«روحالله روحانی»، شهروند بهایی، ۳۰تیر۱۳۷۷ و همزمان با دوران اصلاحات اعدام شد. اعدام آقای روحانی ۱۰ سال پس از آخرین اعدام بهاییان در دهه ۶۰ بابت اعتقادات دینی، با واکنشهای گسترده جهانی روبهرو شد؛ بهطوری دادگاه انقلاب اسلامی مجبور شد در بیانیهای اعدام روحالله روحانی، شهروند بهایی را تکذیب کند.
این شهروند بهایی پس از ماهها ممنوعیت ملاقات با خانواده خود، بهطور شتابزده و مخفیانه در مشهد به دار آویخته شد. پس از گذشت سالها، دلیل اعدام ناگهانی او همچنان در پردهای از ابهام قرار دارد.
***
چگونگی بازداشت روح الله روحانی
روحالله روحانی نجف آبادی در شهریور۱۳۷۶، در منزل شخصی خود در مشهد بازداشت شد. ماموران وزارت اطلاعات این شهروند بهایی را در روزی دستگیر کردند که خانواده او قرار بود تا فردای آن روز از مشهد به اصفهان نقلمکان کنند. روحانی برای یک شرکت لوازم بهداشتی- آرایشی کار میکرد و جابهجایی او، براساس تصمیم و خواست شرکت مزبور بود.
ماموران اداره اطلاعات، روحالله روحانی را در کنار کامیون حمل بار وسایل منزلش دستگیر و از همان محل، مستقیم به اداره اطلاعات مشهد انتقال دادند.
روحالله روحانی پیشتر هم دو مرتبه سابقه بازداشت در سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۷۳ داشت. او در سال ۱۳۶۳ بیش از شش ماه را در زندان وکیل آباد بهاتهام فعالیت در جامعه بهایی گذراند و سپس به نجف آباد تبعید شد که با پرداخت جریمه، به او اجازه دادند تا در مشهد بماند.
وضعیت شهروندان بهایی مشهد در سال ۱۳۷۶
در دهه ۷۰، برخوردهای قضایی با شهروندان بهایی به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده بود که البته دلیل اصلی، به وجود آمدن چنین شرایطی این بود که مدیران جامعه بهایی ایران با دولت توافق کرده بودند کلیه اقدامات درون جامعه بهایی، به وزارت اطلاعات گزارش داده شود.
مراد از برخوردهای قضایی، اعدام و دستگیری شهروندان بهایی است، درحالیکه نقض حقوق شهروندی بهایی همچنان در مواردی نظیر تحصیل، کار دولتی، کفن و دفن، پیشرفت در اموراتی نظیر علم، هنر، ورزش و آزادی بیان وجود داشت. همچنین این نکته حائز اهمیت است که هرچند اعدام بهاییان بهطور رسمی پایان یافته بود، ولی اعدامهای فراقانونی یا قتلهای خودسرانه پیروان آیین بهایی، هیچ زمان پایان نیافت.
در آن مقطع زمانی، مشهد از معدود شهرهای ایران بود که دستگیری و صدور احکام زندان همچنان برای شهروندان بهایی به اجرا درمیآمد. فشار بر بهاییان مشهد در شش ماهه نخست سال ۱۳۷۶شدت پیدا کرد، بهطوریکه حتی دورهمیهای ماهانه خانوادهها که با اطلاع وزارت اطلاعات در شهرهای مختلف برگزار میشد، در مشهد مورد حمله نیروهای وزارت اطلاعات قرار میگرفت و تهدید به تعطیلی شده بود.
به نظر میرسد آزارواذیت مدام شهروندان بهایی در مشهد، بیارتباط با نفوذ انجمن حجتیه در بین مقامات این شهر نیست. منشا و نقطه آغازین انجمن حجتیه توسط بنیانگذارش، یعنی شیخ «محمود حلبی» از مشهد بوده است و به همین دلیل، این شهر همواره از پایگاههای اصلی انجمن حجتیه در کشور به شمار میرود.
ماجرای دستگیری روحالله روحانی
در بحبوحه آزار و فشار بر بهاییان مشهد، خانمی که مادر بزرگش بهایی بوده، تمایل خود را به بهایی شدن ابراز میکند. مسوولان جامعه بهایی مشهد با در نظر گرفتن احتمال بروز مشکلات قانونی و قضایی برای او بهدلیل اینکه این فرد بهاییزاده نبوده، درخواست او را نمیپذیرند.
نیروهای امنیتی حکومت ایران اگر مطلع شوند فردی دین خود را تغییر داده و بهایی شده، با او برخورد قضایی شدیدی کرده و در صورت عدم توبه، حکم مرتد، یعنی اعدام را بر او جاری میکنند. بنابراین مسوولان جامعه بهایی فقط نام فرزندان خانوادههای بهایی را که علاقهمند به بهایی شدن داشتند را بهعنوان شهروندان بهایی در دفاتر جامعه بهایی ثبت میکردند.
در آن زمان، مدیریت جامعه بهایی اسامی بهاییان را در دفاتری ثبت میکردند تا در صورت لزوم برای رفع شبهات، در اختیار حکومت قرار دهند؛ اما خانمی که مادربزرگ بهایی داشته، اصرار داشته بهایی شود و شروع به مطالعه در مورد آیین بهایی میکند.
او پس از مدتی، با یک مرد بهایی ازدواج میکند، با آنکه در ازدواج یک مسلمان با یک بهایی، عقد اسلامی و عقد بهایی هر دو باید انجام شود، اما این خانم حاضر به انجام عقد اسلامی نبود و در چنین وضعیتی، روحالله روحانی که با این خانم آشنایی قبلی داشت و از علاقه او به بهاییت مطلع بود، از طرف مسوولین جامعه بهایی مشهد، این زن و شوهر را عقد کرده و نام او را هم بهعنوان بهایی در دفاتر جامعه بهایی ثبت میکند.
همین موضوع بهانهای در اختیار اداره اطلاعات مشهد قرار میدهد تا فشار و آزار بر بهاییان شهر را که با تعطیل کردن جلسات دورهمیهای خانوادگی شروع کرده بودند، با دستگیری روحالله روحانی تشدید کنند.
اعدام روحالله روحانی، شهروند بهایی
روحالله روحانی به مدت ۱۰ ماه از زمان دستگیری تا ۳۰تیر۱۳۷۷، ممنوعالملاقات بود. او یک روز پیش از اعدام با خانواده خود دیدار کرد. روحانی را ابتدا به اداره اطلاعات مشهد برده و پس از مدتی به اتاق ممنوعالملاقات زندان وکیل آباد مشهد انتقال دادند. این شهروند بهایی در طی دوره بازداشت، از حق داشتن وکیل محروم بود، به همین دلیل اطلاعات کمی در مورد او وجود دارد.
«قاسم بخشیان»، قاضی دادگاه انقلاب مشهد که در سلسله مراتب حوزوی، رتبه حجت الاسلام دارد، فردی بود که حکم اعدام روحالله روحانی را صادر کرد. «علی اکبر یساقی»، رییس دادگاههای انقلاب و رییس دادگستری استان، حکم را تایید کرد و به اجرا درآورد.
یساقی بههیچوجه روال قانونی را در مورد پرونده روحالله روحانی اجرا نکرد. از متهم حق اعتراض به حکم گرفته شد و حکم بدون بررسی مجدد در دادگاه تجدیدنظر، به مرحله اجرا درآمد. طبق قانون، پروندههای منتهی به حکم اعدام برای تایید یا نقض حکم به دیوان عالی کشور فرستاده میشوند، ولی پرونده آقای روحانی ارسال نشد.
اتهام روحالله روحانی، بهایی کردن یک زن مسلمان بود. این ادعا درحالی مطرح شد که مادر بزرگ این زن در گورستان بهاییان دفع شده بود.
مدت کوتاهی پس از دستگیری روحانی، یک عکس قدیمی پیدا شد که نشان میداد مادر این زن در یک جلسه مذهبی بهاییان حضور داشته است. همچنین نامهای قدیمی از پدر این زن پیدا شد که از محفل روحانی شهر (شورای مدیریت جامعه بهایی) خواسته تا برای رفع مشکلی با همسرش صحبت کنند.
این دو مدرک، بیپایه بودن اتهام وارده بر روحالله روحانی را ثابت میکرد، زیرا اسناد نشان میداد که مادر این زن بهایی بوده، پس زن مزبور فرزند یک بهایی یا اصطلاحا بهاییزاده بوده است و اتهام بهایی کردن یک مسلمان را که در پرونده آقای روحانی ذکر شده بود را رد میکرد. بااینحال به دلایل نامشخص، این دو سند مهم در پرونده روحانی قرار نگرفت و در دادگاه او ارائه نشد.
دو ماه پس از دستگیری روحانی، مسوولان جامعه بهایی مشهد به نامهای «عطاالله نصیریزاده»، «هدایت کاشفی» و «سیروس ذبیحی» دستگیر شدند و حکم اعدام آنان هم صادر شد. این حکم پس از چند بار رفتوبرگشت به دادگاههای مختلف شهری و کشوری نقض شد، تا سرانجام ذبیحی و کاشفی به هفت سال و نصیرزاده به پنج سال زندان محکوم شدند.
بعدها معلوم شد پرونده روحانی و پرونده سه تن از مسوولین بهایی، دو پرونده مجزا بوده است؛ درحالیکه ابتدا هر چهار تن، به بهانه بهایی کردن یک زن مسلمان دستگیر شده بودند.
زن مذکور هم از طرف اداره اطلاعات برای مسلمان شدن تحت فشار قرار گرفت.
مشخص نیست تعجیل در اجرای حکم اعدام روحالله روحانی، شهروند بهایی ساکن مشهد، آن هم بدون طی مراحل قانونی به چه دلیل بوده است. زمانی که روحانی اعدام شد، ۱۰ سال از اعدام آخرین بهایی در ایران گذشته بود و بعد از او هم، هیچ بهایی دیگری در ایران اعدام نشد. یک منبع از نقش حجتیه مشهد در صدور و تسریع حکم اعدام روحالله روحانی در مشهد گفته است. منبع دیگری، اجرا حکم اعدام او را بدون توجه به روند قانونی تایید احکام اعدام در مراجع قضایی، براساس فتوای یک روحانی مشهور مشهدی دانسته است.
آنچه واقعیت است، آقای روحانی یک شهروند ایرانی بود که جان خود را در راه اعتقاداتش از دست داد؛ او دارای همسر و پدر چهار فرزند بود.
واکنش مقامات جمهوری اسلامی به اعدام روحانی
سرانجام پس از پنج روز از اعدام روحالله روحانی، شهروند بهایی، قوهقضاییه عکس العمل نشان داد. «غلامحسین رهبرپور»، رییس وقت دادگاه انقلاب اعلام کرد: «هیچیک از شعب این دادگاه، حکم اعدام علیه شخصی به نام روحالله روحانی وابسته به فرقه بهایی را صادر نکرده و خبر اعدام وی کذب محض است.»
این ادعا درحالی مطرح شد که چند روز قبل ماموران وزارت اطلاعات بهطور ناگهانی با سه زندانی بهایی در جلسه سوگواری روحالله روحانی حاضر شده و پس از یک ساعت، جلسه را ترک کردند.