پیروان اهل سنت و رفتار دوگانه دولت جمهوری اسلامی ایران
رابطه دولت جمهوری اسلامی ایران با اهل سنت از ابتدا تا کنون پیچیدگی های خاصی داشته است. آنها در سطح کلامی و تبلیغاتی اهل سنت و شیعه را برادر مذهبی میدانند.
انتخاب هفته وحدت و مانور بر روی پیوند شیعیان و اهل سنت سیاستی همیشگی در چهار دهه گذشته بوده است. اما این وجه ظاهری ماجرا است که با هدف گزاریهای اصلی در پشت پرده تفاوت مشهود دارد. درواقع دوگانگی بین عمل و نظر همیشه در این حوزه وجود داشته است. نظریه ولایت فقیه و ادعای نمایندگی امام زمان توسط ولی فقیه پایه تبعیض حداقل در منصب ارشد است. از دید بخش مسلط قدرت وفاداران و معتقدان به نظریه ولایت فقیه باید مسئولیتهای اصلی را در دست بگیرند. این مقاومت در حوزه آزادی اعمال مذهبی شدیدتر است. باید در نظر داشت که اهل سنت تنها یک بخش از ایرانی هایی هستند که از آزادی مذهب در سطوح متفاوت محروم هستند. دیگر اندیشان دینی و مذهبی از جمله بهائیها، یهودیان، دروایش، اهل حق، زرتشتیها، مسیحیها و… نیز مشکلات مشابه و چه بسا بدتری دارند.
رهبران مذهبی اهل سنت در مقاطع مختلف ترور شده و یا سال هایی از زندگی را در تبعید و با محدودیتهایی از قبیل حبسهای استانی گذراندهاند. اهل سنت حتی یک مسجد در پایتخت ندارند و از نابرابری در استخدام های دولتی و انتصابهای مدیریتی در سطح استانی نیز شکایت دارند.
نمونه این تبعیضها را میتوان در رفتار با زندانیان اهل سنت نیز به وضوح مشاهده کرد . هم اکنون بخش قابل توجهی از زندانیان سیاسی وعقیدتی را سنیها تشکیل می دهند.
این زندانی ها معمولا کیلومترها دورتر از محل زندگی خود محبوس و یا به عبارت دیگر تبعیدمیشوند که این موضوع خانواده زندانی را برای ملاقات دچار مشکل میکند. از معروف ترین آنها میتوان از زندان رجایی شهر کرج نام برد. زندانی های عقیدتی در این زندان و در فضای نامناسبی دوران زندان خود را می گذرانند و مدام از سوی ماموران زندان به دلیل عقیده شان مورد بی احترامی قرار می گیرند.آنها به نشانه اعتراض به شرایط موجود دست به اعتصاب غذا میزنند ولی با بی توجهی مسئولان مواجه میشوند و معمولا مسئولین با فشار و تهدید خانواده زندانی خواستار شکستن اعتصاب غذا وی میشوند
به عنوان مثال میتوان از فرشید ناصری و یا حمزه درویش و … نام برد که در اعتراض به وضعیت خود دست به اعتصاب زده، و با توجه به اینکه سلامتی آنها در خطر است هیچ اقدام مثبتی شامل حال آنها نشده و حتی خانواده آنها برای راضی کردن زندانی به همکاری، مورد تهدید و شکنجه قرار گرفته است.
دستگیری به جرم خیالی اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام، به همراه شکنجه های سخت باعث میشود که این زندانیان برای فرار از شکنجه این جرم ها را قبول کنند و همین امر منجر به اعدام وی میشود . این راهی است که مسئولان دولت جمهوری اسلامی ایران برای ریشه کن کردن سایر مذاهب از جمله اهل سنت ایران انجام می دهند. عملکرد قوه قضا و دولت با زندانیان عقیدتی و کلا با هموطنان سنی مذهب و نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر و حتی نقض آشکار اصول 10، 11، 12 ، 13، 14 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و حقوق شهروندی در ایران است.
ما اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان با استناد به مواد 1,2,5,6,9,18 ازاعلامیه جهانی حقوق بشر ضمن محکوم نمودن اینگونه اقدامات غیرقانونی ، خواهان:
آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان عقیدتی و سیاسی
رعایت حقوق پیروان تمام ادیان در ایران با معیارهای منطبق با حقوق بشر و میثاق های بین المللی
و برقراری و رعایت کلیه مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر کنوانسیون های آن هستیم .
1024
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان