کتاب بچه های اعتیاد
بچه های اعتیاد – یک گزارش، یک اخطار!
مهرانگیز کار
از سایت توانا
کتاب «بچههای اعتیاد» بار اول در
سالهای پایانی دهه شصت منتشر شد، در آن
زمان مدافع و فعال حقوق بشر، خانممهرانگیز کار هشدار داد که اگر به مسائل
مطروحه در این کتاب توجه نشود، اعتیاد در
میان کودکان و نوجوانان در ایران به یک
بحران ملی تبدیل خواهد شد. اما متاسفانه
به این هشدارها توجهی جدی مبذول نشد؛ از
زمان انتشار کتاب، اعتیاد در میان جوانان
ایرانی به وضعیتی همهگیر رسیده است
فاوست
بخش نخست فاوست مثل کتاب ابوب«در عهد
عتیق عشق»با پیش درآمدی که صحنه اش بهشت
است افتتاح می شود.در این جا خدا فاوست را
در معرض وسوسه های مفیستوفلس«شیطان»قرار
می دهد.مفیستوفلس به فاوست ثروت،زن و
افتخارو…و هرچه آرزو کند،پیشنهاد می
کند؛در عوض از او می خواهد پس از اینکه
خواسته هایش برآورده شد،در لحظه ای سرشار
از شادکامی که آرزو کند آن لحظه پایدار
باشد روحش را تسلیم شیطان کند.
سیذارتا
سیذارتا (Siddhartha) نام کتابی است که به تحول
معنوی یک مرد هندی برهمن میپردازد. این
کتاب در سال ۱۹۲۲ و پس از آنکه هسه مدتی در
دهه ۱۹۱۰ در هند به سر برد منتشر شد.
سیذارتا در زبان سانسکریت، یعنی «کسی که
به هدفش رسیدهاست». ماجرای داستان
مربوط به دوران هند باستان و همزمان با
بودا (سده ۶) است.با خواندن کتاب
«سیذارتا»، خواننده به راحتی پی به
آشنایی و دلبستگی هسه با ادبیات و عرفان
مشرق زمین میبرد
هدیه سال نو
یک دلار و هشتاد و هفت سنت. همهاش همین
بود ـ و شصت سنت آن هم سکههای یک سنتی
بود؛ سکههایی که طی مدت درازی یک سنت و
دو سنت درنتیجه چانه زدن با بقال و
سبزیفروش و قصاب گرد هم آمده بود؛
سکههایی که با تحمل حرفهای
کنایهآمیز فروشندهها و تهمتهای
آنها به خست و دنائت و پولپرستی جمع شده
بود و او همه این تلخیها را به خود هموار
کرده بود به امید آنکه بتواند در پایان
سال مبلغ مختصری برای خود پسانداز کند.
یک بار دیگر به دقت پولها را شمرد؛
اشتباه نکرده بود؛ همان یک دلار و هشتاد و
هفت سنت بود؛ پول ناچیزی بود با آن ممکن
نیست چیز قشنگی خرید، چیزی که ارزش یک
هدیه را داشته باشد ـ و فردا هم روز عید
کریسمس بود. «دلا» زن جوانی پریده رنگ،
افسرده و دلشکسته، سر بلند کرد. چه کند؟
چارهای جز این نداشت که خود را بر روی
نیمکت رنگ و رو رفته بیندازد و گریه کند
ناپلئونی کوچک