مامور به محبت هستیم

Capture

 با تنی چند از زندانیان صحبت می کردم و نگاهی به سی و چند سال گذشته می کردم نکته جالب در رفتار بهاییان محبتی بود که به آن مامور بودند و انصافا به خوبی از عهده این محبت برآمده اند.

در جای جای ایران وقتی به فرد یا جامعه ای ظلمی روا می شود و این ظلم چندین بار تکرار می گردد اکثرا از کوره در رفته و عنان از دست داده و حداقل به لعن و نفرین و شعارهای تند مشغول می گردند.اما تا بحال نه من و نه هیچ فرد دیگری در ایران یا هر جای این عالم بعد از فشارهای وارده بر بهاییان شاهد رفتاری زشت یا زننده یا برخوردی ناپسند نبوده ایم.
واقعا بهاییان درون خود چه دارند که اینچنین با صبر و حوصله و ایثار و گذشت با مشکلات و مسایل مواجه می شوند ؟
وقتی از یک زندانی که سالها در زندان بود و با سرور از آن زمان سخن می گفت علت خوشحالی او را جویا شدم مطلب جالبی را می گفت . او به من می گفت می داند که جرمی و اتهامی نداشته است اما این افتخار را داشته که در زندان توانسته برای دیگران قدمی بردارد و مفید واقع شود.
تعجب کردم که تو چند سال در زندان بودی و از کمک به سایر زندانیان خوشحالی در حالی که زن و فرزندان تو در نهایت سختی ایام را سپری می کردندگفت : در رخسار زن و فرزندان من حالتی دیدی که از زندانی بودن من افتخار نکنند یا حاضر باشند که رنگ عوض کرده و تقییه کنم تا ازاد شوم ؟
گفت : نه اما از زندگی افتادی
گفت : نه من در حال زندگی بوده ام و هستم و خواهم بود و این افتادن از مسایل مادی هر چند مهم است اما روحانیت و عشق و باور من الویت من و خانواده من است ما مامور به محبت هستیم.
گفتم : آیا چک های تو برگشت نخورد و تو مجبور نشدی که خانه و ماشین و زندگی را بفروشی تا بدهی اجباری را بپردازی ؟
گفت : بهاییان میلیاردها تومان اموالشان مصادره شد و این هم نوعی مصادره متفاوت است که به ما تحمیل می شود اما به ما فشار مادی می دهند که چه شود ؟ آیا تو که ما را می شناسی از این رفتار غیر انسانی و غیر اسلامی در تعجب نیستی ؟ آیا این رفتار ایشان آنقدر که اثبات حقانیت ماست آیا اثبات حقیقتی نزد ایشان هست ؟ و اگر هست کدام حقیقت اجازه این ظلم ها را می دهد.بعد ادامه داد :ما هرگز کدروتی بدل نمی گیریم چون این کدروت به برودت و بعد به جدال و نزاع ختم می شود ما مامور به دعا کردن در حق دشمنان خود هستیم چون حسن خاتمه مجهول است در لشکر امام حسین (ع) حر فردی بود که آب را بر لشگر امام بست و کسی از زندگی گذشته حر سخنی نمی گوید همه می گویند حر در اثر سخنان امام حسین (ع) متحول شد و در زمره یاران امام به شهادت رسید شاید کل زندگی مفید حر فقط چند ساعت بود اما بیش از 1000 سال است که به نیکی از او یاد می کنند ما امیدواریم که کسانی که به دشمنی با حق مشغولند روزی بخود آیند و دیگر آب و نان را بر مردم نبسته و تفکر کنند شاید تحولی که در حر بوقوع پیوست در دیگران هم اتفاق بیافتد.
من در ذهن خود مشغول شدم واقعا آیا این سخنان از اعماق قلب اینان است یا تظاهری است برای جلب توجه و نظر دیگران اما ایا صدو هفتاد سال گذشت و محبت برای اثبات اینان کافی نیست ؟
من صدها دانشجوی بهایی را دیدم که از پایداری خود شاد بودند .من هزاران مادر و پدر بهایی را دیدم که قبر فرزندانشان با لودر با خاک یکسان شده بود اما هر بار نهال یک درخت را با خود به قبرستانشان می بردند.
من دهها هزار بهایی را دیدم که امکان استخدام یا استفاده از منابع دولتی و ملی را ندارند اما در نهایت صداقت به شغل و کار و کسب در نهایت صداقت مشغولند .
واقعا سخت است ماموریتی که بهاالله به بهاییان داده است که به محبت به جمیع مردم از هر قوم و اعتقاد بپردازند بدون در نظر گرفتن اتفاقی که برای ایشان می افتند.
بهاییان با سکوت خود بجای فریاد بیشترین تبلیغ را انجام میدهند به نظرم دیگر نیاز نیست مبلغان بهایی جلسات استدلالی برگزار کنند دیگر نیاز ندارند از قرآن یا احادیث برای اثبات حقانیت بهاالله دلیل بیاورند که رفتار ایشان در برابر ظلم بهترین تبلیغ ایشان است.
هر زندانی که در زندان نفس می کشد موجی از عشق بهاالله را در زندان منتشر می کند کدام زندانی را دیده اید که از زندانی بهایی هم بند خود صدها تعریف و تمجید نداشته باشد و برای همین گاه اینان را ماهها و سالها از سایر زندانیان دور نگه می دارند.
حال جهان کنونی و وقایع خاور میانه و اروپا و حوادث اخیر خود دلیلی دیگر برای نظر بهاییان است که دینی دیگر باید باشد تا مردم دنیا بتوانند به آن اتکا کنند و خدا را از آن زاویه بشناسند که خدا ظالم نیست و دین برای ترور و خشونت نیست و دین برای فشار بر زنان نیست و خدا و دین خدا ترویج کشتار و آزار و برده داری نیست.
بهاییان می گویند خداوند قادر است که عشق خود را به بشر با رسالتی جدید ابراز کند و دستان خدا بسته نیست و دستان خدا همیشه باز بوده و باز خواهد بود تا محبت خود به بشر را عملا نشان دهد و بهاییان خود را مامور به انتشار این محبت الهی می دانند.
شما را نمی دانم اما من به تورات و انجیل و قران که نگاه می کنم شاهدم که اساس جمیع این ادیان با اساسی که بهاییان می گویند متفاوت نیست اما تفاوت در شیوه ارائه و نحوه اداره جامعه است جامعه بهایی با ایجاد تشکیلاتی مدون و منظم بر اساس انسانیت یک جامعه متحد را ایجاد کرده اند که با زبانی خاص مملو از درک و درایت و شوق رشد و یادگیری فضایی برای بالندگی ایجاد کرده اند بهاییان همه را دعوت می کنند به ورود به فرهنگ و شیوه تربیتی جدیدی که اساس آن باور بر قابلیت های انسانی است که می تواند مظهر جمیع کملات انسانی باشد.
بهاییان با اعتقاد به محبت این محبت را به محیط زیست و محبت به حیوانات و محبت به همه کائنات اثبات می کنند و از عملی پسندیده برای حفظت محیط زیست و حیوانات و جمیع کائنات استقبال می کنند و از زندگی و مال و جان خود هزینه می کنند.
ایران روشن