بدانیم. آقای کاظمینی بروجردی جمله معروفی دارد که می گوید؛ ما به یک معنا اصلا کافر مطلق نداریم. بلکه همه انسانها  در ذات خود خداجوی هستند. بنابراین هرگز نمی توانیم برچسب کفر بر دیگران بزنیم. علاوه بر آن از نظر رفتاری او معتقد است دینی که برخلاف حقوق بشر باشد و حق انسانها را پایمال کند و بین آنها تبعیض بگذارد به هیچ وجه مورد تائید خداوند نیست. چون خدا دین را برای برقراری عدالت بین انسانها و آگاهی بخشیدن و زندگی بهتر فرستاده است. بر اساس همین تفکرات است که او معتقد به برابری و حقوق مساوی بین تمام شهروندان فارغ از دین و مسلک یا عقیده آنان می باشد.

اف سی ان ان – نظر آقای بروجردی در رابطه با مسئله اسرائیل و فلسطین چیست؟ آیا ایشان در زمینه این موضوع تعالیمی داشته اند؟

بله  در این مورد بسیار حساس بودند. هربار درگیری یا خبری می شد خطاب به مردم فلسطین و اسرائیل مطالبی را می نوشت یا می گفت. وی با استناد به قرآن و انجیل و تورات،  فلسطینی ها و اسرائیلی ها را پسر عمو می خواند و از آنها می خواست که با هم در آرامش و صلح زندگی کنند. او چند بار نامه های سرگشاده ای برای “حسن نصرالله” رهبر حزب الله لبنان فرستاد و به او گوشزد کرد که او با پول متعلق به مردم ایران که توسط حاکمان جمهوری اسلامی برایش ارسال می شود در جنگی بی فایده با اسرائیلی ها که پسر عموی مسلمانان هستند درگیر شده است. او تاکید می کرد که خطر بی دین شدن مردم و رویگرداندن از اسلام  به خاطر چنین اعمالی بسیار بیشتر و جدی تر از خطر اسرائیل برای مسلمانان است.