چالش انتقادات تند و هماهنگ تریبون های نماز جمعه اهل سنت سیستان و بلوچستان به دولت دوازدهم

جدا از تمامی اخباری که از گوشه و کنار کشور در این ایام منتشر میشود نکته ای تامل برانگیز جنوب شرقی ترین استان کشور را ظاهرا وارد مرحله جدیدی از فضای سیاسی و اجتماعی نموده است.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ ، استان سیستان و بلوچستان در دو انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ با رای ۷۴ درصدی رکوردار رای به حسن روحانی برای بدست گرفتن قوه اجرایی در بین استان های کشور گردید. در دوره یازدهم ریاست جمهوری بدلیل برخی رفتارهای سطحی دولت احمدی نژاد ، عملا خواسته ها به خروج از فضای نابسامان ایجاد شده گذشت. اما با رفتاری که در ۹۵ درصد تریبون های مورخ ۱۳ بهمن ماه نماز جمعه اهل سنت سرتاسر استان سیستان و بلوچستان شاهد بودیم نوعی حمله بی سابقه ، هماهنگ و همسان به عمکرد دولت دوازدهم و شخص حسن روحانی مشاهده شد که کمتر از ۹ ماه پیش در برخی شهرهای استان بیش از ۹۵ درصد رای مردم را کسب کرده بود.

همانطور که عدم تحقق وعده های دولت در کنترل تورم ، گرانی ، بیکاری، نرخ ارز و … در روزهای بسیاری وضعیت کشور را نابسامان کرد و اکثر متولیان امر را نگران نمود ، این طرف در جامعه اهل سنت ایران نیز مشخص است هجمه های سنگینی بر عملکرد دولت دوازدهم در بی توجهی به قول ها و وعده ها در حال شکل گیری است.

چنانچه دولت فکری به رفتار خود در پاسخ به مطالبات به حق مردم نکند چه بسا برای همیشه ارتباط دوستانه اهل سنت با اصلاح طلبان و اعتدال گرایان پایان یافته و یا تیره و تار شود.

حال آنکه اهل سنت علیرغم جا نداشتن در مناصب ارشد دولتی و تصمیم گیری و قوه قضائیه، بجای پیوستن به دشمنان خارجی و اپوزسیون خارج از کشور ، راه همراهی با گروه های درون نظام را در پیش گرفته و به آن پایبند بوده است.اما اینطور که بنظر میرسد با نگاه منفعلانه و ریاکارانه اعتدال گرایان و اصلاح طلبان در قبال جامعه اهل سنت و همچنین نگاه منفی موجود در اصولگرایان بصورت ذاتی ، راه برای نفوذ دشمن و همچنین نقش آفرینی اپوزسیون خارجی تا حدودی مهیا شده است که آسیب های آن در حفظ وحدت ملی و امنیت کشور بسیار مهم است.
با رفتارهایی که از رییس دولت و برخی وزراء و مدیران ارشد دولت مشاهده میگردد از همین الان باید منتظر فضای دیگری برگرفته از انتخابات سال ۸۴ بود که تمام افراد مستقر در دایره اصلاح طلبی و اعتدال گرایی و حتی اصول گرایی معتدل را به حاشیه رانده و در بسیاری مواقع آنان را به عزای سیاسی کشاند.

نمونه بارز این رفتار در نحوه حمایت دولت از روسای ستادهای انتخاباتی سالهای ۹۲ و ۹۶ استان سیستان و بلوچستان هست.

رییس ستاد مرکزی سال ۱۳۹۲ دکتر روحانی در استان سیستان و بلوچستان بدون داشتن کوچکترین سابقه مدیریتی و صرفا بخاطر مذهب در کمترین زمان ممکن ابتدا به معاونت اقتصادی استاندار و سپس معاونت توسعه مدیریت و منابع سازمان برنامه و بودجه کشور منصوب میگردد.
اما آنطرف قضیه رییس ستاد مرکزی دکتر روحانی در انتخابات سال ۹۶ و قائم مقام ایشان صرفا بدلیل دارا بودن مذهب اهل سنت علیرغم دو دوره سابقه نمایندگی مجلس و دارا بودن دکترای اقتصاد نه تنها در جایی گمارده نمیشوند بلکه تحقیر و منکوب هم میشوند.
یا در همان چند ماه ابتدایی دولت دوازدهم مناصب مدیریتی ارشد استانی در اختیار اهل سنت سیستان و بلوچستان به نسبت دولت یازدهم کاهش پیدا میکند.