مشکلاتی که جوانان بهائی در ایران با آن روبرو هستند درهم تنیده است. یک فرد بهائی در ایران حتی پیش از اینکه به مرحلهی جوانی برسد میداند که به احتمال بسیار زیاد از ورود به دانشگاه منع خواهد شد. همین مطلع بودن از آنچه در انتظار اوست میتواند باعث کاهش انگیزهی او در دوران تحصیل متوسطه باشد.
بسیاری از جوانان بهائی از تجربیات خود در زمانی که همکلاسیهای آنها مشغول آمادهسازی خود برای کنکور هستند گفتهاند. در همان زمانی که دانشآموزان در تب و تاب کنکور و آمادهسازی خود برای آن به سر میبرند، جوانان بهائی باید به این فکر کنند که چه گزینههایی غیر از تحصیل در دانشگاههای دولتی ایران برای آنها وجود دارد.
این گزینهها البته زیاد نیستند: تحصیل در دانشگاه بهائی، خروج از کشور و یا اشتغال در بخش خصوصی.
در ادامه به مشکلاتی که هر یک از این سه گزینه در پی خواهد داشت اشاره خواهد شد.
تحصیل در دانشگاه بهائی
دانشگاه بهائی که با عنوان BIHE شناخته میشود در سال ۱۳۶۶ تاسیس شد. این دانشگاه نه تنها از سوی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نمیشود، بلکه در چند مرتبه مورد هجوم نیروهای امنیتی و همچنین برخورد قضائی جمهوری اسلامی نیز قرار گرفته است. این دانشگاه دفتر رسمی اداری ندارد و مدرکی که ارائه میکند هم در ایران پذیرفته نمیشود. البته دانشجویان این دانشگاه در رشتههای خود دانش مربوط به حرفههای مختلف را میآموزند، اما این دانش بدون مدرکی که به رسمیت شناخته شود در بسیاری از موارد برای وارد شدن به بازار کار کافی نیست.
تعداد زیادی از دانشگاههای خارج از ایران مدرک کارشناسی دانشگاه بهائی را به رسمیت شناخته و به فارغالتحصیلان این دانشگاه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا پذیرش دادهاند. با این حال فرایند پذیرفته شدن در دانشگاههای خارج از کشور برای این فارغالتحصیلان دشوار است. توضیح وضعیت بهائیان در ایران و اجبار به تحصیل در دانشگاهی غیررسمی مستلزم نامهنگاری با دانشگاههای خارج از کشور و پیگیری فراوان است؛ البته تضمینی هم برای موفقیت نیست.
خروج از کشور
تعداد بسیار زیادی از بهائیان ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ از ایران خارج شده و غالبا به کشورهای غربی مهاجرت کردهاند. با این حال مهاجرت هیچگاه آسان نیست. در حال حاضر تعداد زیادی از بهائیان پناهجو سالهایی متمادی را در ترکیه سپری کردهاند و چشمانداز مشخصی نیز برای اسکان آنها در مقصد نهائی وجود ندارد.
از سوی دیگر گرفتن ویزای دانشجویی نیز مستلزم معرفی دانشگاه بهائی به کمیته پذیرش دانشگاه خارجی است. حتی در صورت گرفتن ویزای دانشجویی، جوان بهائی در صورت بازگشت به ایران مجددا با دشواریهای ورود به بازار کار که در ادامه به آن پرداخته میشود مواجه خواهد بود.
بازار کار برای جوانان بهائی
بهائیان به طور کلی از استخدام در بخش دولتی اقتصاد ایران محروم هستند. قوانین جمهوری اسلامی استخدام اعضای «فرق ضاله» که به بهائیان اشاره دارد را در ادارات و سازمانهای دولتی جمهوری اسلامی ممنوع کرده است. از آنجا که بخش بزرگی از اقتصاد ایران دولتی است به این طریق بهائیان از بسیاری از موقعیتهای شغلی محروم میشوند.
استخدام در بخش خصوصی نیز دشواریهای خاص خود را دارد. حتی اگر مدیران شرکتهای خصوصی مشکلی با استخدام بهائیان نداشته باشند، ترس از برخورد حکومت و ایجاد مشکل برای آن شرکت عامل مهمی برای اجتناب از استخدام بهائیان است.
حتی مشاغل آزاد نیز برای بهائیان امن نیستند. در سالهای اخیر جمهوری اسلامی تعداد زیادی از واحدهای صنفی متعلق به بهائیان را به خاطر تعطیل بودن در تعطیلات مذهبی بهائی پلمپ کرده است. هر چند طبق قوانین صنفی ایران تعطیل کردن واحد صنفی برای مدت کوتاه مجاز است، جمهوری اسلامی به بهانۀ تخلف صنفی مغازهها و کارگاههای بهائیان را پلمپ کرده و مانع اشتغال بهائیان شده است.
آنچه در بالا آمد فقط به گوشهای از مشکلاتی که جوانان بهائی ایرانی با آن مواجه هستند اشاره کرده است.
خطر زندانی شدن به خاطر فعالیت مذهبی، نابرابری در مقابل قانون و حتی محرومیت از فعالیتهای عامالمنفعه اجتماعی از دیگر مسائلی هستند که گریبانگیر جوانان بهائی ایرانی هستند.
FacebookTwitterاشتراک گذاری