به فرض اینکه پس از پایان این همایش همه مهمانان یک صدا سرودِ اسلام جهانی بخوانند، آیا این علما متوجه نیستند که امروز با چه مصیبت بزرگی مواجه هستند؟ دینگریزی مردم را نمیبینند؟ تنفر مردم از آنها را درک نمیکنند؟
به گزارش محبت نیوز ، یکی از اساتید حوزه علمیه قم به تازگی در همایشی تحت عنوان «بررسی اندیشههای کلامی کاشف الغطاء» (از مراجع شیعه در اوایل قرن سیزدهم هجری قمری) با استناد به روایات اسلامی و کتابهای او مدعی شده «اسلام دینی جهانی است» اما مسیحیت جهانی نیست. احمد عابدی، رئیس سابق دانشگاه علوم و معارف قرآن، از زبان این مرجع شیعه نسبت به مسیحیت و آنچه «گروههای تبشیری مسیحی» خواند هشدار داده و گفته «توجه به این گروهها از ابتکارات مرحوم کاشف الغطاء بوده است». البته نگفته منظور او از «توجه به گروههای تبشیری مسیحی» چه بوده، آیا در آن روزگار هم مسیحیان را با اتهامات جاسوسی و امنیتی مثل تبلیغ علیه نظام بازداشت میکردند و اینکه آیا این مرجع تقلید پایهگذار چنین برخوردهایی بوده است؟
این استاد حوزه در بخش دیگری از سخنان خود، روایت کرده «ایشان [کاشف الغطاء] در مورد دینِ پیامبرِ قبل از نبوت [محمد] بحث کرده و گفته اگر آن زمان، مسیحیت دین خدا بود چرا پیامبر مسیحی نبوده است و در پاسخ آورده که مسیحیت دینی نبوده که برای همه بشریت باشد برخلاف اسلام که جهانی بوده است».
عابدی در جای دیگر هم به بیان دیدگاههای «جعفر کاشف الغطاء» در مورد مسیحیت پرداخته و گفته «از جمله آثار دیگر او، مقایسه میان انجیلهای رسمی و غیررسمی است و اینکه مسیحیت، مسیحیت واحدی نیست و برخی از آنان دو خدایی، برخی موحد و برخی سه خدایی هستند و باید میان آنان تفکیک شود».
مباحث دیگری هم که این استاد حوزه به آن پرداخته در مورد حمایتهای کاشف الغطاء از فلسطین است.
بدون شک از یک مرجع تقلید که در قرن ۱۳هجری زندگی میکرده، چندان توقع نمیرود که نسبت به جهان پیرامون خود اطلاعات وسیعی داشته باشد و بداند که کمیت و کیفیت مکتبی که پیرو آن است در چه سطحی قرار دارد و جایگاه و پراکندگی آن در دنیا به چه ترتیب است. امروز که در دنیای مدرن و رو به ترقی در شرایطی که هر ساعت انبوهی از اختراعات و تکنولوژیهای نوین ثبت و رونمایی میشود و در عصر اینترنت در اختیار بشر قرار میگیرد، روحانیون در ایران مثل جنتیها، علمالهدیها و خاتمیها عقل را زیر پاگذاشتند و فضای مجازی را «بلا» و «مصیبت» و «سگ هار» توصیف میکنند، وای به حال سطح دانش و فهم حوزویان در قرن ۱۳ هجری.
بنابراین بحث در مورد بعضی مسائل اینچنینی فقط تلفشدن وقت است، اما اینکه امروز برای بازخوانی چنین طرز تفکری «همایش» برگزار میشود و محور اصلی آن حمله مسیحیت و رقابت کودکانه بر سر جهانی بودن و نبودن یک اندیشه است، اول حکایت از آن دارد که پولها و اموال بیت المال چطور و کجا صرف چه همایشها و جلساتی میشود و دوم اینکه چرا باید این همه هزینه صرف بازخوانی این شود که کدام دین جهانی است؟
به فرض اینکه پس از پایان این همایش همه مهمانان یک صدا سرودِ اسلام جهانی بخوانند، آیا این علما متوجه نیستند که امروز با چه مصیبت بزرگی مواجه هستند؟ دینگریزی مردم را نمیبینند؟ تنفر مردم از آنها را درک نمیکنند؟ امروز حتی مسلمانان متدین اما معتدل از آخوندها و ملایان میپرسند پولها چه شد؟ نظام جمهوری اسلامی با بحران مشروعیت روبرو شده، اما میبینیم کشتی طلا خته میشود، بودجه نهادهای دینی اضافه میشود و سعید طوسی قاری بیت رهبری که شاگردان خود را برای کامجویی مورد تجاوز قرار میدهند کلاس اخلاق برگزار میکند. وقتی این همه بحران پیرامون یک تشکیلات هست، برگزاری همایش و حمله به مسیحیت چه سودی برای مردم گرسنه دارد؟