«قصاب تهران»، لقبی است که این روزها کنار نام «ابراهیم رئیسی» زیاد به گوش میرسد؛ عنوانی که یادآور نقش او بهعنوان یکی از مهرههای اصلی کشتار دهه ۶۰ ، خصوصا تابستان سال ۱۳۶۷ است. شخصیت ابراهیم رئیسی و کارنامه او که در این روزها مدام در رسانههای داخل و خارج مرور شده، هیچ جای دفاعی برای او بهعنوان یک سیاستمدار مردمی و اخلاقمدار باقی نمیگذارد.
آنچه دوران رئیسی را – بهعنوان چهرهای موثر در قوههای قضاییه و مجریه- برجسته میکند، اجرای یک سری روندهای تبعیضآمیز است که به پشتوانه بنیه مالی «احمد علمالهدی» و آستان قدس رضوی، میتوانست در گستره وسیعتری پیاده شود.
در دوران حضور ابراهیم رئیسی در صحنه سیاست ایران که از همان سالهای اول بعد از انقلاب آغاز شده بود، رئیسی در جایگاههایی منصوب شد که نامش را با مرگ و تبعیض گره میزدند. او در دهه ۱۳۶۰، جانشین دادستان تهران بود و در کشتار چند هزار زندانی سیاسی نقش داشت که بسیاری از آنها زیر سن قانونی بودند. در صوتهایی که از جلسات خصوصی میان اعضای هیاتمرگ و «حسینعلی منتظری»، قائممقام وقت «روحالله خمینی»، بنیانگذار انقلاب اسلامی فاش شده، منتظری اعضای هیات مرگ را بهخاطر دست داشتن در آنچه بعدها از آن بهعنوان «نسلکشی» یاد شد، شماتت کرد.
نام رئیسی از همین دوران، با کشتار و آزار اقلیتها گره میخورد؛ هیات مرگ بهجز اعضای گروه مجاهدین خلق، تعداد قابل توجهی از کمونیستها و غیرمسلمانان را نیز، به جوخه مرگ فرستاد.
تیغ تیز رئیسی زیر گلوی بهاییان
بهاییان در دوران حکومت اسلامی ناملایمات فراوانی را تجربه کردند که بازداشتهای دستهجمعی، نداشتن حق تحصیل و مصادره اموال، بخشهایی از آنهاست.
در دوران حضور رئیسی در دستگاه قدرت اما، این برخوردها شدت قابل توجهی داشت. مصادره خانههای روستای «ایول» بیش از ده سال پیش با پشتیبانی حکم دادگاه که حق بهاییان بر اموالشان در روستا را غیرشرعی تلقی میکرد، از اقداماتی است که در زمان حضور ابراهیم رئیسی در دستگاه قضا صورت گرفت.
در مرداد۱۴۰۱، ماموران روستاییان «روشنکوه» در مازندران را از خانههایشان راندند و در دی۱۴۰۲، همین اقدام را نسبت به ساکنان روستای «احمد آباد»، از توابع ساری انجام دادند؛ درست در زمانی که ابراهیم رئیسی، رییس قوه مجریه کشور بود. فقط در سال ۱۴۰۲ خورشیدی، ۱۲۸ شهروند بهایی احضار، بازجویی و محاکمه شدند و بیش از ۵۴۰ سال برای بهاییان احکام زندان صادر شده است.
همچنین حداقل ۱۰۴ شهروند بهایی در این سال بازداشت و یا برای اجرای حکم، به زندان منتقل شدهاند.
سرکوب اینترنتی در دوران رئیسی
پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، استان سیستانوبلوچستان که یکی از محرومترین و در عین حال پرجنبوجوشترین مناطق ایران در اعتراض به اقدامات حکومت به شمار میرفت، به یکی از اهداف سرکوب حکومت بدل شد.
گزارش تحلیلی سایت «فیلتربان» که وضعیت دسترسی به اینترنت در ایران را بررسی میکند، نشان میدهد که بعد از اعتراضات مردم در جمعه خونین زاهدان در پاییز ۱۴۰۱ که در واکنش به تعرض یک مامور نیروی انتظامی به دختر بچه بلوچ شکل گرفته بود، هر جمعه صبح اینترنت این استان بهطور عمدی مختل میشده است.
همچنین این سایت نوشته است که در طول سال ۲۰۲۳ میلادی، اینترنت استان سیستانوبلوچستان ۵۴۰۰ دقیقه بهطور کامل قطع شده و ۳۰۰ دقیقه نیز، با اختلال شدید مواجه بوده است.
گزارش تحلیلی این وبسایت مشخص میکند که در دوران ریاستجمهوری رئیسی – احتمالا برای اولینبار – از یک سامانه ویژه برای ایجاد اختلال عمدی روی شبکه موبایل و اینترنت استفاده شده که از نظر فنی، دقت و تواناییهای منحصربهفردی دارد. این گزارش نشان میدهد که احتمالا سیستانوبلوچستان اولین استانی است که این سیستم سرکوب دیجیتال روی آن نصب و استفاده شده است.
نفرتپراکنی دیجیتال علیه اقلیتها در دوران رئیسی
حکومت جمهوری اسلامی در اصل ۱۳ قانون اساسیاش، سه اقلیت دینی مسیحی، زرتشتی و یهودی را بهرسمیت شناخته و آنها را در اجرای مناسک دینیشان، تعلیمات دینی و احوال شخصیه، آزاد گذاشته است. آنها همچنین میتوانند حداکثر در مجموع پنج نماینده در مجلس داشته باشند.
باوجود اینکه حقوقی در قانون اساسی برای اقلیتها در نظر گرفته شده، در دنیای واقعی، زندگی دیگری در جریان است؛ اقلیتهای دینی و مذهبی نمیتوانند بسیاری از سمتهای دولتی را در اختیار بگیرند، در گزینشها رد میشوند و بخشی از حقوق قانونی آنها – حتی در مورد برگزاری مناسک مذهبی- نقض میشود.
در دوران حضور رئیسی در قوههای قضاییه و مجریه، نهتنها هیچ تغییری در این شرایط به وجود نیامد، که نفرتپراکنی آنلاین و فشارهای امنیتی در دنیای واقعی نیز به آن اضافه شد.
بررسیهای تیم نظارت بر محتوای «ایرانوایر» در ماه مارس ۲۰۲۴ میلادی نشان میدهد که در این ماه، تولید محتوا با محتوای نفرتپراکنی علیه اقلیتهای دینی ۲۹ درصد افزایش یافته است.
این بررسی نشان میدهد که در طول ماه مارس، یعنی از میانه اسفند تا فروردین۱۴۰۲، دستکم ۲۸ مطلب در فضای مجازی با محتوای نفرتپراکنی علیه اقلیتهای غیرمسلمان منتشر شده که ۲۱ هزار مطلب از این میان، محتوای یهودستیزانه داشته و چهار هزار محتوا نیز درونمایه بهاییستیزانه دارد که نسبت به ماه پیشاز آن، ۴۳ درصد افزایش داشته است.
اعمال فشار پس از مرگ؛ پیام تسلیت و عزاداری اجباری
بخشی از فشاری که به اقلیتهای دینی وارد شده و حتی بعد از مرگ ابراهیم رئیسی نیز همچنان پابرجاست، به اجرای مراسم دینی و ارائه پیامهای تسلیت اجباری مربوط میشود که روسای انجمنهای دینی اقلیت مجبور هستند آن را ارائه کنند.
بهعنوان نمونه، انجمن زرتشتیان تهران نهتنها مجبور شد مراسم بزرگداشت و ختم ابراهیم رئیسی را در روز جمعه برگزار کند، بلکه بهجز «اسفندیار اختیاری»، نماینده باسابقه زرتشتیان در مجلس، جانشین او «بهشید برخوردار» – درحالیکه هنوز حتی در مراسم تحلیف شرکت نکرده و از نظر رسمی نماینده محسوب نمیشود- پیام تسلیت مشابهی را منتشر کرده است.
اجباری بودن مراسم بزرگداشت رئیسی از آنجا هویدا میشود که تابهحال اجرای چنین مراسمی برای یک نفر از سران جمهوری اسلامی – بهجز روحالله خمینی- سابقه نداشته است و مراسم اینچنینی، هیچگاه بهصورت خودجوش برگزار نشده است.