اعتصاب غذای «وکیل بند سابق» ویژه روحانیت در اعتراض به دروغهای دادگاه ویژه روحانیت
«حسین غلامی آذر»، وکیلبند سابق ویژه روحانیت زندان اوین، در اعتراض به «دروغهای مکرر مسئولین دادگاه ویژه روحانیت»، «عدم اعاده دادرسی علیرغم قول مساعد مسئولان»، «عدم رعایت اصل برائت»، «تفسیر دلبخواه قانون»، «آزار خانواده»، «تاراج اموال شخصی» و «به زندان انداختن همسر برخی زندانیان برای کسب اعترافات دروغ»، دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از سحام، «حسین غلامیآذر» بنا بر برخی اتهامات مالی از شهریورماه ۱۳۹۲ در بازداشت به سر میبرد. وی پس از «فروش اتومبیل» خود، «دریافت پول و چک» و متعاقب آن به «سرقت رفتن خودرو» و وصول نشدن مبلغ چک، قصد طرح شکایت قانونی از خریداران را داشت که برادر او توسط خریداران ربوده و به مکانی نامعلوم منتقل شد. پس از این آدمربایی، «چک و پیشپرداخت» توسط «حسین غلامی آذر» به خریداران اعاده گردید که این متهمین پس از طرح شکایت توسط برادر وی، توسط دادگاه کیفری ۲ شهرری در سال ۱۳۹۴، هر کدام به ۱۵ سال حبس محکوم شدهاند، اما به دلیل تبانی متهمین و متواری بودن آنان، «حسین غلامی آذر» در زندان به سر برده و مسئولین دادگاه ویژه روحانیت از آزادی وی جلوگیری میکنند.
«غلامیآذر» برای اعاده مبلغ پیش پرداخت متهمین مجبور شد از افراد دیگری پول به امانت بگیرد که به دلیل شکایت آنان به زندان اعزام شده است.
«حسین غلامی آذر»، پیشتر در اعتراض به «بیعدالتی» قوه قضائیه خود را در محل دادگاه ویژه روحانیت به آتش کشید و به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شد. وی در تاریخ ۲۶ اسفندماه ۱۳۹۴ مجددا به دلیل مصرف سه عدد قرص (برای خودکشی) به بیمارستان لقمان منتقل گردید.
وی در این نامه برای نخستین بار از بازداشت غیرقانونی همسران روحانیون بازداشت شده توسط دادگاه ویژه روحانیت و زندانی کردن آنان در جهت فشار به شوهرانشان برای «اخذ اعترافات دروغ» پرده برداشته است.
متن نامه اعلام اعتصاب غذای «حسین غلامیآذر» که از طریق برخی منابع برای خبرنگار «سحام» ارسال شده، به شرح زیر است:
امروز شنبه ۹۵/۱/۱۴ به خاطر تبعیضها، نامردیها، دروغگوییها و بیقانونیهای دستگاه ویژه روحانیت اعتصاب میکنم. شخص رییس اجرای احکام طی تماس تلفنی با افسر نگهبانی زندان، با من مکالمه تلفنی داشت و قول داده بود در قبال شکستن اعتصابم، اعاده دادرسی مرا قبول کنند تا بتوانم «وکیل» بگیرم و از حق خود «دفاع» کنم و قسم خوردند. بنده بعد از ۷ روز که نه جرعه آبی خورده بودم و نه غذا، با این امید که میتوانم از خودم دفاع نمایم، اعتصابم را در دادسرا به اصرا آنها شکستم. بعد از چند هفته متوجه شدم که همه اینها دروغ محض بوده و اعاده دادرسی اصلا قبول نشده است. به قول شخص رئیس اجرای احکام، از طرف دادستان ویژه روحانیت به من دروغ گفتهاند. به هر صورت دروغ ایشان فاش شد که باعث شد بنده ۲۶ اسفند ۱۳۹۴، اقدام به خودسوزی در دادسرا نمایم و بعد از آن قرص خوردم و بیمارستان منتقل شدم.
فلذا به دلایل اخیر الذکر منجمله عدم رعایت قانون جاری مملکت در رسیدگی به پروندهام و عدم رعایت اصل برائت در حق متهم و تفسیر قانون برخلاف آنچه که قانون پیشبینی کرده است (تفسیر مضیق به نفع متهم) و دروغگوییهای آشکار، که همانا جنگ با خداست، اعتصاب غذا مینمایم.
همچنین به چالش کشیدن خانوادهام از جمله فرزند بیمارم و به تاراج بردن اموالم و مورد تمسخر قرار دادن زندانیان توسط پرسنل دادسرا، حتی کارمند جزءشان که وضو میگیرند و با به قول خودشان با نیت «قربهالی الله» ما را به زندان میافکنند، اعتصاب مینمایم.
چرا با ارعاب و ترساندن زندانیان، آنها را وادار به تمکین در مقابل احکام ناعادلانهی ویژه میکنند و حتی در پارهای موارد، همسران متهمین را به زندان میافکنند تا مجبور به اعتراف شوند؟ (شعبه ۴ دادیاری آقای حیدری، همسر شمسالله حسینی را به زندان انداخت، بدون هیچ دلیلی به قول خودشان) از دلایل دیگر اعتصابم این موارد است.
امید است با اصلاح کلی نظام غلط در این دستگاه، یک عده مظلوم بیگناه نجات یابند و شخص رهبری به این مسئله رسیدگی کنند و تا زمانیکه از جانب ایشان به این مسئله رسیدگی نشود، بنده اعتصابم را ادامه میدهم، چون هیچ اعتمادی به این «دروغگوهای از خدا بیخبر» نیست و ما هنوز به اصلاحات رهبری در این دستگاه امیدواریم.
خم سربسته جوش باده را افزون کند صائب
به لب مهر خموش گر زنم، دیوانه میگردم.
حسین غلامی آذر
زندان اوین
http://humanrightsiniran.org/1395/13343/
مرتبط
کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان