تقدیمی از مهوش ثابت به همه مادران زندانی سیاسی و عقیدتی

Capture

تقدیم به همه مادران زندانی سیاسی و عقیدتی:
گنجشک کوچک قلبش
گنجایش یک آسمان پرواز داشت
و باغ در باغ ترانه و آواز
گنجشک کوچک قلبش
گنجایش نشستن به سر هزار شاخه آغاز داشت
و عبور بیشه زاران درهم نیاز
خواب کدامین آفتاب

در کدامین سرزمین گل افشان
و حس کدامین نسیم خیس
در کویری چنین سوزان
او را که
در درخت و آب و آسمان نمی گنجید
تا دهلیزهای قلب قاطع زندان روانه کرد؟
و زنی بعید می گیرد زنی
که با جام چشمانش
خاموشی آتش را آب آرد
و شلاق ستم بر گرده اش تاب
رنگی غریب می گیرد …
باور نمی کنند
مادرانگی اش
این تجلی حقیقت تپنده هستی را
باور نمی کنند
تا او
روزها را به این قرار
تا پشت شیشه ای که دگر شیشه نیست
از تاری و غبار
در تشویش و انتظار
بشمارد
و تا شاخه نیلوفر دستان کودکش
بر گردنش بیاویزد،
مادرانگی اش در قلبش دق کند!

زهدان رویایش
پر از آینده است
و چشمانش پر از آینه
پیراهنش بوی سبزه زاران باران خورده دارد
و گلوگاهش بوی شیر
گنجشک کوچک قلبش
گنجای هزار پر و پرواز دارد هنوز …
مهوش شهریاری (ثابت)
اوین