ادعای امید رضایی عضو موسسه دولتی دیده بان: مسیحیان وابسته به سرویس های امنیتی هستند، برای برخورد بیشتر دستمان بسته است

shi.jpg

ارسال خبر توسط  حسین حقیقی‌   Hossein haghighi

در حالیکه بیش از 13 مورد بازداشت مسیحیان در ایران طی سه ماهه دوم سال 92 در ایران ثبت شده است که بنا بر آرشیو زندانیان سیاسی و عقیدتی توسط پروژه”همه حقوق بشر برای همه در ایران”؛ بیش از نیمی از این تعداد را زنان تشکیل داده و وضعیت و حتی محل بازداشت برخی از اینان نامعلوم است؛ تبلیغات رسانه های جمهوری اسلامی ایران در راستای توجیه این بازداشتها و احیانا صدور فتوا برای بازداشتهای بیشتر آغاز شده است.

در همین رابطه امید رضائی از اعضای مؤسسه دولتی راهبردی دیده‌بان طی اظهاراتی در خصوص مسیحیت تبشیری را ترکیبی از جنبش‌های مختلفی خواند که آموزه جدید تبشیر صهیونیستی را ارائه می‌دهد.
وی با تاکید بر ماهیت صهیونیستی، مسیحیان تبشیری در ایران، اینان را عاملین سرویسهای امنیتی اسرائیل خواند.
چکیده صحبتهای این عضو موسسه راهبردی که با عنوان ” کارشناس مسیحیان تبشیری” با خبرگزاری مهر مصاحبه می کرد، را بخوانید:

– جنبش مسیحیت صهیونیستی از ترکیب سه جنبش صهیونیزم، جنبش اونجلیکال و کاریزماتیک شکل گرفت. ترکیب این سه طیف ملغمه‌ای از آموزه‌های عرفان‌های کاذب تا برداشت‌های جدیدی از انجیل و تورات تا به کارگیری متدهای روان‌شناسی جدید را در بر می‌گیرد.

– باورهای خاص مسیحیت بر مبنای تفاسیری است که الهیون جدید وارد مسیحیت کردند و در مسیحیت بدعت به وجود آوردند. یکی از باورهای ویژه این گروه تقدیس اسرائیل است. این شعار نیست بلکه ممزوج با گوشت و خون آنهاست و از نمودهایش این است که مراسم مذهبی دعا برای اسرائیل دارند و فقط در ایالات متحده توانسته‌اند جمعیتی بالغ بر 70 میلیون مسیحی صهیونیست را تشکیل دهند.

– یکی از دلایلی که می‌گوییم نه تنها امکان ارتباط ایران و آمریکا وجود ندارد، بلکه حتی امیدی به گفتمان نیز وجود ندارد همین مسئله است که این 70 میلیون مسیحی صهیونیست، ایران را مصداق کامل ضد مسیحیت می‌دانند. اینها در مراسم کلیساهایشان برای اسرائیل اعانه جمع می‌کنند و جالب آنکه عمده شهرک‌های صهیونیستی در کرانه باختری توسط اسرائیل ساخته نمی‌شود بلکه توسط اعانات حاصل از کلیساهای مسیحیت صهیونیستی ساخته می‌شود و تا بحال حدود 160 شهرک صهیونیستی توسط کمک‌های خارجی در مناطق خودگردان فلسطین ساخته شده است.

– باید بین مسیحیت تبشیری و کلیسای “ساختمانی!؟”در ایران تفکیک قائل شویم چون خود کلیسای ساختمانی به دلیل نگرش‌های عجیب الهیاتی و مراسم‌شان این جریان را بدعت می‌دانند. یعنی مسیحیان ایران با این گروه‌های تبشیری جدید مشکل دارند. عدم وابستگی به کلیسای ساختمانی از وجوه مشترک همه گروه‌های مسیحیت تبشیری جدید است و خودشان هم اعلام می‌کنند ما کلیسای فرافرقه‌ای هستیم.

– عمده سازمان‌های مسیحیت تبشیری در دنیا وابسته به سرویس‌های امنیتی هستند؛ هر سازمان مسیحیت تبشیری خود به زیرشاخه‌هایی تقسیم شده و در نقاط مختلف دنیا پخش می‌شوند تا بتوانند تمرکز منطقه‌ای به وجود آورند مثلا کره جنوبی برای شرق آسیا است. پیش از انقلاب قرار بود ایران نقطه تمرکز منطقه‌ای باشد اما چون امکان این مسئله را با وقوع انقلاب اسلامی از دست دادند و در کشورهایی چون ترکیه، ارمنستان با جذب افراد فعالیت خود را متمرکز کردند و افراد جذب شده را جهت آموزش به این کشورها می‌برند.

– مسیحیت با مسیحیت تبشیری چیز جدای هم هستند. مسیحیان ایران شهروندان خوبی هستند که به راحتی در ایران زندگی می‌کنند. اما مسیحیت تبشیری با تشکیل کلیساهای خانگی که توسط آموزش دیدگان در خارج ایجاد شده است، جوانان مسلمان را با آموزه‌هایی که خود مسیحیان ایران نیز با آن مخالف‌اند، به انحراف می‌کشد.

– خلأ قانونی در برخورد با فعالیت فرقه ها و گروه‌های مختلف تبشیری و یا عرفان‌های کاذب وجود دارد. در قوانین کشورهای دیگر به صراحت آمده است که هر کدام از گروه‌ها تا چه میزان می‌توانند فعالیت اجتماعی و تبلیغی و ترویجی داشته باشند در حالیکه ما از لحاظ قانونی دستمان بسته است و گاهی به دلیل خلأ قانونی برای برخورد با این فرق به قوانین ژنو استناد می‌شود. ما قانونی در مورد ارتداد نداریم یعنی اگر کسی به مسیحیت بپیوندد تعقیب قانونی ندارد اما اگر تبلیغ گسترده داشته باشد، برخورد قانونی سطحی با وی صورت می‌گیرد اما به صورت جدی قانونی نداریم که بتوان محکم بدان استناد کرد. در ایران مسیحیت تبشیری سرشاخه مشخصی ندارد یعنی سازمان‌های مسیحیت تبشیری متعدد با رویکردهای واحد اما با روش‌های متفاوت فعال هستند.

– یکی از مهمترین نقاط ضعف در برخورد با فرقه‌های نوظهور را نبود مبلغ دینی کاردان است. حوزه علمیه مبلغ تربیت نمی‌کند؛ بلکه کارش تربیت کارشناس علوم اسلامی است. یعنی مهارت‌های تبلیغی در بطن حوزه تعریف نشده و تنها به آموزش منطق بسنده می‌شود اما این مهارت در مسیحیت تعریف شده است و به فرد در بدو ورود مهارت تبلیغی را یاد می‌دهند. در مسیحیت وقتی یک میسیونر را به کار می‌گیرند 30 سال به او حقوق داده و او را به استخدام سازمان تبشیری خود در می آورند اما در حوزه‌های علمیه ما چنین نیست و طلاب بر اساس تجربه کاری تبلیغ را می‌آموزند و در دوره‌های کوتاه مدت به فعالیت های تبلیغی می‌پردازند.

عکس از آرشیو و مربوط به بازداشت مسیحیان شیراز
گزارش از: ونداد اولادعظیمی