مولوی «فتحی محمد نقشبندی»، امام جمعه اهل سنت راسک و روحانی منتقد جمهوری اسلامی، از ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ در بازداشت است. ۱۰ روز پیش رسانههای حقوقبشری بلوچ از احتمال مرگ او در اثر شکنجه نیروهای امنیتی خبر دادند. با افزایش نگرانیها و واکنش افکار عمومی بلوچستان، تصاویری از ملاقات چند روحانی بلوچ با او در زندان «وکیلآباد» مشهد منتشر شد.
حالا فرزندش، «عبدالغفار نقشبندی»، زندانی سیاسی سابق و از مخالفان شناخته شده حکومت ایران در بلوچستان، به «ایرانوایر» میگوید با وجود ۶۶ سال سن و بیماری قلبی، پدرش در شش ماه گذشته هیچ تماسی با خانواده نداشته و آنها هم از روی همان عکسها متوجه شدهاند که زنده است.
***
مولوی نقشبندی کیست و چرا در زندان است؟
نام مولوی «فتحی محمد نقشبندی» برای مردم بلوچ آشنا است؛ مثل نام انگشتشمار روحانیون اهل سنتی که در این خطه جنوبشرقی ایران، صدای محرومیت، اعدام و سرکوب سیستماتیک حکومت علیه مردم در استان سیستان و بلوچستان بودهاند.
مولوی فتحیمحمد نقشبندی ۶۶ ساله است. بر اساس گزارش «کمپین فعالین بلوچ»، روز ۲۹ مرداد ۱۴۰۲، بعد از تماس مسوولان شرکت نفت چابهار که از او خواسته بودند برای بازگشایی سهمیه سوخت خانوادههای شهر، خود به چابهار برود، با تعدادی از نزدیکانش راهی این شهر شد.
«حالوش» که اخبار نقض حقوقبشر در بلوچستان را پوشش میدهد، همان زمان در گزارشی نوشت نیروهای امنیتی در مسیر، خودروی این روحانی منتقد حکومت را تا پایگاه «برجک نوبندیان» تعقیب و شماری دیگر از نیروهای اطلاعاتی که از پیش در این برجک نظامی کمین کرده بودند، به محض رسیدن مولوی نقشبندی، راه را مسدود و او و فرزندش محمد را جلوی همراهان با تحقیر و توهین بازداشت کرده و با خود بردهاند.
در پی بازداشت این روحانی منتقد حکومت، خبرگزاریهای رسمی جمهوری اسلامی، از جمله «فارس» به نقل از دادگستری سیستان و بلوچستان نوشتند او طی ماههای اخیر مواضع «تند»، «تحریککننده» و «همسو با مخالفان امنیت و آرامش کشور» داشته و در خطبههای نمازجمعه و جلسات خود، با سخنرانیهای «کذب» و به «دور از واقعیت»، مردم را به «آشوب» و «اغتشاشهای خیابانی» دعوت میکرده است.
در اطلاعیه دادگستری استان آمده بود: «[چون او از ائمه جمعه است] موارد تخلفات به وی اعلام و صرفا با نگاه ارشادی و در فضایی صمیمی تذکرات لازم به او داده شد اما متاسفانه مولوی نقشبندی بر مواضع اشتباه خود پافشاری و بیان کرد که قصد دارد بر همین منوال و همراستا با جریانات معارض و معاند پیش رود و قصد اصلاح رویه خود را ندارد.»
در این اطلاعیه نوشته شده بود او به «تشویش اذهان عمومی از طریق سخنرانیهای کذب»، «تهمت و افترا به نظام جمهوری اسلامی ایران» و «اقدام علیه امنیت ملی» متهم شده است.
اشاره این رسانه حکومتی درباره اعلام تخلفات به نقشبندی، احتمالا به احضار و بازجویی چند ساعته این روحانی اهل سنت در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ است که توسط اداره اطلاعات، اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دفتر نماینده رهبری انجام شده بودند. البته این فشارها، این روحانی منتقد را ساکت نکردند و او سرانجام در ۲۹ مرداد ماه بازداشت شد.
پسر دیگر مولوی نقشبندی که به همراه او بازداشت شده بود، مدتی بعد آزاد شد اما خودش تا لحظهای که این گزارش نوشته میشود، در حبس است و خانوادهاش با او نه دیدار کرده و نه توانستهاند صدایش را بشنوند.
یکی از آخرین سخنرانیهای این روحانی منتقد حکومت مربوط به روز جمعه ۲۷ مرداد است؛ یعنی پنج روز بعد از احضار و بازجویی و دو روز پیش از بازداشتی که تا به امروز ادامه یافته است.
او در این سخنرانی به وضوح خطاب به ماموران امنیتی میگوید از مردن هم نمیهراسد و به افشاگری علیه دستگاه سرکوب حکومت و حمایت از مردم معترض ادامه خواهد داد.
در این سخنرانی، همچنین به فشار نیروهای امنیتی بر فرزندش، «حافظ عبدالغفار نقشبندی» نیز اشاره میکند و میگوید: «شما همه چیز را غیر قابل تحمل کردید برای ما. حافظ عبدالغفار نقشبندی را کاری کردید که از کشور برود. ولی اگر چنانچه فشار بیشتر بیاورید، مجبور میشوم همه را افشا کنم و اگر کشته شوم و زندان بروم، همه این موضوعات افشا خواهند شد.»
هنوز خانواده با مولوی نقشبندی صحبت نکردهاند
عبدالغفار نقشبندی، فعال سیاسی و فرزند مولوی نقشبندی به «ایرانوایر» میگوید خانواده امام جمعه اهل سنت راسک تا بهحال با او نه تلفنی صحبت کرده و نه دیداری داشتهاند و فقط از تصاویری که از دیدارش با دو تن از ریشسفیدان منتشر شده، میدانند که پدرشان زنده است.
او توضیح میدهد: «ما هیچ اطلاعی نداشتیم که در کدام بازداشتگاه هستند، در زاهدان هستند یا مشهد و یا جایی دیگر. شایعه شد که پدر بزرگوار ما را تحت شکنجه شهید کردهاند. این خبر در رسانهها بازتاب یافت و حساسیت بالایی را در داخل کشور ایجاد کرد که در نتیجه رژیم مجبور به پاسخگویی شد. به دو تن از ریشسفیدان اجازه ملاقات با پدر بزرگوارمان دادند و این دو ریشسفید در زندان وکیلآباد مشهد، پدرمان را ملاقات کردند.»
اشاره این زندانی سیاسی سابق به اخباری است که حدود۱۰ روز پیش مبنی بر کشته شدن مولوی نقشبندی در پی شکنجه ماموران امنیتی منتشر شدند. ۱۶بهمن ۱۴۰۲، خبرگزاری «حالوش» از گزارشهای تایید نشدهای مبنی بر درگذشت مولوی نقشبندی در بازداشت خبر داد.
حالوش تاکید کرده بود که نتوانسته است صحت و سقم این گزارشها را تایید کند ولی از چند منبع مختلف چنین اخباری به این نهاد حقوقبشری رسیدهاند.
در پی انتشار این اخبار، «محمد طیب نقشبندی»، یکی دیگر از فرزندان مولوی نقشبندی در پیامی ویدیویی از مسوولان جمهوری اسلامی خواست درباره وضعیت سلامت پدرش اطلاعرسانی کنند. همزمان، در شبکههای اجتماعی و رسانههای محلی بلوچستان نیز واکنشهای گستردهای به این موضوع مطرح شد.
ویدیوهایی از شعارنویسی درباره این موضوع نیز انتشار یافتند که خطاب به جمهوری اسلامی میگفتند: «اگر یک تار مو از سر مولوی نقشبندی کم شود، بلوچستان را به گورستانتان تبدیل میکنیم.»
سرانجام، روز شنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۲، فردی به نام «محمد شاهوزی» که گفته میشود از عوامل بومی سپاه پاسداران در بلوچستان است، تصویری از خود و مولوی نقشبندی را منتشر کرد و مدعی شد که این تصویر در زندان وکیلآباد مشهد ثبت شده است.
به گفته عبدالغفار نقشبندی، پدرش در این مدت از حق داشتن وکیل تعیینی محروم بوده است.
این فعال سیاسی درباره حال جسمانی پدرش نیز توضیح میدهد: «با توجه به این که ایشان سن بالایی دارند و پیشتر از بیماریهای معده و قلب رنج میبردند و قلبشان فنرگذاری شده است، هنوز ما هیچ اطلاعی نداریم که ایشان را اصلا (برای ویزیت) به بیمارستان میبرند یا خیر. تا به حال هیچگونه ارتباطی با ایشان نداشتهایم که بدانیم وضعیت سلامتیشان چه طور است.»
به گفته فرزند مولوی نقشبندی، خانواده حتی از این که آیا برای این روحانی منتقد حکومت دادگاهی برگزار شده است یا خیر نیز مطلع نبودند و بعد از دیدار ریش سفیدان با او در زندان مشهد متوجه شدهاند در این شش ماهه در بلاتکلیفی و در یکی از سلولهای انفرادی این زندان به همراه دو نفر دیگر نگهداری شده و هرگز حتی به بند عمومی منتقل نشده است.
گروگانگیری پدر برای فشار آوردن به پدر
عبدالغفار نقشبندی از مخالفان سیاسی حکومت ایران است که رهبری گروه «جنبش دادخواهان و آزادگان»، موسوم به «جدا» را که در مرداد ۱۴۰۲ اعلام موجودیت کرد، برعهده دارد.
او در پاسخ به پرسش «ایرانوایر» درباره این که بازداشت پدرش در کمتر از یک ماه بعد از اعلام موجودیت گروه تحت رهبریش، با هدف فشار آوردن به او بوده است یا خیر، میگوید: «این رژیم، یک رژیم گروگانگیر به تمام معنا است. میگویند به اسلام و قرآن معتقد هستند اما قرآن عظیمالشان میگوید وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى؛ یعنی اگر کسی گناهی کرد، گناهش را بر دوش دیگران نمیاندازند و دیگران را مواخذه نمیکنند. پدر اگر جرمی کرد، نباید تاوانش را پسر پس بدهد. اگر برادری خطا و اشتباه کرد، برادر دیگر نباید تاوانش را پس بدهد. تاوانش را نباید دیگران پس بدهند. اما اینها که نام اسلام و قرآن را یدک میکشند، نه از اسلام نشانی دارند و نه از قرآن بویی بردهاند.»
اشاره این فعال سیاسی بلوچ به بخشی از آیه ۱۸ سوره «فاطر» از قرآن است. معنای این بخش از این آیه به طور تحتلفظی به این قرار است: «هیچ حاملی بار دیگری را به دوش نمیکشد.»
اما تفاسیر مختلفی درباره آن میگویند که منظور این آیه، روز حسابرسی یا «قیامت» است و خداوند در این آیه وعده داده است هرکسی فقط بابت خطاهای خود مجازات خواهد شد.
نقشبندی همچنین ادامه میدهد: «میخواهند ما را وادار کنند دست از مبارزه برداریم. اما ما در ابتدای بازداشت پدرمان گفتیم دست از مبارزه با این رژیم سفاک، خونریز و قاتل نمیکشیم، حتی اگر جسد پدرم را از زندان بیرون بیاورند. چون پدرم یکی از هزاران قربانی است که رژیم آخوندی آنها را بیگناه پای دار برده یا در کف خیابانها شهید کرده است. بنابراین، نه ما کوتاه میآییم و نه این رژیم تابهحال از ظلم و ستمهایش کوتاه آمده است.»
پدرم صدای مردم بلوچستان بود
عبدالغفار نقشبندی با تاکید بر این که پدرش هم به دنبال عافیت نبوده است، میگوید: «پدر بزرگوار ما خودشان هم از آن دست مولویهایی نبود که عافیتطلبی کند و دردهای جامعه، مشکلات و ظلموستمهایی که بر ملت روا داشته میشود را ببیند و سکوت کند.»
او ادامه میدهد: «خودشان همیشه سخنرانیهایی داشتند و در برابر ظلم و ستمهایی که در حق مردم میشد، موضعگیری میکردند. سخنرانیهای خودشان باعث شده بودند که مسوولان رژیم برنتابند، چون هرگز سخنان حق را برتابیدهاند.»
این فعال سیاسی همچنین میگوید: «پدرم را نه منباب این که پدر من است بلکه بهعنوان یک بلوچ، ایرانی و عالم، همیشه در کنار حق و مظلومین و مستضعفین دیدهام. همیشه از ایشان فریاد حق شنیده و درس شجاعت، ایمان، زندگی و انسانیت را آموختهام. پدر کوه صبر و استقامت است. مردی که برای سومین بار، در سن ۶۶ سالگی پایش به زندان باز میشود، هرگز پشت مردم را خالی نکرده است.»
به گفته عبدالغفار نقشبندی، این روحانی منتقد حکومت که اکنون شش ماه است در بازداشت حکومت به سر میبرد، هرگز شانه خالی نکرده و خودش و فرزندانش را بر فرزندان سایر هموطنان ترجیح نداده است.
حقوق شما
«موسی برزین»، حقوقدان و مشاور حقوقی «ایرانوایر» میگوید مجازات یک فرد از اعضای خانواده بابت فرد دیگری از خانواده، به وضوح «غیرقانونی» است اما بعضا از سوی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی مشاهده میشود.
او درباره بیماری و زندان نیز توضیح میدهد: «آییننامه اجرایی سازمان زندانها گفته است کسی که امکان تحمل حبس را ندارد، باید از طریق اجرای احکام تعیین تکلیف و آزاد شود. این را هم پزشکان باید تشخیص دهند. اگر بیماری به حدی باشد که ضرر به او برساند و باعث تشدید بیماری شود، باید آزاد شود.»
این وکیل حقوقبشری میافزاید: «اگر بیماری به آن حد نیست ولی شخص احتیاج به درمان دارد، یا باید تحتالحفظ او را ببرند به بیمارستان خارج از زندان و درمان کنند یا به او مرخصی بدهند؛ یعنی نگه داشتن یک فرد بیمار در زندان بدون امکانات درمانی، درست نیست.»
او در پایان توصیه میکند: «اگر هنوز حکم صادر نشده است، راحت با وثیقه میتوانند آزادش کنند. پیشنهاد ما این است که خانواده و اطرافیان با سابقه پزشکی ایشان بروند نزد بازپرس و واحد اجرای احکام و تقاضای آزادی او را مطرح کنند.»