گزارشی از بازدید رییس سازمان زندان‌ها از بند ٣۵٠ زندان اوین

گزارشی از بازدید رییس سازمان زندان‌ها از بند ٣۵٠ زندان اوینطی روزهای اخیر، رئیس سازمان زندان‌ها به همراه معاونین خود و مسئولین حفاظت و امنیت به طور سرزده از بند ۳۵۰ زندان اوین بازدید کردند.

به گزارش جرس، در ابن بازدید، آقای اسماعیلی و همراهان به اتاق زندانیان سیاسی رفته و به صحبت‌های آن‌ها گوش دادند.

در این ملاقات یکی از زندانیان خطاب به اسماعیلی گفت: «شما به عنوان رئیس سازمان زندان‌ها، حق اعمال بسیاری از اختیارات خود را ندارید برخی اختیارات قانونی شما از شما سلب شده است. بهتر نیست اول حقوق خود را بشناسید و از آن دفاع کنید، بعد به احقاق حقوق زندانیان بپردازید؟»

سید محمد ابراهیمی به ایشان و هیئت همراه که به اتاق و وسایل داخل آن نگاه می‌کردند گفت: بی‌خود این‌ها را نگاه نکنید بعد بروید بگویید اینجا هتل است. آنچه در این اتاق شاهد آن هستید از فرش و یخچال و تلویزیون و سماور و… همه با پول خود زندانیان خریده شده است. آنچه در این اتاق مال شماست یکی آن دوربین مداربسته بالای سرتان است، و در حین گفتن جمله ملافه را کنار زد و اسکلت فلزی تخت را نشان داد و گفت: یکی هم آهن این تخت‌ها. حتی این پتو و بالش هم مال خود زندانی هاست.

یکی دیگر از زندانیان با اشاره به عدم دسترسی زندانیان به امکانات پزشکی خاطرنشان کرد: «یکی از مشکلات عمده ما در اینجا به طول انجامیدن اعزام زندانی‌های بیمار جهت مداوا به خارج از زندان است. امکانات پزشکی درمانگاه داخلی اوین در حد یک درمانگاه روستایی هم نیست و چند دکتر جوان بی‌تجربه غیر متخصص با حقوق کم در اینجا استخدام هستند. لذا زندانی‌ها مجبورند به پزشکان و مراکز درمانی خارج از زندان مراجعه کنند. ولی گاهی ۴ یا ۵ ماه طول می‌کشد تا به او اجازه درمان بدهند. خود من، هم مشکل ریوی دارم هم دیسک کمر، دو ماه است موافقت دادستان برای اعزام به بیمارستان را نتوانسته‌ام بگیرم.»

فریبرز رئیس دانا خطاب به رئیس سازمان زندان‌ها گفت: من نه ماه است با کلاه و کاپشن در اینجا به سر می‌برم، چون مریض هستم. ویروس این مریضی هم در زندان شما و در همین محیط داخل بدن من شده است. ولی وقتی تقاضای مراجعه به پزشک دارم، همسر من باید ماه‌ها پشت در اتاق دادستان منتظر تصمیم ایشان گردن کج کند و غرور خود را لگد مال کند تا اجازه مداوا برای من بگیرد. من از شما می‌پرسم وقتی پزشک همین درمانگاه شما تشخیص می‌دهد من نیاز به مداوا در خارج از زندان را دارم، دادستان چه کاره است که باید روی نظر او تصمیم بگیرد؟ «

اسماعیلی در پاسخ آن‌ها بیان کرد:» دادستان همه کاره است و این مورد از اختیارات من خارج است. «

در واکنش به این سخن ابراهیمی گفت:» پس چرا شما اینجا آمده‌اید؟ بروید بگویید معاون دادستان بیاید که همه کاره است. ظرف این سه سالی که من اینجا هستم حتی یک بار ایشان به بازدید زندان نیامده است. «

رییس دانا می‌خواست ادامه دهد که اسماعیلی ادامه داد:» تقریبا همه مشکلات را دیگران گفتند. اگر حرف جدیدی داری بگو. «

فریبرز رییس دانا پاسخ داد:» بله، می‌دانم همه مشکلات را شنیده‌اید. سال هاست که می‌شنوید، ولی کو اقدام؟ این بازدید‌ها همه نمایشی و تشریفاتی است. ما زندانی هستیم ولی قبول نداریم که مجرم هستیم. پس ما باید زندانی بکشیم نه گرسنگی و محرومیت. مسئله ما آب و غذا و آفتابه نیست. بلکه ساختار مدیریتی است که بر اینجا حاکم است. بر اساس همین ساخت شما نمی‌توانید فکر کنید که ۱۱۰ میلیارد دلار نفت در زمان احمدی‌نژاد فروخته شده ولی نفری ۲۰ گرم گوشت به زندانی داده نشده. من به صداقت شما اعتماد ندارم. چون می‌دانم برای شنیدن دردهای ما و چاره جویی به اینجا نیامدید. بلکه آمدید تا خودنمایی کنید و یک گزارش بوروکراتیک بدهید. «

همچنین مصطفی بادکوبه‌ای اظهار داشت:» محدوده اختیارات ریاست سازمان زندان‌ها معلوم نیست. در نتیجه مقامات قضایی، امنیتی و اطلاعاتی هرکدام در مراحل مختلف نسبت به زندانیان به هر نوعی که می‌خواهند اعمال قدرت می‌کنند. به هنگام تحویل زندانی به زندان هیچ مقام یا مرجعی کتباً و شفاهاَ حقوق زندانی را به او اعلام نمی‌کند. در نتیجه فرد محکوم عملاَ نمی‌داند چه وظایف و محدودیت‌هایی دارد. این نابسامانی باعث می‌شود که اموری مانند بهداشت، درمان، ارتباطات شامل تلفن، ملاقات، مرخصی، آزادی مشروط و غیره تحت هیچ عنوان قانونمند نباشد و کار‌شناس پرونده، دادستان، قاضی… و هر کس که بتواند در اداره امور زندان حتی زندانبان دخالت و اعمال سلیقه کند. «پس از آن عالی پیام نیز با‌‌ همان زبان هالویی خودش گفت: آقای بادکوبه‌ای دلت خوش است. در اینجا طبق معمولِ آنچه در همه جای دنیا رسم است که به زندانی یک بسته بهداشتی شامل شورت، زیرپوش، شامپو، صابون، مسواک، خمیر دندان، حوله و دمپایی می‌دهند را دریغ می‌کنند. کدام یک از زندانیان اینجا این سرویس‌ها را گرفته‌اند. لباس‌های خود شما را که خانواده‌تان تحویل داده‌اند بعد از ۱۲ روز هنوز به شما نداده‌اند. آن وقت شما توقع دارید جزوه چاپ کنند بدهند دستمان؟ بگو شورت و عرق گیرمان را بالا نکشند!»

فریبرز رئیس دانا و محمد رضا عالی پیام، دو زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، روز بیست و ششم فروردین ماه آزاد شدند. فریبرز رئیس دانا با پایان دوره محکومیت و محمد رضا عالی پیام پس از دو روز بازداشت از زندان آزاد شدند.

فرشید یداللهی، نماینده دراویش گنابادی که به تازگی از انفرادی به ۳۵۰ منتقل شده، افزود: «مشکل افراد تحت قرار بسیار جدی است و هیچ نظارتی بر رفتار زندانبان‌ها با آن‌ها وجود ندارد. دوم افرادی که از اینجا به بازداشتگاه‌های امنیتی منتقل می‌شوند با برخورد‌های غیر قانونی مواجهه هستند که هیچ راهی هم برای اثبات و پیگیری آن وجود ندارد.»

اهمّ مطالبی که در مجموع زندانیان سیاسی و عقیدتی با رئیس سازمان زندان‌ها در میان گذاشتند به شرح زیر است؛ اگرچه بعضی از آن‌ها خارج از عهده مسئولیت ریاست زندان‌ها هست اما در ارتباط با دستگاه قضا و زیرمجموعه آن می‌شود:

۱- حق داشتن وکیل. برای خیلی‌ها وکیل تسخیری تعیین می‌کنند بدون رضایت یعنی متهم می‌خواهد وکیل تعیینی برای خود بگیرد اما نمی‌گذارند.

۲- حق ملاقات با وکیل. اغلب زندانی‌ها ماه هاست ملاقات حضوری با وکیل خود ندارند. عده‌ای اصلاَ ملاقات نداشته‌اند.

۳- حق مطالعه پرونده توسط وکیل متهم که رعایت و اجرا نمی‌شود.

۴- حق اطلاع متهم از دلایل اتهام که بیش از ۹۹ % موارد متهمین از دلایل اتهامات عنوان شده بی‌خبرند.

۵- حق دادرسی عادلانه. یعنی طبق ماده ۱۶۸ قانون اساسی محاکمات متهمین سیاسی باید به طور علنی و با حضور هیئت منصفه و در دادگاه‌های عمومی (در حال حاضر کیفری استان) محاکمه شوند که اکنون در دادگاه‌های انقلاب بدون حضور هیئت منصفه محاکمه صورت می‌گیرد.

۶- به جای اینکه پرونده‌های متهمین بین همه شعب دادگاه‌های انقلاب تقسیم شود، فقط به سه شعبه ارجاع می‌شود و به جای اینکه در مرحله تجدید نظر پروندهٔ متهمین بین همه شعب تقسیم شود، فقط به دو شعبه ارجاع می‌گردد.

۷- طبق بند سه قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی متهمین حق دارند در مرحله دادسرا نیز وکیل داشته باشند که متاسفانه تمام متهمین سیاسی از این حق محرومند.

۸- به متهمین حتا پس از خاتمه تحقیقات در زندان با وجود اینکه عده قابل توجهی از آن‌ها دارای قرار وثیقه و یا کفالت می‌باشند، اجازه نمی‌دهند خانواده آنان وثیقه یا کفیل معرفی کنند.

۹- در هنگام بازرسی منزل بسیاری از اموالی که ارتباطی با جرم ندارد مانند آلبوم عکس خانوادگی و امثال آن توقیف می‌شود و هیچ رسیدی بابت اموال توقیف شده به متهم یا خانوادهٔ وی داده نمی‌شود. بسیاری از این اموال حتی پس از آزادی متهم به اومسترد نمی‌شود.

۱۰- طبق آیین نامه اجرایی سازمان زندان‌ها، نامه‌های زندانیان به ویژه آن‌هایی که خطاب به مراجع قضایی باشند باید ثبت شده و شماره ثبت به متهم داده شود که متاسفانه در عمل این حق در بسیاری موارد نقض می‌شود و مواردی دیده شده که لایحه تجدید نظرخواهی یا لایحه دفاع تحویل دفتر زندان شده ولی در موعد مقرر در پرونده متهم وجود نداشته است.

۱۱- قاضی ناظر زندان مکلف است حداقل هفته‌ای یک بار در محل زندان حاضر و به پرسش‌ها و درخواست‌های زندانیان توجه کند.

۱۲- متهمین زندان مکلفند طبق آیین نامه اجرایی سازمان زندان‌ها حداقل هفته‌ای سه بار نهار و شام با گوشت به زندانیان بدهند که در غالب موارد این حق تضییع می‌گردد.

۱۳- فروشگاه زندان در موارد عدیده‌ای اجناس را گران‌تر از قیمت بازار عرضه می‌کند و در پاره‌ای موارد با کم فروشی حقوق زندانیان را ضایع می‌کنند. (ایام عید بسته شیرینی ۵/۳ کیلویی زیر ۲ کیلو بود)

۱۴- سازمان زندان‌ها نظارت جدی بر بند‌های ۲۰۹ و دو-الف که توسط وزارت اطلاعات و سپاه اداره می‌شوند اعمال نمی‌کنند و عده‌ای از متهمین در این بازداشتگاه‌ها مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند.

۱۵- علیرغم اینکه نگهداری متهمین در سلول انفرادی هیچ توجیه قانونی ندارد ولی متاسفانه متهمینی اینجا هستند که ماه‌ها و حتا یک مورد ۴۰ ماه در سلول انفرادی بوده است.

۱۶- با وجود اینکه در اغلب زندان‌های ایران در بندهای عمومی تلفن همگانی وجود دارد و قاتلین، سارقین، غارتگرانِ بیت المال از تلفن همگانی استفاده می‌کنند، متاسفانه بند ۳۵۰ که محل نگهداری زندانیان سیاسی است از این حق محرومند.

۱۷- میزان مرخصی و ملاقات‌های حضوری اهدا شده به زندانیان عادی به مراتب بیشتر از زندانیان سیاسی است. حال آنکه طبق عرف جهانی به لحاظ انگیزه شرافتمندانه متهمین سیاسی باید از تسهیلات بهتری بهره‌مند باشند.

۱۸- تشریفات اداری و دست و پاگیر اعزام بیماران به بیمارستان‌های خارج از زندان به قدری طولانی می‌باشد که بار‌ها دیده شده زندانی بیمار ماه‌ها باید صبر کند و از بیماری خود رنج بکشد تا فرصت مناسبی برای اعزام به بیمارستان خارج از زندان پیدا کند.

۱۹- متاسفانه چه قبل از انقلاب چه بعد، هیچ قانونی برای اداره زندان‌ها وجود ندارد و تمشیت امور زندان‌ها به وسیلهٔ آیین نامه ایست که توسط رئیس قوه قضائیه تصویب می‌شود و هر وقت اراده کند هرگونه تغییری را می‌توانند در مفاد آن ایجاد کند. برای مثال در سال ۸۲ یکی از مواد آیین نامه اجرائی سازمان زندان‌ها که شامل نگهداری زندانی به مدت حداکثر یک ماه به عنوان تنبیه انظباطی در سلول انفرادی بود، توسط دیوان عدالت اداری ابطال ولی مجددا رئیس قوهٔ قضاییه با تصویب آیین نامه جدید در سال ۸۴ سلول انفرادی را به عنوان تنبیه انظباطی در آیین نامه اخیرالذکر پیش بینی نمود.

۲۰- طبق قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب ۱۳۸۳ هر نوع تحقیر و توهین به متهم از جمله چشم بند زدن و دست بند زدن ممنوع است. حال آنکه بسیاری از متهمین سیاسی این بند در ایام بازجویی با چشم بسته و رو به دیوار مورد بازجویی قرار گرفته‌اند. مشکل بازداشتگاه‌هایی که عملا زیر نظر سازمان زندان‌ها نیست و یا اصلا سازمان زندان‌ها از آن خبر ندارد یا نظارت ندارد و این غیر قانونی است.

در این گزارش نام بعضی افراد برای جلوگیری از پیش آمدن اشکالات احتمالی برای آنان به درخواست خودشان حذف شده است.