بیش از ۱۱ هفته از شروع اعتراضات مردمی در ایران میگذرد و جمهوری اسلامی در طی این مدت برای بقای خود دست به هر نوع خشونتی زده است. کشتار، بازداشت، ضربوشتم و تخریب اموال معترضان، روشهای حکومت ایران برای مقابله با مردم است.
سازمانهای حقوقبشری از بازداشت دستکم ۱۶ هزار تن از شهروندان خبر داده است. بازداشت شدگان از اقشار مختلف جامعه هستند، دانشجویان، اساتید، دانشآموزان، معلمان، روزنامهنگاران، نویسندگان، شاعران، فعالان حوزههای اجتماعی، مدنی و سیاسی، هنرمندان و ورزشکاران؛ بخشی از بازداشتشدگان را تشکیل میدهند.
بازداشت شهروندان بهایی همچون ۴۳ سال گذشته در هفتههای اخیر نیز همچنان ادامه داشته است. بهاییان بازداشت شده مانند سایر هموطنان دربند، بلاتکلیف و بدون اتهام مشخص در زندانهای جمهوری اسلامی بهسر میبرند و هیچ مسوولی حاضر به پاسخگویی به خانوادههای آنها نیست. یکی از بازداشتشدگان بهایی در هفتههای اخیر، «پویا صراف» نام دارد. جوان نخبه بهایی که این روزها بلاتکلیف در اداره اطلاعات شیراز بازداشت است.
ماجرای دستگیری و انتقال پویا صراف به شیراز
یک ماه پیش در ۱۱آبان۱۴۰۱، پویا صراف، شهروند ۳۳ ساله بهایی و پدر یک کودک چهار ساله، در برابر چشمان فرزند کوچکش توسط ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد. ماموران امنیتی ابتدا محل کار پویا در کرج را بازرسی کردند، سپس با او به منزلش رفتند و بعد از بازرسی وسایل شخصی او و همسرش، پویا را بازداشت و به زندان کرج منتقل کردند.
سه روز بعد از بازداشت، پویا صراف بدون اطلاع خانواده به شیراز منتقل شد. پس از آنکه خانواده از تغییر ناگهانی محل بازداشت او اطلاع یافتند، تنها پاسخی که در مورد دلیل این انتقال ناگهانی از مسوول مربوطه دریافت کردند این بود که «برادران شیرازی آمدند و او را با خودشان بردند.»
انتقال پویا صراف از کرج به شیراز در حالی انجام گرفته که طبق اظهار یکی از نزدیکانش، پویا هیچ دوستی، آشنایی یا ارتباط شغلی با کسی در شیراز ندارد.
از پویا صراف، زندانی بهایی چه میدانیم؟
پویا صراف در سال ۱۳۶۸ در یک خانواده بهایی در شهر مشهد به دنیا آمد. پویا و خانوادهاش مانند سایر بهاییان ایران از بسیاری از حقوق شهروندی محروم بودند. پدر و مادرش از اولین جوانان بهایی بودند که در سالهای اولیه تاسیس جمهوری اسلامی از تحصیلات عالیه محروم شدند. این محرومیت به نسل بعدی ایشان هم رسید و پویا هم پس از اخذ دیپلم، از ادامه تحصیل در دانشگاههای ایران بازماند.
پویا دانشآموز ممتاز و نخبه مدرسه بود. بسیاری از همکلاسیها و معلمین مدرسه از اینکه به او اجازه ادامه تحصیل در دانشگاههای ایران داده نمیشد، اظهار تاسف میکردند. او با آنکه موقعیت ادامه تحصیل در خارج از کشور را داشت، ولی ماندن و کار در وطن را با آگاهی از همه فشارها و مشکلات وارده بر بهاییان، بر تحصیل و امکان زندگی در خارج از کشور ترجیح داد.
او ابتدا در رشته کامپیوتر در موسسه آموزش عالی بهاییان ایران معروف به BIHE شروع به تحصیل کرد و سپس دانش خود را در زمینه کامپیوتر با تجربه و مطالعه شخصی توسعه داد، بهطوری که در زمان دستگیری، شرکت خودش را در زمینه برنامه نویسی کامپیوتر و ساخت اپلیکیشن تاسیس کرده بود و کار میکرد.
در طی سالهای گذشته، آزار و فشار بر خانواده او همچنان ادامه داشت. مادرش را به اتهام گرفتن امتحان درسی مربوط به موسسه آموزش عالی بهاییان از پسرش، (برادر پویا) و یکی از دوستانش در منزلشان بازداشت کردند. «فتانه صراف» (مادر پویا) در سال ۱۳۹۷، به همین اتهام تحت عنوان تبلیغ علیه نظام برای گذراندن حکم یک سال حبس راهی زندان وکیلآباد مشهد شد.
وضعیت پویا صراف چگونه است؟
پویا صراف حدود ۳۰ روز است که در سلول انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز، معروف به پلاک صد تحت بازجویی و بازداشت قرار دارد. تاکنون هیچ توضیح روشنی از طرف مسوولین مربوطه در مورد پرونده و اتهام او به خانوادهاش گفته نشده است. تنها اطلاعی که خانواده صراف از وضعیت پویا دارند، بررسی پرونده او در شعبه چهارده دادگاه انقلاب شیراز است.
فردی نزدیک به خانواده پویا میگوید: «دلایل واهی برای انتقال پویا صراف به شیراز و بیخبری خانوادهاش از روند پرونده او در یک ماه گذشته، نگرانیهایی را در مورد تشدید فشار بر پویا، و ساخت سناریوهایی ساختگی علیه او ایجاد کرده است. همچنین دوری راه برای پیگیری پرونده و نداشتن تماس تلفنی مرتب، موجب تشدید نگرانیهای خانواده از وضعیت سلامت او شده است.»
اما آنچه امروز بیش از بیخبری و بلاتکلیفی پویا صراف، شرایط را برای خانواده او سخت کرده است، دلتنگیهای کودک چهار ساله پویا برای پدر است. او برای اولینبار از پدرش دور شده است و هیچکس هم نمیتواند شرایط را برای او توضیح دهد.