رضا حقیقت نژاد
ارسال خبر توسط فاطمه تابع بردبار
سه روز پس از قتل عطاءالله رضوانی، شهروند بهایی ساکن بندرعباس، هنوز خانواده وی موفق به رویت جسد مقتول نشده اند. آقای رضوانی، شنبه شب ساعت 9 و سی دقیقه ربوده شده و روز یک شنبه خبر قتل وی توسط اداره آگاهی بندرعباس به پسرش اعلام شده است. ایران وایر در گفت و گو با کوروش رضوانی، فرزند آقای رضوانی و نوید اقدسی، پسر خاله مقتول، کوشیده است جزئیات تازه ای از این رویداد به دست بیاورد.
کوروش رضوانی در روز واقعه در بندرعباس بوده و همسر آقای رضوانی و خواهر مقتول در مشهد بوده اند. وی شب پس از نیامدن پدر به منزل، جویای احوالش می شود ولی موفق نمی شود تماس بگیرد. پس از اندکی پیگیری، سر زدن به بیمارستان های بندرعباس و اطلاع به پلیس شروع می شود. تلاش ها تا صبح روز بعد بی نتیجه می ماند. روز یک شنبه از اداره آگاهی بندرعباس با وی تماس گرفته می شود و پس از مراجعه حضوری به او اعلام می شود که پدرش به قتل رسیده است.
افسر اداره آگاهی در نخستین بررسی های وقوع قتل به علت سرقت را رد کرده است. به گفته نوید اقدسی؛ « افسر اداره آگاهی تاکید کرده که تمامی وسایل مقتول موجود هستند. ماشین وی نیز آسیبی ندیده و انگیزه سرقت در قتل دخیل نبوده است. در این میان فقط موبایل مقتول توسط قاتل یا قاتلان به سرقت رفته است.» به گفته نزدیکان آقای رضوانی، او در معاملات تجاری خود، هیچ گونه بدهی یا طلبی که سبب تنش شده باشد، نداشته و از نظر مالی، وضعیت کاملا شفافی داشته است.
اما یکی از کارگران آقای رضوانی، آخرین فردی بوده که شنبه شب او را ملاقات کرده است. او به اعضای خانواده مقتول گفته است که قبل از اینکه سوار ماشین مقتول شود، آقای رضوانی حدود نیم ساعت تلفنی با فردی صحبت کرد ولی او بیرون ماشین ایستاده بود و متوجه نشده که طرف مکالمه چه کسی بوده است. آقای رضوانی کارگر را به محل زندگی اش می رساند و پس از بازگشت، چنین واقعه ای رخ می دهد.
فرزند آقای رضوانی تاکید می کند که اکنون مهم ترین نگرانی آنها، روند رسیدگی و بررسی موضوع است. نوید اسفندیاری هم می افزاید: « ما الان در وضعیت اضطراب و انتظار به سر می بریم. منتظر گزارش پزشکی قانونی هستیم. امیدوار هستیم که پرونده به صورت عادلانه رسیدگی شود و شخصی یا نهادی قصد اعمال نفوذ نداشته باشد.» او تاکید می کند: «جامعه بهائیان ساکن بندرعباس و حومه به خوبی آقای رضوانی را می شناسند و باورشان این است که هیچ انگیزه ای جز مسائل عقیدتی نمی تواند عامل این واقعه باشد.»
از او دلیل چنین باوری را می پرسم: « آقای رضوانی، مشهورترین و محبوب ترین بهایی ساکن استان هرمزگان بوده است. او یک متخصص و یک فعال اجتماعی بود. نهادهای امنیتی بارها او را تهدید کرده بودند. در تمامی بازجویی هایی که از افراد بهایی بازداشت شده، صورت گرفته، نام آقای رضوانی بوده است. سعی می کردند او را بدنام کنند و یا افراد بازداشت شده را به شدت از ارتباط با او نهی می کردند.«
آقای رضوانی قبلا عضو هیات سه نفره ای بوده که به فعالیت های اجتماعی خیریه می پرداخته است. کار این هیات با فشار نهادهای امنیتی متوقف شده ولی مردم مسلمان یا بهایی بندرعباس با آگاهی از فعالیت های خیریه این افراد به طور شخصی به آنها مراجعه می کردند. این مراجعه صرفا به افراد محدود نشده و سازمان هایی چون بهزیستی هرمزگان نیز از خدمات تخصصی مقتول بهره می بردند.
به گفته فرزند آقای رضوانی، پدرش علاوه بر حرفه تخصصی خود یعنی فعالیت در حوزه تصفیه آب، اخیرا مغازه عینک فروشی هم دایر کرده بود که یکی از ماموران اداره اطلاعات بارها به این محل نیز مراجعه کرده و به دلایل عقیدتی یا مسئله سربازی کوروش رضوانی، پدرش را تحت فشار قرار داده بود.
علاوه بر این، با فشار اداره اطلاعات بندرعباس، ادارات دولتی یا مشتریان عمده به شدت از معاملات تجاری با شرکت آقای رضوانی که در حوزه تصفیه آب فعال بوده، نهی شده بودند.نوید اقدسی تاکید می کند: «آقای رضوانی سابقه ای قوی در زمینه تصفیه آب داشت و سال ها به خصوص در شهرستان میناب مشکلات ادارات دولتی را حل می کرد. پس از اینکه نهادهای امنیتی با فشار، این ادارات را مجبور به قطع همکاری کردند، مشکلاتی در زمینه تصفیه آب پیش آمد و در جریان یکی از سفرهای استانی هیات دولت احمدی نژاد به منطقه، برخی مسئولین محلی از دخالت نهادهای امنیتی در این مورد گلایه کرده و گزارش داده بودند.»
کوروش رضوانی امیدوار است که امروز یا فردا موفق بشوند جسد پدرشان را تحویل بگیرند و بتوانند مراسم خاکسپاری را برگزار کنند. او می گوید: «هنوز هیچ چیز معلوم نیست. نگران هستیم ولی منتظر می مانیم که مسئولین و پزشکی قانونی چه گزارشی ارائه می دهند و چطور همکاری می کنند؟»