“دردنامه زندانیان اهل سنت در رجایی شهر کرج”
در بند 4 سالن 10 زندان رجایی شهر کرج حدود 170 نفر زندانی کرد اهل سنت و اکثر آنها اهل مناطق شمال غرب و غرب کشور مانند کردستان، ارومیه، کرمانشاه وشهرستان های اطراف هستند.
چند ماه پیش 15 نفر از این زندانیان را به مکانی نامعلوم انتقال دادند.
وحدود بیست نفر از آنها که نام برخی از آنان را می آوریم؛ احمد نصیری. ادریس نعمتی. طالب ملکی، بهروز شاه نظری، بهمن رحیمی، مختار رحیمی، یاور رحیمی، کیوان رحیمی، شهرام احمدی، امید پیوند، محمد کریمی، پوریا محمدی، وریا قادری فر، کمال ملایی، حامد احمدی، جهانگیر دهقانی، جمشید دهقانی، کاوه ویسی معروف به کاک خالد، کاوه شریفی، فرزاد شاه نظری حکم اعدام دارند و فعلا در زندان رجایی شهر هستند.
در تاریخ 23 مه ماه 91، 10 نفر دیگر از این زندانیان را به زندان قزل حصار برای اجرای حکم اعدام انتقال دادند که اسامی آنها بدین شرح است:
1 بهرام احمدی معروف به مردان 2 حامد احمدی 3 هوشیار محمدی 4 اصغر رحیمی 5 بهنام رحیمی 6 محمد ظاهر بهمنی 7 کیوان زند کریمی 8 جهانگیر دهقانی 9 جمشید دهقانی 10 کمال ملایی
که بهرام احمدی که هنگام دستگیری زیر 18 سال سن داشت و صبر کردند تا 18 سال وی تمام شود، سپس حکم اعدام برایش صادر نمودند. و محمد ظاهر بهمنی حافظ کل قرآن و هوشیار محمدی دانشجوی رشته ی نرم افزار کامپیوتر در دانشگاه کردستان و اصغر رحیمی نیز داشجو بودند. این در حالی ست که سن همه این افراد زیر 30 سال است.
بعد از مدتی که این 10 نفر را به زندان قزل حصار منتقل کردند، 6 نفر از آنها را اعدام کردند و حتی جنازه های این افراد را به خانواده هایشان تحویل ندادند.
در اسفند 91 نیز 2 نفر دیگر به اسامی هادی حسینی و صدیق محمدی را به زندان قزل حصار برده و به 4 زندانی قبل که در انتظار اجرای حکم اعدام بودند ملحق کردند.
با توجه به این که در این زندان ها زندانیان مختلفی اعم از شیعه و سنی وجود دارد، اما رفتار زندانبانان با زندانیان اهل سنت بسیار متفاوت است و به آنها و اعتقاداتشان و مقدسات فکری و دینی شان بی احترامی می کنند. این زندانیان بند 4 سالن 10 دو اتهام اساسی دارند؛ نخست این که اهل سنت بوده و دوم این که کرد هستند، که دیدگاه رئیس زندان، مأموران، دکتر و همه ی پرسنل نسبت به آنها بسیار متفاوت است. در نتیجه این موضوع باعث شده که تبعیض زیادی برای آنها قائل شوند (مسائلی مانند ملاقت، انتقال بهداری و سایر حقوق اولیه که برای هر زندانی ضروری ست). برای نمونه در میان آنها چندین مریض وجود دارد که باید سریعا به بیمارستان بیرون زندان انتقال داده شوند و تحت نظر متخصص قرار گیرند. ولی به این مسئله اهمیتی داده نمی شود.
این دو اتهام (اهل سنت وکرد بودن) را تحت عنوان زندانیان سیاسی مخفی کرده اند. اگر از لحاظ حقوقی آنهارا بررسی کنیم باید بگوییم که آنها حق داشتن وکیل را هم ندارند. برای نمونه در دادگاهی که برای 10 نفر اعدامی مذکور بر گزارشد، به هیچ عنوان اجازه ی گرفتن وکیل نداشتند. اداره اطلاعات یک وکیل تعزیری برایشان گرفت، که این وکیل خود سبب اعدام آنها شد؛ زیرا به این 10 نفر گفته بود که من با قاضی صحبت کرده ام. شما اتهاماتی را که دادستان به شما وارد می کند را قبول کنید. من با قاضی معامله می کنم و برای شما حبس بسیار کمی در شهر خودتان صادر می کند، بعد هم برایتان عفو می گیرم.
آنهانیز قبول کردند و اوراق سفیدی را امضا کردند و اتهاماتی که دادستان به آنها وارد کرده بود را پذیرفتند، چون به وکیل شان اعتماد داشتند، اما او گرگی بود در جامه ی میش.
تمامی این زندانیان در بازداشتگاه اطلاعات مورد شکنجه ی شدید جسمی از جمله شلاق، صندلی داغ، باتوم شوک آور، غرق کردن در آب و ضرب وشتم هنگام بازجویی و نیز شکنجه های روحی مانند تهدید به دستگیری افراد خانواده شان و تهدید به ناقص العضو شدن و…….
از زبان یکی از زندانیان آزاد شده ی اهل سنت شنیدم که می گفت: بازجوی اطلاعات برایم به قرآن قسم خورد وگفت: اگر اعتراف کنی که فقط 10 روز با فلان گروه مخالف همکاری کرده، بعد پشیمان شده ای آزادت می کنم. این زندانی گفت: من حرفش را باور نکردم و شکنجه را ترجیح دادم. او همچنین گفت: وقتی به زندان رجایی شهر رفتم و این مسئله را برای برادران هم کیش ام تعریف کردم، بیش از 10 نفر از آنها که حکم های سنگینی داشتند قسم خوردند که هیچ کاری نکرده اند، بلکه فقط فریب قسم دروغ باز جوی اطلاعات را خورده اند و به عملی که مرتکب نشده اند اعتراف کردند.
یک زندانی به نام شهرام احمدی محکوم به اعدام به همراه برادر اعدام شده اش بهرام 33 ماه در اطلاعات زیر شکنجه بودند و یک زندانی معروف به حاجی عارف 6سال در اطلاعات بود و یکی دیگر 44ماه است که در اطلاعات سنندج است و هنوز آزاد نشده است. پنج نفر دیگر که اهل مهاباد هستند از جمله ملافرهاد سلیمی و سید قاسم، آبسته انور خضری، داوود عبدالهی، خسروبشارت، کامران شیخی
5 سال است که بلاتکلیف هستند و به اتهام محاربه دستگیر شده اند، اما تنها سلاح آنها قلمشان بوده و هرگز اسلحه به دست نگرفته اند.
یکی از زندانیان گفت: قاضی(محمد مقیسه) به من گفت: تعداد موزائیک های کف اتاق را از اینجا تا اونجا که با دست اشاره کرد را بشمارم و من شمردم، او پرسید چند تا بود، گفتم 15 عدد قاضی گفت حکم تو 15 سال خواهد بود و این عمل قاضی برای ایجاد رعب و وحشت در دل زندانیان است.
وهمچنین یکی از زندانیان که آزاد شده گفت: غذای زندان بسیارکم و غیر بهداشتی است. به طوری که من در روز اول که به زندان رجایی شهر رفتم یک بشقاب برنج برای ناهار گرفتم، که از آن یک قاشق پر از مدفوع موش جداکردم و خواستم ببرم و اعتراض کنم که زندانیان گفتند بی فایده است؛ ما بارها اعتراض و حتی اعتصاب کرده ایم و نتیجه ای نگرفته ایم.
این گفتگو توسط کاوه طاهری با یکی از زندانیان آزاد شده اهل سنت صورت گرفته است.