کتابهای جدید منتشر شده در کتابخانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
دانلود رمان جاودانگی – رمان جاودانگی آخرین اثر میلان کوندرا است . نویسنده خود در یکی از بخش های کتاب ضمن گفتگو با دوستش پروفسور آوناریوس در پاسخ به این سوال که مشغول چه کاری است ، می گوید : مشغول نوشتن کتابی است به نام سبکی تحمل ناپذیر هستی .
دوستش می گوید : فکر کنم قبلا کسی آن را نوشته است . خودم نوشته ام ، اما آن موقع درباره ی عنوان آن کتاب اشتباه کردم گمان می کنم آن عنوان مناسب رمانی است که الان دارم می نویسم . این اثر سرشار است از اندیشه و کندوکاو درباره ی عشق ، سرشت انسان و تنهایی و بیگانگی و درد های حیات اجتماعی اوه در یک کلام پدیده ای است شگرف در شیوه ی رمان نویسی معاصر.
تنهایی پرهیاهو عنوان کتابی از بهومیل هرابال نویسنده اهل چک است. او این کتاب را در فاصله سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ نوشت و از آنجا که در کشورش ممنوعالقلم بود اثر در سال ۱۹۷۶ به صورت مخفیانه منتشر شد. اولین انتشار اثر در کشور چک به سال ۱۹۸۹ برمیگردد. داستان، برخلاف بیشتر آثار هرابال، در دوره سلطه نظام کمونیستی رخ میدهد.
کتاب روایت تکگویی درونگرایانه یک کارگر پرس به نام آقای هانتا است. او در زیر زمینی مرطوب که انبار کاغذ باطله است روزگار میگذراند و کتابهایی را که از سوی اداره سانسور به آنجا میآورند را خمیر میکند.آقای هانتا با خواندن این کتابها دنیا را به گونهای دیگر میبیند.
همنوایی شبانهٔ ارکستر چوبها رمانی از رضا قاسمی است. این رمان اولین بار توسط نشر کتاب در سال ۱۹۹۶ در آمریکا منتشر شد و بعدها در ایران اجازهٔ انتشار یافت و برنده بهترین رمان اول سال ۱۳۸۰ جایزه هوشنگ گلشیری و بهترین رمان سال ۱۳۸۰ منتقدین مطبوعات شد.
داستان از دیدگاه اول شخص بیان میشود و حکایت یک روشنفکر ایرانی است که به فرانسه پناهنده شده و دراتاق زیر شیروانی ساختمانی در پاریس زندگی میکند که ساکنانش را چند فرانسوی و ایرانی تبعیدی تشکیل داده اند. نویسنده واقعیت و خیال را در این داستان به هم آمیخته و ساختاری مالیخولیایی ایجاد کرده است.
همنوایی شبانه ، به استناد بسیاری از نظرسنجی های منتقدان ، نویسندگان و روزنامه نگاران، بهترین رمان فارسی دهه ی هشتاد است . رمان، چون رمان های دیگر قاسمی، ادبیات غربت است، ادبیاتی که باید سردی و نامانوس بودنش را با کلمات حس کنی و این تعمدی ست از جانب نویسنده در فضاسازی و شخصیت پردازی.
هولدن کالفیلد نوجوانی هفده سالهاست که در لحظهٔ آغاز رمان، در یک مرکز درمانی بستری است و ظاهراً قصد دارد آنچه که پیش از رسیدن به اینجا از سر گذرانده برای کسی تعریف کند و همینکار را هم میکند و رمان نیز بر همین پایه شکل میگیرد. در زمان اتفاقافتادن ماجراهای داستان، هولدن یک پسربچهٔ شانزدهسالهاست که در مدرسهٔ شبانهروزی «پنسی» تحصیل میکند و حالا در آستانهٔ کریسمس به علت ضعف تحصیلی (او چهار درس از پنج درساش را مردود شده و تنها در درس انگلیسی نمرهٔ قبولی آوردهاست) از دبیرستان اخراج شده و باید به خانهشان در نیویورک برگردد.
یکی از تاثیرات بزرگ و جنجال برانگیز این کتاب قتل جان لنون اسطوره بی همتای موسیقی راک و موسس گروه بیتلز است که توسط مارک دیوید چپمن به قتل رسید . چپمن بارها ادعا کرده که انگیزه اصلی کشتن لنون بعد از خواندن این کتاب به او الهام شده است.
جای خالی سلوچ دومین رمان دولت آبادی است. محل وقوع داستان، روستای زمینج است. روستایی کویری، با مردمی فقیر. شخصیتهای اصلی داستان خانوادهی سلوچ هستند. “سلوچ” مقنّی و کارگر است. همسرش “مرگان” زنی است میانسال که درخانههای اهالی کار میکند تا نانی به خانه بیاورد. پسر بزرگتر “عباس” که عاشق قمار است و دزدیدن پول برادر کوچکتر. “ابراو” ــ پسر کوچکترـ نوجوانی است گریزان از فقر خانواده که تن به هر کاری میدهد تا گرد فقر را از خانه دور کند. “هاجر” هم دختر مرگان و سلوچ است که حضوری شبحوار در خانه دارد.
ماریو بارگاس یوسا، اهل پرو (زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶) داستاننویس، مقالهنویس، سیاستمدار ، روزنامهنگار و برنده نوبل ادبـی سال 2010
“در ستایش نامادری” اثری متفاوت است از ماریو وارگاس یوسا رمان نویس معاصر اهل کشور پرو که بوسیله کوشیار پارسی به فارسی برگردانده شد . “در ستایش نامادری” را می توان داستانی اروتیک دانست ، البته این تنها وجه تمایز این داستان از دیگر داستان های یوسا نیست . مرز میان تخیل و واقعیت با آوردن تابلوهایی از چند نقاش معروف جهان برداشته می شود و قهرمانان داستان به نوبت و گاه و بی گاه پای در یکی از این تابلوها می گذارند و خواننده را با خود به دنیای شاهکارهای نقاشی می برند . زبان صریح و بدون سانسور در بیان احساسات و لذات جنسی بهمراه عشقی ممنوعه – پسر به نامادری – نشان از جسارت یوسا در این اثر 43 صفحه ای دارد . نکته دیگر وجود طنزی آشکار است که همراه با زبان اروتیک و ورود تخیلی به دنیای تابلوها تا به آخر داستان وجود دارد و البته نقطه اوج آن را می توان در بخش میانی داستان و صحنه حمام و بیشتر دستشویی رفتن دون ریگوبرتو دانست ( چنان نیایش گونه و آیینی از دفع مدفوع سخن می گوید که دهان خواننده از تعجب باز می ماند ).
ما نقش قهرمان را بازی میکنیم چون ترسوییم ; نقش قدیس را بازی میکنیم چون شریریم ; نقش آدمکش را بازی میکنیم چون در کشتن همنوعان خود بی تابیم ; و اصولا از آن رو نقش بازی می کنیم که از لحظه تولد دروغگوییم . ( ژان پل سارتر )
یوسا در “آرکیپای” پرو به دنیا آمد. دوران کودکی او با تلخی سپری شد. دو سالی را نیز که در دبیرستان نظام گذراند، تأثیری ژرف و پایا بر او نهاد. نگرش داروین گرایانهی او نسبت به زندگی حاصل تجربه همین دو سال است، نگرشی که مطابق اصول آن، افراد ضعیف زیر پاها خرد می شوند و تنها کسانی زنده می مانند که با سیاه کاری های زمانه مجهز شده باشند.
شهرت ناگهانی که انتشار سال های سگی برای یوسا به دنبال داشت غافلگیرانه بود. شمار کسانی که به مطالعه رمان او روی آوردند، حتی خود او را شگفت زده کرد. یکی از بن مایه های سال های سگی خشونت است. به گمان بارگاس یوسا در جوامعی که پایه آن بر بی عدالتی استوار است، نه تنها مجالی برای گفت و گو و بحث و مناظره در میان نیست بلکه هیچ مجرایی برای ایجاد ارتباط انسانی وجود ندارد. بارگاس یوسا به نسلی از نویسندگان جدید تعلق دارد که بیشتر بر واقعیت های بیرونی توجه نشان می دهند. اینان نگرش نویسندگان درونگرا را کهنه و متعلق به گذشته می دانند، نویسندگانی که به واقعیت درونی علاقه نشان می دهند و مسائلی که مطرح می کنند به طور کلی بر وجدان یا روح متکی است. یوسا سرانجام پس از سال ها؛ ازسوی آکادمی نوبل؛ برنده نوبل ادبی معرفی شد. آکادمی نوبل دلیل انتخاب یوسا را «رسم ساختارهای قدرت و تصویرسازی نافذ او از مقاومت، شورش و شکست افراد جامعه» اعلام کرده است.
یکی از داستان های نیمه بلند ماریو بارگاس یوسا – برنده جایزه نوبل ادبی – که در آن دو شخصیت پلیس به دنبال کشف معمای جنایتی هولناک هستند. این دو پلیس در داستان های دیگر یوسا نیز نقش آفرینی کرده اند. در این داستان، آنها در ضمن جستجوی سرنخ هایی برای کشف راز قتل، درگیر روابط میان آدم ها می شوند و کم کم همین روابط انسانی، جای سوژه اصلی را پر می کنند و گره های داستان را ایجاد می کنند.
کتاب عظیم تر از یک زندگی در واقع زندگینامه مارلون براندو می باشد که بصورت یک رمان در آمده است.
مارلون براندو ساعتی پس از نیمه شب سوم آوریل ۱۹۲۴ در اوماها در ایالت نبراسکا به دنیا آمد. او یکی از تاثیرگزارترین بازیگران تاریخ سینما است. بسیاری بهترین نقش او را پدر خوانده میدانند. این بازیگر آمریکایی در بین بسیاری از علاقهمندان به سینما و منتقدان به عنوان «بهترین بازیگر تاریخ سینما» شناخته میشود.آنچنان که خودش بیان کرده هرگز فکر نمی کرده در جهان سینما به چنین شهرتی برسد و می گوید همه چیز اتفاقی شد.
مرتبط
کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان