سکوت نهادهای امنیتی و قضایی در مورد ترور و حذف رهبران کلیسایی در ایران

مشخص نیست چرا حکومت در مورد پرونده ‏ی میناسیان سکوت کرده؟ آیا برای حذف آنچنان که سابقه نشان می‌دهد برنامه ریزی شده بود؟ علت سکوت نمایندگان اقلیت مجلس شورای اسلامی چیست و پیگیری‌ها به کجا رسیده؟

به گزارش محبت نیوز ، بیش از یک هفته از حمله افراد ناشناس به «واروژ میناسیان» رییس شورای خلیفه‌گری ارامنه اصفهان گذشته و هیچ مقام انتظامی و امنیتی، حتی نمایندگان اقلیت‌ مسیحی در مجلس شورای اسلامی در مورد آن واکنشی نشان ندادند. روز جمعه ۳۱ شهریور (۲۲ سپتامبر) گروهی افراد ناشناس که به نظر از تندروهای وابسته به جمهوری اسلامی بودند به اتومبیل میناسیان حمله کردند و او مجروح شد. میناسیان و سیپان کچچیان خلیفه ارامنه اصفهان در حال بازگشت از سفر به خانه بودند که مورد حمله قرار گرفتند. گرچه شورای خلیفه‎گری ارامنه این حمله را محکوم و اعلام کرد که «اطمینان داریم مراجع ذیصلاح هر چه سریع‌تر اقدامات ضروری در جهت جلوگیری از تکرار چنین حوادثی را که آرامش در کشور و امنیت شهروندان را در معرض تهدید قرار می‌دهد، به کار خواهند بست»، اما حتی از یک اظهار نظر و اطلاع رسانی درباره جزییات آن خودداری شده است.

ترور رهبران بلندپایه مسیحی در استان اصفهان سابقه دارد. در چنین روزهایی در سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹ میلادی) گروهی افراد ناشناس وارد منزل اسقف «حسن دهقانی تفتی» شدند و وی را با اسلحه هدف قرار دادند که مارگارت همسر اسقف دهقانی برای نجات جان او تلاش کرد و او نیز مجروح شد.

اسقف دهقانی و مارگارت در این حادثه جان سالم به در بردند و پس از آن رویداد بناچار از ایران مهاجرت کردند و به همراه سه دختر خود در بریتانیا پناهنده شدند.
اسقف دهقانی از اندیشمندان ایرانی- مسیحی بود و چندین جلد کتاب پژوهشی و تحقیقی از وی بر جای ماند. ترور او مربوط به اختلاف با انقلابیون بر سر بیمارستان مسیحی در شیراز بود که تندروها آن را تصاحب کرده بودند و نامش را بیمارستان «انقلاب اسلامی» گذاشتند. اسقف دهقانی خود را آماده می‌کرد تا در جلسه دادگاه در اصفهان مربوط به اختلاف بر سر این بیمارستان شرکت کند.تیرماه سال جاری «گلی فرانسیس دهقانی» به عنوان یک پناهنده‌ی ایرانی، اولین اسقف کلیسای لفبورو بریتانیا شد.

با وجود اینکه سپاه و شهربانی وعده داد که این پرونده را پیگیری می‌کند، اما وضعیت وخیم‎تر هم شد.

بهرام دهقانی، پسر کشیش دهقانی اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در اتومبیل خود توسط افراد ناشناس ترور شد. اسقف دهقانی تلاش زیادی می‌کرد تا اموال و زمین‌های کلیساها توسط انقلابیون مصادره و غارت نشود و همین باعث شد که حکومت برای فشار به او و خانواده‏اش حذف او و نزدیکانش را در دستور کار خود قرار داد.

اکنون مشخص نیست چرا حکومت در مورد پرونده‏ی میناسیان سکوت کرده؟ آیا برای حذف آنچنان که سابقه نشان می‌دهد برنامه ریزی شده بود؟ علت سکوت نمایندگان اقلیت چیست و پیگیری‌ها به کجا رسیده؟