نامه کشيش زندانی سعيد عابدينی به حسن روحانی

0,,16554680_404,00

ارسال خبر توسط علیرضا طاهرخانی    AliReza Taherkhani

جناب آقای دکتر حسن روحانی 

رياست محترم جمهوری
با سلام

مايلم به عنوان يک شهروند ايرانی-امريکايی و نيز به عنوان يک خادم کليسا و معتقد به نقش راهبت ساحت دين در دنيای امروز ، ضمن تبريک پيروزی شما در انتخاب اخير رياست جمهوری و آرزوی موفقيت در پيروزی از خط مشی اعتدال و ميانه روی و پرهيز از دروغ و تاکيد بر سياست اخلاق مدارانه نکاتی به استحضار برسانم انگيزه اوليه و اصلی من در نوشتن اين نامه بخشی از سخنان شما در آخرين جلسه دفاع از وزراء پيشنهادی به مجلس شورای اسلامی است .که در آن ادعا کرديد:
همه بايد تلاش کنيم آتش ها با تدبير خاموش شود،ضمن آن که ما به دستگاه قضايی اعتماد داريم.

جناب آقای رئيس جمهوری از آنجا که شما مدتها از متن قدرت در نظام جمهوری اسلامی دور بوده ايد و در حاشيه آن به کار پژوهش و تحقيق اشتغال داشته ايد بيان اين اظهارات خلاف واقع را حاصل نداشتن اطلاعات کافی و صحيح دانسته و برخود واجب می دانم برخی شواهد از انبوه اطلاعات و مدارک را که نشان می دهد دستگاه های امنيتی و به تبع آن دستگاه قضايی طی دوره مورد اشاره شما از جاده عدالت خارج شده و در موارد متعدد ضمن تخلف از قوانين و دستورات جاری اقدام به صدور احکام کاملاً ناعادلانه و مغاير با موازين دينی، قانونی و حقوق بشری کرده اند به اطلاع برساند. در ميان همبندان من در بند ۳۵۰ زندان اوين، تعداد کسانی که در فرآيند بازداشت ، بازجويی و محاکمه از کمترين حقوق قانونی خود محروم بوده اند و به اتهامات بی پايه و اساس ، بدون آن که فرصت دفاع مکفی ، به آنها داده شود ، ماه ها و سال هاست در زندان بسر می برند بسيارند و توصيه می کنم کميته حقيقت يابی را مامور کنيد تا با مرور پرونده های بازداشت شدگان خصوصاً در فاصله سال های ۱۳۸۸ تا امروز صحت ادعاهای اينجانب را بررسی کنند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com

بديهی است انگيزه من از طرح اين موارد نه سياسی بلکه انسانی و دينی است زيرا خدايی که او را مالک و داير مدار هستی می دانيم ، همه ما مسلمان،مسيحی،کليمی و زرتشتی را به عدالت امر کرده و البته من و شما به عنوان خادمين خدا زبان مشترک و بسيار نزديکی برای گفتگو در اين امور داريم به هر حال به منظور شروع اين گفتگو مايلم به عنوان يکی از ده ها زندانی بند ۳۵۰ که کمترين نشانی از عدالت در جريان بررسی و صدور حکم در پرونده ام صورت نگرفته ، نکاتی را به اختصار به عرض برسانم و اميد داشته باشم که با ياری خدا ، دولتی که ادعا دارد دولت راستگويانه است ،تلاش های لازم را به منظور احقاق حقوق عموم مردم از جمله اينجانب انجام دهد.

اينجانب سعيد عابدينی گلنکش متولد تهران که از سال ۱۳۸۴ ساکن امريکا هستم ، جهت خدمت و با عشق به کشور عزيزمان ايران در سال ۱۳۸۹ به ايران بازگشتم تا بتوانم در نقاط مختلف و مورد نياز ، مراکز نگهداری از کودکان بی سرپرست را با همکاری سازمان های مربوطه دولتی و کسب مجوز های لازم تاسيس کنم. از اين رو اولين نقطه جهت اين امر را در استان گيلان و زادگاه پدری ام شهر رشت انتخاب کردم و با همکاری بهزيستی رشت و موافقت آن سازمان شروع به فعاليت وتاسيس مرکز ستاره درخشنده صبح کردم. لازم به توضيح است که اينجانب از سال ها پيش خادم رسمی کليسای قانونی پنجاه ساله جماعت ربانی بوده ام اگر چه طی سالهای گذشته که آخرين آن ها سه سال پيش بود برای ادای توضيحات به وزارت اطلاعات خوانده شدم ، اما مسئولان امنيتی پس از استماع سخنان من اطمينان دادند که می توانم همچنان در کليسای نامبرده خدمت کنم و البته نمی توانم در کليساهای خانگی که سابقاً در آنها فعال بودم شرکت داشته باشم .

از سال ۱۳۸۹ چندين مرتبه به ايران مسافرت کردم و مطابق وعده وزارت اطلاعات هيچگاه مانعی در فعاليت ها و آمد وشد وجود نداشت ، تا اينکه در مرتبه ششم که به ايران مسافرت کردم تا امور مربوط به مرکز نگهداری از کودکان بی سرپرست را پيگيری و ساماندهی کنم در تاريخ ۰۵/۰۷/۱۳۹۱ با هجوم مامورين وزارت اطلاعات به منزل پدری دستگير شده و به سلول انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوين منتقل و مدت ۴ ماه در آن بند بازداشت بودم در اين دوران بسيار سخت و طاقت فرسا و زجر آور که مجال توضيح آن در اينجا وجود ندارد به شدت از خونريزی معده و بيماری های داخلی ديگر که نتيجه شرايط ملال آور بازداشتگاه بود ، در عذاب بودم تا آنکه بالاخره پس از ۴ ماه به بند ۳۵۰ اوين منتقل شدم.

مامورين اطلاعات در جلسات بازجويی اينجانب را به دليل خدمت مشاوره شبانی به کليسا که مربوط به ۸ سال پيش از بازداشتم می شد مورد بازجويی قرار دادند .متذکر می شوم طبق ماده ۱۸ قانون اساسی انتخاب مذهب و شرکت و فعاليت در جلسات مذهبی در ايران کاملاً قانونی است و آنچه که غير قانونی است زندانی بودن اينجانب و افرادی چون من در ايران است ، و براساس کيفر خواست صادره با اتهامات :
۱-اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنيت ملی
۲- تبليغ عليه نظام و براندازی نرم
۳- تشکيل سازمان ؛ ناعادلانه محکوم به ۸ سال حبس تعزيری شده ام.

لازم به ذکر است که اين اتهامات پس از سال ها عدم سکونت در ايران مطرح شد. جناب آقای رئيس جمهور ،اينجانب نيز مانند شما معتقد به اعتدال بوده و به عنوان يک مرد روحانی نه به سياست علاقه داشته ام و نه درصدد اقدامی عليه امنيت ملی تبليغ عليه نظام يا تشکيل گروه سياسی بوده ام .هدف من در تمامی تلاش ها در کشورم محبت و کاهش رنجها آلام فقرا ، ايتام و کودکان بی سرپرست مطابق با دستورات و احکام دينی بوده و هدفی جز رضای نجات دهنده ام عيسی مسيح نداشته ام .

شواهد اين ادعا را می توانيد در متن بازجويی ها و محتوا پرونده من به روشنی بيابيد بر اين اساس اميدوارم به عنوان کسی که قسم ياد کرده تا حافظ حقوق شهروندان و اجرای قانون اساسی باشد دستورات لازم را برای بازبينی مجدد در پرونده ام توسط مقامات امنيتی بی طرف دولت جديد ومحاکمه مجدد اين جانب طبق اصل ۱۶۸ قانونی اساسی با حضور قضات بی طرف و رعايت اصول دادرسی عادلانه و با حضور رسانه های گروهی صادر گردد و اين خواسته به حق آرزوی تمام کسانی است که به اتهامات عقيدتی و سياسی در زندان بسر می برند. تا بدين وسيله امکان اصلاح احکام ناعادلانه طی سال های اخير را فراهم آوريد.

چشمان همسر و فرزندانم و همچنين بيش از يک ميليارد مسيحی جهان بعد از خداوند در انتظار و توقع اجرای عدالت از سوی شماست.

لطفاً با اقدام عاجل در اين زمينه اجازه ندهيد زندگی من و بسياری ديگرازهمبندانم طعمه آتش افراطيونی قرار گيرد که سالهاست ايران را به گردابی از بحران ها وارد کرده است.

با توجه به اين نکته که من برای خدمت به کودکان بی سرپرست به ايران آمدم نگذاريد تا همسر و فرزندان خودم بی سرپرست بمانند.

سرکشيش سعيد عابدينی