بهترین شیوه براى حفظ مشروعیت نظام اسلامى

Mohamadreza-Nekounam-sahamnews-e1464623771516-362x400

» آیت‌الله محمدرضا نکونام*

اگر در نظام اسلامى حاکمیت در جهت رفع نیازها و مشکلات مادى جامعه از یک سو و توسعه‌‏ى کمى و کیفى دین‏دارى در جامعه ناتوان باشد، شارع مقدس ممکن است چنین نظامى را بر جامعه لازم نداند؛ یعنى در واقع این نظام، حقانیت خود را از دست مى‏‌دهد و در نتیجه، فاقد مشروعیت مى‌‏گردد. دو عامل عمده‌‏ى پیدایش انقلاب اسلامى و فروپاشى نظام سلطنتى عبارت بود از:

۱ـ ایجاد نیروهاى اجتماعى ضد رژیم سلطنتى؛
۲ـ فقدان عوامل مؤثر مدافع رژیم سلطنتى.

هم‏چنین دو عامل مهم ایجاد نیروهاى ضد رژیم سلطنتى عبارت بود از:

۱ـ فقدان کارایى نظام سلطنتى در ایجاد استقلال و در نتیجه حضور و تأثیر بیگانگان بر سرنوشت کشور.
۲ـ فقدان کارایى نظام سلطنتى در ایجاد امنیت دینى و به خطر افتادن اصل اسلام و مذهب در جامعه به دلیل برخى اقدامات حکومت.

این دو عامل از طرف حضرت امام رحمه‌‏الله انگیزه‌‏ى اصلى نهضت مطرح گشت. مراحل شکل‏‌گیرى انقلاب اسلامى را نیز مى‏‌توان چنین برشمرد:

الف ـ رژیم سلطنتى در ایران از نوعى مشروعیت سنتى و اقتدارگر برخوردار بود.
ب ـ با پیشرفت فکرى و فرهنگى و افزایش ارتباطات و ظهور امام امت رحمه‌‏الله به عنوان نخبه‌‏اى استثنایى، عدم حقانیت رژیم سلطنتى مورد توجه قرار گرفت.
ج ـ غرب‌‏گرایى فرهنگى و اقتصادى و ورود دلارهاى نفتى بر روند و نتیجه‌‏ى نهضت مؤثر بود؛ هرچند تعیین کننده نبود.
دـ تعبد دینى و سنتى توده‏‌هاى اجتماعى نسبت به مرجعیت و پذیرفتن زعامت مرجع تقلید، عاملى اساسى به شمار مى‌‏رود، این در حالى بود که هنوز نظریه‌‏ى ولایت فقیه امام رحمه‌‏الله در سطح جامعه تبیین و نهادینه نگردیده بود.
ه ـ برداشت عمومى از تأسیس جمهورى اسلامى، نظامى کامل بود و وجود رهبرى دینى و اعتقاد به حقانیت شایسته‏ سالارى در جمهورى اسلامى و حضور گسترده‌‏ى مردم، نظام را داراى حقانیت مردمى ساخت.
وـ بیش‏ترین تلاش روحانیت پس از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامى، بر دو روند متمرکز گشت:
۱ـ حذف گروه‏ها و جریان‏هاى غیر خودى؛
۲ـ تبیین حقانیت نظام به ولایت فقیه.

دو پى‏آمد منفى عدم اجراى صحیح حذف جریان‏هاى غیر خودى عبارت بود از:
الف ـ ایجاد ذهنیت هراس در کارشناسان و متخصصان و فرار مغزها به علت عدم تبیین صحیح دین و سیاست.
ب ـ حذف گروه‏‌ها و جناح‌‏ها به دلیل نداشتن سازماندهى و معیارهاى مدوّن و عمل کردن بر مبناى سلایق شخصى.

دو پیآمد برداشت ولایت فقیه از حقانیت نظام را مى‌‏توان چنین دانست:
الف ـ دسته‏‌اى از نخبگان و مردم که اعتقاد دینى استوارى نداشتند خود به ‏خود اعتقاد به حقانیت نظام را از دست دادند؛
ب ـ اندیشه‌‏هایى که به نقد مبانى فقهى نظریه‌‏ى ولایت فقیه مى‌‏پرداخت ظهور یافتند که در نتیجه باورمندان به این نظریه را کم اعتقاد ساختند.

از آنچه گذشت به دست مى‏‌آید که بهترین شیوه براى حفظ مشروعیت نظام اسلامى ارایه‌‏ى تصویرى از حکومت با ویژگى‌‏هاى مطلوب و هماهنگ با حکومت مورد انتظار ملت در ابتداى انقلاب اسلامى است و نیز باید به صورت جدى و به صورت اصولى، علمى و نظام‌‏مند به نقد اندیشه‌‏هاى منتقدان نظام پرداخت، نه با برخورد قضایی و تهدید و حبس و حصر!

* مرجع تقلید محبوس در زندان ساحلی قم